معجزه باران  ( ، صص 89 ، 90 ) شماره‌ی 4934

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی

خلاصه

فرزندان سهل را نزد علی بن موسی علیه السلام فرستاد تا پیشنهاد ولایت عهدی را به امام بدهند. امام از پذیرفتن آن هم سر باز زد. مأمون وقتی علت را از امام پرسید در جواب فرمودند تو میخواهی مردم بگویند علی بن موسی از دنیا روگردان نیست؛ این دنیاست که بر او اقبال نکرده است. ببینید چگونه به طمع خلافت، ولایت عهدی ما را پذیرفته مأمون با خشم گفت: تو همیشه به گونه ای ناخوشایند با من برخورد میکنی در حالی که تو را از سطوت خود ایمن کرده ام. به خدا سوگند اگر ولایت عهدی مرا نپذیری مجبورت میکنم. امام علی بن موسی علیه السلام زمانی رضا به قبول ولایت عهدی دادند که دیدند در صورت انکار و نپذیرفتن تنها جان مقدس خود را به خطر نمی اندازند بلکه علویان شیعیان و طرفداران نیز به مخاطره می افتند.

متن

آیا امام راه را بر مأمون فراخ گذاشت تا با این اعمال زیرکانه به مقاصد خود دست یابد؟

البته که نه امام با هوشیاری بر هر گونه فرصت طلبی مأمون راه را بستند و با موضع گیریهای هوشمندانه جز یأس و ناامیدی چیزی برای مأمون برجا نگذاشتند. روزی مأمون به امام گفت: ای فرزند رسول خدا! من به فضیلت و علم و زهد و پارسایی و خداپرستی شما واقفم. دیدم از من به خلافت سزاوارترید تصمیم گرفتم خود را از خلافت عزل نمایم و آن را به شما واگذار کنم امام بی درنگ در جواب فرمودند: اگر خلافت از آن توست حق نداری این جامه خدایی را از تن به در کنی و بر قامت شخصی دیگر بپوشانی اگر از آن تو نیست چگونه چیزی را که مال تو نیست به من میبخشایی؟ مأمون در حالی که غافلگیر شده بود به تندی گفت به هر حال شما ناگزیر از پذیرفتن آنی آن وقت فرزندان سهل را نزد علی بن موسی فرستاد تا پیشنهاد ولایت عهدی را به امام بدهند. امام از پذیرفتن آن هم سر باز زد. مأمون وقتی علت را از امام پرسید در جواب فرمودند تو میخواهی مردم بگویند علی بن موسی از دنیا روگردان نیست؛ این دنیاست که بر او اقبال نکرده است. ببینید چگونه به طمع خلافت، ولایت عهدی ما را پذیرفته مأمون با خشم گفت: تو همیشه به گونه ای ناخوشایند با من برخورد میکنی در حالی که تو را از سطوت خود ایمن کرده ام. به خدا سوگند اگر ولایت عهدی مرا نپذیری مجبورت میکنم. امام علی بن موسی زمانی رضا به قبول ولایت عهدی دادند که دیدند در صورت انکار و نپذیرفتن تنها جان مقدس خود را به خطر نمی اندازند بلکه علویان شیعیان و طرفداران نیز به مخاطره می افتند. امام برای پذیرفتن ولایت عهدی شروطی گذاشتند و از مأمون خواستند تا ایشان هیچ گاه کسی را بر مقامی نگمارند نه کسی را عزل و نه رسم و سنتی را نقض و نه چیزی از وضع موجود را دگرگون کنند. امام با این کار در واقع خط بطلانی بر پاره ای از اهداف و نقشه های مأمون کشیدند. مأمون با قبول شرط برخلاف آنچه در سر پرورانده بود، دیگر نمی توانست کارهایی را به دست امام انجام دهد. امام نه تنها پیشنهاد خلافت و ولایت عهدی را به صراحت رد کرده بودند، بلکه با این شرط عملاً خود را از صحنه سیاست حاکمه دور نگهداشتند و نقشه های مأمون را نقش بر آب کردند. 

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان