وصف آفتاب ج۱ - ولادت تا شهادت امام رضا (ع)  ( صص 110-103 ) شماره‌ی 4926

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > مسموم نمودن حضرت امام رضا (عليه السلام) > مسموم کردن امام رضا (عليه السلام) توسط مامون

خلاصه

محمد بن جهم می گوید: امام رضا علیه السلام انگور بسیار دوست می داشتند. برای وی انگور تهیه کرده بودند؛ اما به آن انگور سوزن زده بودند. امام رضا علیه السلام در بیماری خود از آن انگور سوزن زده که با سم لطیفی آلوده شده بود، خوردند. عبد الله بن بشیر میگوید مأمون مرا طلبید و گفت: با دست خود برای ما آب انار بگیر من با همان دستهای آلوده انارها را آب گرفتم. مأمون از آن آب انار به علی بن موسی نوشانید دیگر بیش از دو روز در این دنیا به سر نبرد

متن

 

ه شیوه به شهادت رساندن امام

مأمون به چه شیوه ای امام را به شهادت رسانید؟

امام به وسیله سم به شهادت رسیدند اباصلت هروی میگوید بر علی بن موسی الرضا درآمدم ایشان بیمار بودند. وقتی مرا دیدند فرمودند: ابا الصلت قد سقونى السم؛(2. مقاتل الطالبیین، ص ۴۵۷) مرا زهر دادند.

مأمون ایشان را به نوشیدن آب انار مسموم مجبور کرد و به دست خود آن را به امام خوراند که این زهر سبب شهادت امام شد. دو روز پس از حادثه حضرت رضا به ملکوت اعلا پیوستند. شیخ مفید ضمن بیان عامل فوق به گزارش دیگری درباره مسمومیت امام اشاره میکند مبنی بر اینکه مأمون به امام انگور مسموم خورانید و حضرت به شهادت رسیدند.( الإرشاد، ج ۲، ص ۲۷۰؛ نک: ابن طقطقی، الفخرى، ص ۲۱۶)

ابوالفرج اصفهانی نیز به دو گزارش اشاره میکند که شیوه مسموم کردن امام را توسط مأمون شرح میدهد به گزارش او دقت کنید

 ۱. محمد بن جهم می گوید: امام رضا الله انگور بسیار دوست می داشتند. برای وی انگور تهیه کرده بودند؛ اما به آن انگور سوزن زده بودند. امام رضا در بیماری خود از آن انگور سوزن زده که با سم لطیفی آلوده شده بود، خوردند.(1. مقاتل الطالبيين، ص ۴۵۸)

 ۲. عبد الله بن بشیر میگوید مأمون مرا طلبید و گفت: «با دست خود برای ما آب انار بگیر من با همان دستهای آلوده انارها را آب گرفتم. مأمون از آن آب انار به علی بن موسی نوشانید دیگر بیش از دو روز در این دنیا به سر نبرد. (2. مقاتل الطالبیین، ص ۴۵۷ و ۴۵۸)

ابن شادی نویسنده مجمل التواریخ نوشته : ۵۲۰ ق نیز چنین می نویسد: مأمون او را به توس زهر داد اندر آب نار به دست خویش و بمرد.(3. ابن شادی مجمل التواريخ و القصص، ص ۴۵۸)

حسن کاشی وفات قرن هشتم نیز در کتاب منظوم خود چنین بیان کرده است:

او گشت به زهر خسته ناگاه                                          آن نور رخ ستاره و ماه

گویند به حکم و امر مأمون                                       برگشته سریر و تخت وارون

زهرش دادند اندر انگور                                          این طرفه حکایتی است مشهور(3. ابن شادی مجمل التواريخ و القصص، ص ۴۵۸)

دقت در این نکته نیز لازم و شایسته است که پیامبر اکرمﷺ پیش تر از شهادت نواده خود این گونه خبر داده بودند سیقْتَلُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ بِالسَّم ظلما(4. عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۵۸ )  (به زودی مردی از فرزندانم در خراسان، مظلومانه با سم کشته خواهد شد.

خود امام رضا نیز فرموده بودند : إِنّى مَقْتُولٌ وَ مَسْمُومٌ وَ مَدْفُونٌ بِأَرْضِ غربة(1. بحار الأنوار، ج ۹۹، ص ۳۴) به درستی که. من در سرزمین غربت کشته ه و مسموم خواهم شد و و در آنجا مدفون می شوم

. نقش مأمون در شهادت امام

مورخان درباره نقش مأمون در شهادت امام چه نظری دارند؟

شکی نیست که خود مأمون عباسی امام را مسموم کرد و نقش اصلی را در شهادت امام داشت. حضرت نیز در پاسخ به پرسش اباصلت قاتل خود را بدترین خلق خدا نامیدند و فرمودند شر خلق الله في زماني يقتلني بالسم(2. لوامع صاحبقرانی، ج ۸، ص ۵۶۲) دستور مستقیم مأمون و دخالت مستقیم او در شهادت امام، خدشه بردار نیست و مورخان شیعی به اتفاق بر مسمومیت امام توسط مأمون اذعان دارند.(3. بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۳۱۱) حسن بن محمد قمی در تاریخ قم نوشته: ۳۷۸ ق) می نویسد: مأمون امام علی بن موسی الرضا را در توس زهر داد.(4. تاریخ قم، ص ۱۹۹)

ابن طقطقی (وفات : ۷۰۹ ق) نیز چنین نگاشته است: «پس از آن با دسیسه مأمون، سم در انگور ریخته به علی بن موسی الرضا خورانیدند و چون علی بن موسی الرضا انگور را دوست میداشت از آن بسیار خورد و همان دم وفات یافت(5. الفخرى، ص ۲۱۶ ) بیشتر مورخان غیر شیعی نیز به اصل مسمومیت و شهادت امام تصریح کرده اند(6. الأنساب، ج ۶، ص ۱۳۹؛ مسعودی، التنبيه و الاشراف، ص ۳۰۳؛ مروج الذهب، ج ۳، ص ۴۱۷؛ تاریخ بغداد، ج ۱۹، ص ۱۴۲؛ مقاتل الطالبیین، ص ۴۵۷ )  برای نمونه ابن حجر می نویسد: علی بن موسی در سناباد شهید شد.(7. ابن حجر، تهذيب التهذيب، ج ۷، ص ۳۸۷) ابن روزبهان خنجی معتقد است: امام قائم هشتم و شهیدی است که با سم از دنیا رفت.(8. این روزبهان خنجى وسيلة الخادم الى المخدوم، ص ۲۲۳)

از سوی دیگر دیدگاه عالمان شنی را درباره شیوه به شهادت رسیدن امام رضا میتوان اینگونه طبقه بندی کرد

۱ مسمومیت امام به دست عباسیان

 باور ابن جوزی این است که عباسیان حضرت رضا را مسموم کردند زمانی که عباسیان خلافت را از دست رفته و آن را در نزد خاندان علی

دیدند علی بن موسی را سم خورانیدند. (1. المنتظم، ج ۱۰، ص ۱۲۰)

یکی از تذکره نویسان معاصر معتقد است قصد مأمون از ولایتعهدی امام کاملاً خالصانه بود. او به شدت منکر دست داشتن مأمون در قتل امام می شود و آن را به آل عباس نسبت میدهد و می کوشد مأمون را از این اتهام مبررًا کند. در جایی میگوید خیلی بعید است که مردی شیعی مذهب (مأمون) بدون هیچ علت و سببی امام خود علی بن موسی الرضا ، را به قتل برساند و در این جنایت فجیع هیچ هدف مادی و معنوی هم نداشته باشد.... قاتل امام یعنی آن کس که این جنایت را توطئه و اعمال کرد مسلماً از آل عباس بود؛ ولی بسیار بعید و حتی محال می نماید که عبدالله

مأمون مرتکب این جنایت عظیم شده باشد.» (2. جواد فاضل معصومین چهارده گانه على بن موسى الرضاء، ص ۱ و ۱۳۰ و ۱۳۳ و ۱۳۸)

مسمومیت امام توسط مأمون

ابوسعید گردیزی می نویسد: از بهر مأمون طبقی انگور آوردند؛ همی از آن بخورد و باقی به نزدیک علی بن موسی الرضا فرستاد و پیغام داد که مرا خوش آمد ازین انگور تو نیز بخور علی بن موسی الرضا بخورد و همان شب بمرد و چنین گویند که اندر آن انگور زهر بود.(3. ابوسعید گردیزی، زين الأخبار، ص ۴۶۲)

نظر ابن طقطقی در این باره چنین است: «به اشاره مأمون، سم در انگور ریخته به علی بن موسی الرضا خورانیدند.(4. الفخرى، ص ۲۱۵ ) مستوفی نیز معتقد است: به فرمان مأمون در انگور زهرش دادند و بدان درگذشت.(5. تاریخ گزیده، ص۲۰۵) بعضی ضمن بیان فوت امام مسموم شدن حضرت توسط مأمون را به قیل (گفته اند) منتسب کرده اند. این افراد عبارت اند از ابن خلکان(1. ابن خلكان، وفيات الاعيان، ج ۳، ص ۲۷۰)، ابن اثیر(2. الكامل، ج ۶، ص ۳۵۱)، بلعمی(3. بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج ۴، ص ۱۲۴۹) مسعودی(4. مروج الذهب، ج ۳، ص ۴۴۱)، ابن حماد حنبلی(5. ابن حماد حنبلی، شذرات الذهب، ج ۳، ص ۱۴) و ابن خلدون(6. تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص ۳۸)

مسمومیت امام به فرمان مأمون

 برخی نیز بین مجری و دستور دهنده تفکیک قائل اند؛ برای مثال نظر یعقوبی چنین است علی بن هشام انار مسمومی به او خورانید.(7. تاريخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۵۳)

۴ مرگ ناگهانی حضرت به سبب خوردن انگور

برخی برای بی تقصیر نشان دادن مأمون خوردن انگور بسیار را عامل مرگ ناگهانی امام میدانند(8. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۱۴، ص ۱۳؛ تاریخ الطبری، ج ۸، ص ۵۶۷؛ نهایة الأرب، ج ۲۲، ص ۲۰۹؛ تاريخ مختصر الدول، ص ۱۳۴؛ المنتظم، ج ۱۰، ص ۱۱۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ج ۸، ص ۴۲۴.) در این میان عده ای هم با تردید این مطلب را بیان میکنند مقدسی مینویسد: «درباره سبب مرگ او اختلاف کرده اند. بعضی گویند وی را زهر داده اند و بعضی گویند که او انگوری خورد و جان سپرد. (9. مقدسی، البدء و التاريخ، ج ۶، ص ۱۱۱)

البته خوردن انگور خود به خود مرگ به دنبال ندارد، حتی زیاد خوردن آن؛ بلکه ترویج کنندگان این فکر در پی انحراف اذهان از دخالت مأمون در به شهادت رساندن امام هستند. به هر حال این مطلب خوردن یا خوراندن انگور مسموم را نفی نمیکند.

 

. مرگ ناگهانی

 از چه زمانی تلاش شد با عادی جلوه دادن رحلت امام رضا، مأمون را از مسموم کردن امام مبرا سازند؟

پیدایش موضوع مرگ ناگهانی و عادی امام به عنوان افراطی ترین دیدگاه ریشه در عصر مأمون دارد. وقتی که علی بن موسی اله بیمار شدند، مأمون نیز خود را به بیماری زد و وانمود کرد که با هم از غذایی زهرآلود خورده و مسموم شده اند؛ اما علی بن موسی الرضا با همان بیماری از جهان رفت(1. مقاتل الطالبيين، ص ۴۵۸) بر طبق گزارش ،مورخان انگشت اتهام حتی از دوران بیماری و مسمومیت نیز به سوی مأمون بود. (2. همان)

 

پس از شهادت امام هم مأمون خبر رحلت ایشان را یک شب و یک روز پنهان کرد به گزارش ابوالفرج اصفهانی خلیفه عباسی بعد به محمد بن جعفر عموی امام و گروهی از آل ابی طالب که در خراسان به سر می بردند این فاجعه را اطلاع داد. سپس همه را به بالین امام فراخواند و جنازه ایشان را به همه نشان داد تا بدانند که وی با مرگ طبیعی از جهان رفته است همه دیدند که بر پیکر امام اثری از ضرب و زخم پدیدار نیست. (3. همان)ظاهر سازی مأمون را میتوان در کیفیت حضور در تشییع پیکر امام نیز ملاحظه کرد در گزارشی تاریخی این موضوع را این گونه می خوانیم مأمون در تشییع پیکر امام میگفت ای ابالحسن، پس از تو به که دل خوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او میآوردند و خوراکش همان بود؛ سپس در روز چهارم بازگشت(4. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۵۳)  ابن خلدون نیز معتقد است که: «علی بن موسی الرضا به ناگاه در راه وفات کرد.(5. تاریخ ابن خلدون ، ج ۳، ص ۳۱۳)

