بدرقه یار-قصه های زندگی امام رضا(ع)  ( صص 28-27 ) شماره‌ی 5001

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > سخاوت

خلاصه

ناظر

متن

السَّحْيُّ قَريبٌ مِنَ اللَّهِ : قَرِيبٌ مِنَ الجَنَّةِ ؛ قريبٌ مِنَ النَّاسِ ؛ بَعِيدٌ مِنَ النارِ . (1). عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۱۲. )

با سخاوت به خداوند متعال ، بهشت و مردم نزدیک و از آتش بدور است .

امام رضا

 

در راه مانده

امام رضا در مجلسی پرسشهای مردم را در زمینه مسائل دینی پاسخ میداد که ناگهان مردی وارد شد و بعد از سلام ، گفت :

ای فرزند رسول خدا! من از دوستداران شما و خاندانتان هستم؛ از سفر حج بر میگردم به جهت از دست رفتن دارایی ام ، هزینه رسیدن به منزل ندارم؛ اگر لطف شما شامل من شود، سوی خانواده ام رفته و به محض رسیدن به همان مقدار از جانب شما صدقه می دهم.»

امام رضا ضمن دعوت او به نشستن خواستار رحمت الهی برای او شد و سپس به پاسخ به سؤالهای مردم پرداخت. پس از جلسه پرسش و پاسخ حضرت با کسب اجازه از چند نفر از یاران خویش که در مجلس باقی مانده بودند وارد اتاقی شد و از پشت در آن مرد را خواست و از بالای در دویست اشرفی به او عطا فرمود و از او خواست تا این پول را صرف زندگی اش کند و از صدقه دادن از طرف امام خودداری کرده و قبل از اینکه حضرت او را مشاهده کند، از آنجا بیرون رود.

سلیمان جعفری که ناظر جریان بود، از امام پرسید :

جانم فدای شما با اینکه مبلغ زیادی هدیه دادید، چرا روی مبارک خود را از او پوشاندید؟!»

امام رضا فرمود:

از آن ترسیدم که به جهت بر آورده کردن نیازش ، شرمنده شود و او را در آن حال ببینم؛ مگر رسول اکرم الله نفرمود: "نیکی را در خفا و پنهانی انجام دادن برابر با به جا آوردن هفتاد حج است " . » (1) ۱. بحار الأنوار ج ۴۹ ص ۱۰۱ - منتهى الآمال ج ۲ ص ۲۹۱ - سفينة البحار ج ۱ ص ۴۱۸ . )

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی