به درستی که خداوند عزوجل ، جان پیامبرش را نستاند تا آن هنگام که دین را بر او کامل ساخت و قرآن را بر او فرو فرستاد که آشکار کننده هر چیزی بود، و حلال و حرام و احکام و همه نیازهای مردم را در آن به طور کامل بیان نموده و فرمود : « ما فَرَّطْنَا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ(1)»(انعام ، ۳۸ : « ما هیچ چیز را در کتاب فرو گذار نکرده ایم ») و در حجه الوداع که پایان عمر پیامبر (ص) بود بر او فرو فرستاد : « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً(2)»(مائده ، ۳ : « امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به عنوان آئینی برگزیدم ») پس امر امامت ، از کامل شدن و کمال دین است . ( تا پیامبر (ص) جانشین خود را معرفی نکند، تبلیغش را کامل نساخته است ) .
و پیامبر (ص) از دنیا نرفت تا آن که نشانه های دینش را برای امت خویش آشکار نمود و راههایش را برای آنان روشن ساخت و آنان را در راه حق نهاد و علی (ع) را برای آنان تا همیشه پیشوا و امام قرارداد و هیچ یک از نیازهای امت خویش را رها نساخت مگر آن که آن را آشکار و واضح نمود. پس هر کس گمان کند که خداوند عزوجل ، دینش را کامل ننموده ، قرآن را نپذیرفته است و هر کس قرآن را نپذیرد ، مسلماً به آن کافر است .
آنان که درباره امام اظهار نظر می کنند ، آیا مقام و منزلت امام را در میان امت می دانند تا انتخاب امام به دست آنان روا باشد ؟
امامت ، قدرش والاتر و شانش بزرگ تر و منزلتش عالی تر و مکانش رفیع تر و عمقش ژرف تر از آن است که مردم با عقل خودبه آن دست یابندیا به آراء خود آن را دریابند یا خود شخصی را به عنوان امام انتخاب کنند .
همانا امامت ، مقامی است که خداوند عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت ) دوست خالص خدا شدن ) ، در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل (ع) اختصاص داد و با آن فضیلت ، بزرگش داشت و نامش را بلند آوازه نمود و فرمود : وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً(1)»(بقره ، ۱۲۴ : « و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید ، خدا به او فرمود : من تو را پیشوای مردم قرار دادم ») ابراهیم با خوشحالی از امامت خویش گفت : « وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين(2)»(همان : « از دودمانم چطور ؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمی رسد ») ( تنها فرزندان پاک تو شایسته این مقام هستند ) پس این آیه امامت هر بیدادگر و ستم پیشه ای را تا روز رستاخیز باطل ساخت و امامت را در برگزیدگان نهاد...
بنابر این امامت همیشه در فرزندان [ پاک و برگزیده او ( ابراهیم ) بود تا این که خدای تعالی آن را به پیغمبر اکرم (ص) ارث داد و فرمود : « إن أولى النَّاسِ بِإبراهيم للذينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ(3)»(آل عمران، ۶۸ : « در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم ، همان کسانی هستند که او را پیروی کرده اند، و نیز این پیامبر و کسانی که به آیین او ایمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است ») پس امامت مخصوص آن همانا امامت ، مقامی است که خداوند عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت ) دوست خالص خدا شدن ) ، در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل (ع) اختصاص داد و با آن فضیلت ، بزرگش داشت و نامش را بلند آوازه نمود و فرمود : وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً(1)»(بقره ، ۱۲۴ : « و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید ، خدا به او فرمود : من تو را پیشوای مردم قرار دادم ») ابراهیم با خوشحالی از امامت خویش گفت : « وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين(2)»(همان : « از دودمانم چطور ؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمی رسد ») ( تنها فرزندان پاک تو شایسته این مقام هستند ) پس این آیه امامت هر بیدادگر و ستم پیشه ای را تا روز رستاخیز باطل ساخت و امامت را در برگزیدگان نهاد...
بنابر این امامت همیشه در فرزندان [ پاک و برگزیده او ( ابراهیم ) بود تا این که خدای تعالی آن را به پیغمبر اکرم (ص) ارث داد و فرمود : « إن أولى النَّاسِ بِإبراهيم للذينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ(3)»(آل عمران، ۶۸ : « در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم ، همان کسانی هستند که او را پیروی کرده اند، و نیز این پیامبر و کسانی که به آیین او ایمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است ») پس امامت مخصوص آن حضرت بود و او به دستور خدای تعالی آن را به عهده على (ع) گذاشت و سپس در میان فرزندان برگزیده او که خداوند به آنان علم و ایمان داده است جاری گشت .......
امام رضا (ع) در ادامه سخنان خویش ، با تأکید بر اهمیت امام و این که او سایه خدا در روی زمین است و تمام مصالح امت و اهداف آنها بر محور او دور میزند، در مورد ویژگیهای امام و امامت می فرمایند :
امامت ، زمام دین و مایه نظام مسلمین و موجب صلاح دنیا و عزت مؤمنان است(1).(زمام اموردین در دست امام است. اصولاً زمام وسیله ای است که انسان اشیاء را توسط آن می بندد تا مانع از هم گسیختگی آنها شود و از منظر امام رضا (ع) نیز برای آن که دین استحکام یابد و فرو نریزد و دوام داشته باشد باید با امامت همراه باشد . امامت نظم امت را به دنبال دارد و گسیختگیها را به وحدت تبدیل می کند و تفرقه و آشفتگی را از بین برده و یکپارچه سازی می کند. در پاسخ به کسانی که دین را تنها به امور اخروی مرتبط میدانند باید گفت که از نگاه امام رضا (ع) صلاح دنیای مردم به دست امام است و چنانچه امام نباشد دنیا دچار تشتت و تفرقه می شود. در واقع آبادانی دنیا و عزت مومنان در گروی وجود امامت است همچنان که می فرمایند: امامت اساس اسلام است و یا در تعبیر دیگر می فرمایند نماز در صورتی کامل است که انسان در زندگی خود از امام پیروی کند که این موضوع در خصوص سایر احکام از جمله زکات روزه حج و جهاد و... نیز صدق می کند.) امامت ریشه نمو کننده اسلام و شاخه بلند آن است. امام حلال و حرام خدا را میداند و در اجرای حدود الهی قیام می کند و از حریم دین دفاع میکند و مردم را با حکمت و پند و موعظه نیکو و برهان قاطع به راه پروردگار دعوت می نماید .
امام مانند خورشید طالع و درخشانی است که نورش گیتی را فراگیرد و افقی است که دستها و دیدگان بدان نرسد(1).(بر این اساس باید گفت که فاصله زمانی و مکانی ظاهری ما از وجود امام مثلاً در زمان غیبت نباید بهانه ای باشد که ما از وجود امام بهره نبریم و از ایشان پیروی نکنیم) امام انیسی دوست و پدری مهربان الامام الانيس الرفيق والوالد الشفيق ) است .
امام امین خدا در میان خلقش و حجت او است بر بندگانش و جانشین او است و مردم را به سوی خدا دعوت میکند امام یگانه روزگار خویش است . کسی با او همطراز نباشد و هیچ دانشمندی با او برابری نکنند ...
پس کیست که بتواند به مقام معرفت امام برسد و یا امکان اختیار و انتخاب امام را داشته باشد؟ آیا گمان میکنند که امام را در غیر خاندان رسالت میتوان پیدا کرد؟ به خدا که خودشان را گول زده اند و بیهوده ای را آرزو کرده اند و از نردبان لغزنده ای بالا رفته اند .
سپس امام (ع) با استناد به آیات قرآن کریم به این مطلب اشاره می کند که بعد از آن که پیامبر (ص) کسی را به عنوان امام معرفی کرد ، طبق نص صریح قرآن کسی را نسزد که با آن به مخالفت برخیزد | مانند این آيه شريفه ] : « وَ ما كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ(۱)»(احزاب ، ۳۶ : « و هیچ مرد و زن مؤمنی را نسزد که چون خدا و فرستاده اش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیاری باشد ») .
منصب امامت اکتسابی نیست بلکه فضلی است از خداوند که به هر کس بخواهد می دهد و فضل و کرم او بسیار است . « فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ(2)»(حدید ، ۲۱)
پس چگونه ایشان (مردم) میتوانند امام را انتخاب کنند در صورتی که امام عالمی است که نادانی ندارد سرپرستی است که عقب نشینی ندارد. امام رضا (ع) در این جا پس از ذکر اوصاف شایسته امام و آن چه باید در او جمع باشد ، با استناد به آیه شریفه : « أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسِ عَلَى مَا أَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ مُلْكَاً عَظِيماً (۳)»(نساء ، ۵۴ - ۵۵: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند در حقیقت ، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم »)، به موضوع علم و عصمت امام پرداخته و می فرمایند : بی گمان چنان چه خداوند ، بنده ای را برای سرپرستی امور بندگانش برگزیند ، سینه اش را برای این کار فراخ نماید و چشمه های حکمت را در دلش جاری سازد و زبانش را گویایی بخشد تا پس از آن در جواب گویی وا نماند و از درستی منحرف نشود . پس او ( امام ) ، معصوم است و توفیق یافته و پاینده و تایید شده است و بی شک از هر اشتباه و لغزشی در امان و به دور است. خداوند او را به این صفات امتیاز بخشیده تا حجت رسای او بر بندگانش و گواه بر خلقش باشد .
پس آیا مردم چنان قدرتی دارند که بتوانند چنین کسی را انتخاب کنند و یا ممکن است انتخاب شده آنها دارای این صفت باشد تا بتوانند او را پیشوا سازند ؟
به خدا سوگند که این مردم از حق تجاوز کردند و کتاب خدا را پشت سر انداختند. مثل این که نادانند، در صورتی که هدایت و شفا در کتاب خدا است. اینان کتاب خدا را دور انداختند و از هوس پیروی نمودند. خداوند هم ایشان را نکوهش نمود و دشمن داشت و تباهی داد و فرمود : « و من أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(1)»(قصص ، ۵۰ : « و کیست گمراه تر از آنکه بی راهنمایی خدا از هوسش پیروی کند؟ بی تردید خدا مردم ستمگر را راهنمایی نمیکند ») سپس حضرت فرمود: درود و سلام خدا بر محمد پیغمبرش (ص) و خاندان او باد .
نتیجه دِلالی روایت در موضوع : جایگاه امامت از نگاه امام رضا (ع)
امامت ، امری انتصابی است نه انتخابی و از عهده انتخاب مردم خارج است . ( تفاوت شیعه با مذاهب اسلامی اهل سنت در مبنای مشروعیت جانشین رسول خدا (ص) )
(دیدگاه شیعه : امامت امری الهی و تنصیصی است و امام باید از جانب خدای متعال و رسول (ص) نصب شود ، امام باید أفضل مردم باشد ، امام ، مرجعیت دینی ، ولایت معنوی و رهبری سیاسی بر مردم دارد.)
همان گونه که ملاحظه میگردد، امام رضا (ع) در چند جا از فرمایشات خویش بر این نکته تأکید مینمایند که غیر ممکن است جامعه بتواند کسی را برای مقام امامت انتخاب کند. به عبارت دیگر مقام امامت ، تابع خواست توده مردم نیست که علمی به واقعیت امور و حقیقت اشیاء ندارند. بلکه کار در دست خداوند متعال است و اوست که برای رهبری بندگانش کسی را انتخاب میکند که در او صفات عالیه باشد . )
ادله قرآنی امامت در کلام امام رضا (ع) ، از جمله :
۱ آیه اکمال دین ( مائده ، ۳) ، در اثبات امامت و جانشینی پس از رسول خدا (ص)
-۲ استناد به آیه عهد ( بقره ، ۱۲۴ ) و دلالت های آیه :
* رابطه امامت و نبوت (مقام امامت حتی از نبوت نیز برتر است )
* امامت ، منصبی الهی است
* امام باید ویژگیها و شرایطی داشته باشد
* لزوم عصمت امام
* امامت ، همه جنبه های هدایتی و مدیریتی در اجتماعی را دربر می گیرد.
59
نمونه هایی از روش تأویل گرایانه در سخنان امام رضا (ع) :
۱- در ذیل آیه « شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بالقسط(1)»(آل عمران ، ۱۸ : «خداوند با ایجاد نظام واحد جهان هستی گواهی میدهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش هر کدام به گونه ای بر این مطلب گواهی میدهند در حالی که خداوند در تمام عالم قیام به عدالت دارد ») امام رضا (ع) فرمودند : «هو الإمام(2)»(تفسیر عیاشی ، ج ۱، ص ۱۶۶)
2- درباره آیه « يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِين(3)»(توبه ، ۱۱۹ : « ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان باشید ») از امام (ع) پرسیده شد، فرمود: مقصود از صادقان ، امامان هستند(۴).(الکافی ، ج ۱، ص ۲۰۸)
3- حسین بن محجوب میگوید : از امام رضا (ع) درباره این فرمایش خداوند متعال سؤال نمودم : « وَ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصيبهم(1)»(نساء ، ۳۳ : « برای هر کسی وارثانی قرار دادیم که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند و نیز کسانی که با آنها پیمان بسته اید نصیبشان را بپردازید ») حضرت فرمود : مقصود ، ائمه (ع) میباشند که خداوند عزوجل پیمان شما را با ایشان بسته است(۲).(الکافی ، ج ۱، ص ۲۱۶)
توضیح : نظر به این که بین امام و مأموم ، رابطه ولایت و دست بیعت و فرمانبرداری هست ، لذا خداوند متعال می فرماید: این حق امام را ادا کنید ، یعنی از او اطاعت و پیروی نمایید.
4- « إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الأمانات إلى أهلها(3)»(نساء ، ۵۸ : « خدا به شما فرمان میدهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید ») امام (ع) در خصوص این آیه شریفه فرمودند: منظور ، ائمه از آل محمد (ص) هستند که امام ، امانت را به امام بعد از خود می سپارد(4).(الکافی ، ج ۱، ص ۲۷۶)
5- «وعلامات و بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ(1)»(نجم ، ۱۶ : « و نشانه هایی دیگر نیز قرار داد و آنان به وسیله ستاره قطبی راه یابی میکنند ») فرمودند: علامات ما اهل بیت (ع) هستیم و نجم رسول خدا (ص) است(2).(الکافی ، ج ۱، ص ۲۰۷)
6- «أطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم(3)»(نساء ، ۵۹ : « خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت کنید ») فرمودند که در مورد علی بن ابیطالب (ع) و امامان پس از ایشان است(۴).(بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۲۱۰)
7- « وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً(5)»(جن ، ۱۸ : « و مساجد ویژه خداست پس هیچ کس را با خدا مخوانید ») فرمودند : « مساجد » ، ائمه (ع) هستند(6).(بحار الانوار ، ج ۲۳، ص ۳۰۷)
8- آيه نور : « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشكاة فيها مصباح المصباح في زجاجة...(7)»(نور ، ۳۵ : « خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی و آن چراغ در شیشه ای است ... ») تفسیر به پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت(ع) فرمودند(8)،(بحار الانوار ، ج ۲۳، ص ۳۰۷) و موارد بسیار دیگری که از امام (ع) در تأویل آیات و تعیین مصداق آنها در خصوص اهل بیت (ع) رسیده است.
۹- در مواردی از روش تأویل گرایانه ، امام (ع) در تفسیر آیه ، از لفظ عدول کرده و مفهوم باطنی از آیه ارائه میدهند به عنوان نمونه ، در آیاتی که ظاهراً گویای این است که خداوند مانند انسان دارای اعضاء می باشد که امام (ع) ، این گونه آیات را تأویل به باطن فرمودند . ما این قسم را در بخش تفسیر کلامی توضیح دادیم و اکنون به ذکر نمونه ای دیگر می پردازیم :
محمد بن عبیده از امام رضا (ع) پرسید : یابن رسول الله ! منظور خداوند از این آیه شریفه خطاب به ابلیس چیست ؟ « ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَى(1)»(ص ، ۷۵ : « چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟ ») . امام (ع) فرمود : منظور از دست ، قدرت می باشد(2).(عيون اخبار الرضا ، ج ۱، ص ۱۲۰)
73