البته این دیدگاه نیز نمیتواند منکر ریشه وفات حضرت شود. جای تأسف است که ابن خلدون خوراندن زهر به دست مأمون را نفی میکند و معتقد است که مأمون منزّه از آن بود که خونی به باطل بریزد، به خصوص خون اهل بیت .(1. و این درست نیست؛ زیرا مأمون منزه از آن بود که خونی به باطل ریزد مخصوصاً خون اهل بیت تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص ۳۸)البته این گونه دفاع ابن خلدون از مأمون به اعتبار مطالب و تحلیلهای او لطمه میزند؛ چون هم او درباره حیله گری و قتل های خلیفه نقل میکند که مأمون افرادی برای قتل فضل گماشت و پس از قتل او آن را کتمان کرد و مجریان آن را کشت.(2. تاریخ ابن خلدون، ج ۳، ص ۳۱۳)

 رد پای جریان کتمان دخالت مأمون در شهادت امام را از دربار مأمون می توان جست؛ چون خلیفه این فاجعه را از همان آغاز کلید زد و مورخان وابسته به دربار نیز آن را اجرا کردند. وجود آشفتگی و اضطراب در نقل آنها نشان دهنده توطئه سازی برای مبرا کردن خلیفه بود که این حرکت مشکوک از نگاه تیزبینان دور نماند. با دقت در متن تاریخی زیر میتوان به این نکته پی برد که مأمون در همان ایام نیز متهم بود.

زمانی مأمون ضمن نامه ای به عبدالله بن موسی نوشت: «بیا، تو را ولیعهد میکنم عبد الله بن موسی در پاسخ دعوت مأمون چنین نوشت: نامه تو به من رسید دریافتم که چه میگویی و چه هدفی داری تو همچون صیادی کمین گرفته ای و مرا مانند صیدی صحرایی فریب می دهی تو حیله ها میورزی و هدف تو این است که خون من بر خاک بیفشانی من از این دانه که بردام من می افشانی حیرت دارم میخواهی مرا به ولایتعهد خویش برگزینی و گمان میکنی از آنچه در حق رضا کرده ای خبر ندارم شاید گمان تو این باشد که من هم هوس انگور زهر آلود کرده ام همان انگور مسموم که به دهان علی بن موسی الرضا گذاشته ای یا گمان کرده ای که من از زحمت تنهایی و استتار به جان آمده ام.» (3. مقاتل الطالبيين، ص ۵۰۰)

دوران بیماری امام

دوران مسمومیت و بیماری امام چند روز بود؟

ابن طقطقی معتقد است که امام پس از مسمومیت همان دم به شهادت رسید؛(1. الفخرى، ص ۲۱۶ ) اما بیشتر مورخان بر این عقیده اند که گویا زمان بیماری امام یعنی از زمانی که مسموم شدند تا وقتی که به شهادت رسیدند دو(2. مقاتل الطالبیین، ص ۴۵۷) یا سه(3. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۵۳ ) روز طول کشید. خنجی مینویسد: مأمون به عیادت آن حضرت آمد و خستگی آن حضرت اشتداد یافت و روز سوم درجه شهادت یافته از این منزل فانی به روضه رضوان انتقال فرمود(4. وسيلة الخادم الى المخدوم، ص ۲۴۱. ) درباره حوادثی که در این چند

روز اتفاق افتاد چند گزارش نیز نقل شده است؛ از جمله

 ۱ حکایت کنند که به هنگام بیماری امام مأمون به عیادتش آمد و گفت: مرا وصیتی کن امام گفتند زنهار از اینکه چیزی به کسی دهی

آنگاه از کرده خویش پشیمان گردی(5. تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص ۳۸)

 ۲ در گزارش دیگری میخوانیم که مأمون به عنوان عیادت به بالین امام رضا آمد. علی بن موسی به خود می پیچید و مأمون منافق وار گریه میکرد و میگفت ای برادرم بر من سخت دشوار است که پس از تو در این دنیا به سر ببرم. من آرزومند بودم که تو را همیشه زنده ببینم از این دشوارتر برای من حرف مردم است که فکر میکنند من تو را مسموم ساخته ام. خدا را گواه میگیرم که از این تهمت پاک هستم امام رضا همچنان که به خود

می پیچیدند پاسخ او را دادند. (6. مقاتل الطالبیین، ص ۴۵۸)

ص110

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه