وصف آفتاب ج۱ - ولادت تا شهادت امام رضا (ع)  ( صص 63-62 ) شماره‌ی 4920

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > علم غيب امام رضا (عليه السلام) = (علم نسبت به نيت بندگان)

خلاصه

هنگامی که موسی بن جعفر علیه السلام به شهادت رسیدند به مدینه رفتم و خدمت حضرت رضا رسیدم و مقداری از مال بصره که در نزد من بود به آن حضرت رسانیدم و گفتم در نظر دارم به بصره برگردم و میدانی که مردم در آنجا اختلاف کرده اند و خبر درگذشت موسی بن جعفر نیز در آنجا اعلام شده است. یقین دارم که آنها از من راجع به امام سؤال خواهند کرد. اگر مطلبی دارید بفرمایید. امام رضا فرمودند: «از این موضوع اندوهناک نباش و ترس به خود راه نده به دوستان ابلاغ کن ما به زودی به بصره خواهیم آمد. سپس برای من و دایع پدرانش و پیغمبر را که در نزدشان بود بیرون آوردند و من آنها را دیدم گفتم: در چه وقت به بصره خواهید آمد؟ فرمودند: سه روز بعد از ورود تو به بصره در آنجا خواهم بود. روز سوم حضرت رضا علیه السلام به بصره آمدند و در منزل حسن بن محمد وارد شدند.

متن

 

سفر امام رضا به عراق

 در دوران حضور امام در حجاز آیا ایشان به عراق هم سفر کردند؟ به چه شهرهایی رفتند؟

در متون روایی روایاتی از سفر امام به بصره میبینیم. محمد بن فضل هاشمی از این سفر که در آغاز امامت حضرت رضا صورت گرفت، چنین

یاد میکند

هنگامی که موسی بن جعفر درگذشت به مدینه رفتم و خدمت حضرت رضا رسیدم و مقداری از مال بصره که در نزد من بود به آن حضرت رسانیدم و گفتم در نظر دارم به بصره برگردم و میدانی که مردم در آنجا اختلاف کرده اند و خبر درگذشت موسی بن جعفر نیز در آنجا اعلام شده است. یقین دارم که آنها از من راجع به امام سؤال خواهند کرد. اگر مطلبی دارید بفرمایید. امام رضا فرمودند: «از این موضوع اندوهناک نباش و ترس به خود راه نده به دوستان ابلاغ کن ما به زودی به بصره خواهیم آمد. سپس برای من و دایع پدرانش و پیغمبر را که در نزدشان بود بیرون آوردند و من آنها را دیدم گفتم: «در چه وقت [به] بصره خواهید آمد؟ فرمودند: سه روز بعد از ورود تو به بصره در آنجا خواهم بود.

هنگامی که وارد بصره شدم از من از اوضاع و احوال پرسیدند. گفتم یک روز قبل از وفات موسی بن جعفر خدمتش رسیدم امام فرمودند من در این نزدیکیها وفات خواهم کرد هرگاه مرا در قبر گذاشتید در اینجا اقامت نکن و به زودی به مدینه برو و ودایع مرا به فرزندم علی برسان؛ زیرا او وصی و صاحب امر بعد از من است من هم وصیت های او را عمل کردم و اینک علی بن موسی پس از سه روز اینجا خواهد آمد و شما هرچه میخواهید از وی سؤال کنید در این هنگام، عمرو بن هذاب که ناصبی بود و به زیدیه تمایل داشت آغاز سخن کرد و گفت: «ای محمد حسن بن محمد مردی است از فضلای اهل بیت و بازهد و ورع و عامل به سنت او مانند رضا جوان نیست اگر از رضا درباره مشکلات بپرسید سرگردان می شود.

حسن بن محمد که در مجلس حاضر بود، گفت: «ای عمرو این چنین سخن نگو علی بن موسی همان طور است که بیان شد. اینک محمد بن فضل از مدینه آمده و میگوید وی چند روز دیگر وارد بصره می شود و تو در آن روز موضوع را از نزدیک بررسی خواهی کرد. روز سوم حضرت رضا به بصره آمدند و در منزل حسن بن محمد وارد شدند. حسن منزل خود را خالی کرد و در اختیار ایشان قرار داد و خود در مقابل امام قرار گرفت و از اوامر و نواهی ایشان اطاعت میکرد. آنگاه امام از حسن درخواست کردند که اشخاصی که در منزل محمد بن فضل بودند با سایر شیعیان ما و جاثلیق نصاری در مجلس حاضر شوند. (1. الخرائج، ج ۱، ص ۳۴۱)

ص63

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان