منافع سفر آن حضرت بایران
از مسافرت حضرت رضا ها از مدینه منوره بخراسان برای اسلام منافع و سود زیادی عاید و واصل گردید که بچند تای آنها اشاره میشود گر چه آخر این سفر بشهادت آن بزرگوار انجامید ولی با این مصیبت عظمی این منافع هم برای اسلام در پی داشت و برای اعتلای کلمه حق اینها را قبول کرد.
وقتیکه از مدینه حرکت کردند در هر منزلی کرامتی و اعجازی و فضیلتی یا کلمات پرارزشی از آن حضرت بظهور وقوع پیوست اما مهمتر از همه اینهاست.
۱ تا آنزمان علماء و دانشمندان اقلیتهای مذهبی بدربار خلافت راه یافته و از دین خود تعریف میکردند و تبلیغ داشتند.
وقتی آن حضرت بخراسان آمدند مأمون از همه آنها دعوت کرد که با علی بن موسى له بحث و گفتگو کنند که میگفت در هر دو صورت بنفع من است حضرت علمای یهود را با توراتشان و نصاری را با کتاب انجیلشان و مجوس را با کتب خود محکوم و مجاب کردند بطوری که آنها اقرار کردند که آنحضرت کتاب ما را بهتر از ما میداند اینکار سبب شد که آنها دیگر نتوانستند در مجالس و مجامع مسلمین از دین باطل خود تبلیغ نمایند و بعضی هم دین اسلام را قبول کرده و عظمت اسلام روشن شد.
2 دوم اینکه تا زمان آن بزرگوار شیعه در دنیا رسمیت نداشت بلکه همیشه مورد ظلم و شکنجه خلفای جور واقع میشدند و چه بسیار از آنها را بدستور معاویه و منصور و رشید بشهادت رساندند ولی در زمان حضرت رضا شیعه رسمیت پیدا کرد بمصداق الناس على دين ملوکهم چون مأمون اظهار کرد که من شیعه هستم و دستور داد در خطبه های نماز جمعه و در مجالس و مجامع از علی بن ابیطالب تعریف کرده و بنام علی بن موسی الرضا خطبه بخوانند و سکه بنام حضرت زدند و مذهب رسمی مملکت مذهب شیعه اعلان شد لذا در زمان آن حضرت و ببرکت آن حضرت مذهب شیعه رسمیت پیدا کرد و در تمام مجالس بدستور خود مأمون مردم فضائل و مناقب امیرالمؤمنین را بهمه تبلیغ میکردند.