عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج1، ص 230 ) شماره‌ی 516

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > نبوت > پيامبران و انبيای قبل از رسول خدا صلی الله > يوسف (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > نبوت > پيامبران و انبيای قبل از رسول خدا صلی الله > موسی بن عمران (عليه السلام)

خلاصه

حسن بن علی بن فضّال می‌گويد: امام رضا عليه السّلام فرمودند: مدّتی ماه بر بنی اسرائيل طلوع نکرد، و خداوند عزّوجلّ به موسی عليه السّلام وحی فرمود که استخوان‌های يوسف عليه السّلام را از مصر خارج کن، و وعده داد که هر وقت استخوان‌ها را خارج کرد، ماه طلوع کند، موسی عليه السّلام به دنبال کسی بود که محلّ استخوان‌ها را بداند. به او گفتند: پيرزنی اينجاست که از اين مطلب اطّلاع دارد. حضرت به دنبال او فرستاد. پيرزنی زمين گير و نابينا را آوردند، حضرت به او گفت: آيا محلّ قبر يوسف را می‌دانی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: محلّ قبر را بگو. زن گفت: به چهار شرط می‌گويم، پايم را شفا دهی، جوانی‌ام را به من برگردانی، بينايی‌ام را بازگردانی و مرا در بهشت همراه خودت قرار دهی. اين خواسته‌ها برای موسی عليه السّلام سخت بود، خداوند وحی فرمود که ای موسی! خواسته هايش را اجابت کن، اين کار را با کمک من می‌کنی. موسی خواسته‌های پيرزن را اجابت کرد، زن قبر را نشان داد و موسی آن را که در يک صندوق مرمر بود، از ساحل نيل بيرون آورد و در اين موقع ماه بر آنان طلوع کرد، و سپس آن را به شام برد و به اين خاطر اهل کتاب، اموات خود را به شام می‌برند.

متن فارسی

حسن بن علی بن فضّال می‌گويد: امام رضا عليه السّلام فرمودند: مدّتی ماه بر بنی اسرائيل طلوع نکرد، و خداوند عزّوجلّ به موسی عليه السّلام وحی فرمود که استخوان‌های يوسف عليه السّلام را از مصر خارج کن، و وعده داد که هر وقت استخوان‌ها را خارج کرد، ماه طلوع کند، موسی عليه السّلام به دنبال کسی بود که محلّ استخوان‌ها را بداند. به او گفتند: پيرزنی اينجاست که از اين مطلب اطّلاع دارد. حضرت به دنبال او فرستاد. پيرزنی زمين گير و نابينا را آوردند، حضرت به او گفت: آيا محلّ قبر يوسف را می‌دانی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: محلّ قبر را بگو. زن گفت: به چهار شرط می‌گويم، پايم را شفا دهی، جوانی‌ام را به من برگردانی، بينايی‌ام را بازگردانی و مرا در بهشت همراه خودت قرار دهی. اين خواسته‌ها برای موسی عليه السّلام سخت بود، خداوند وحی فرمود که ای موسی! خواسته هايش را اجابت کن، اين کار را با کمک من می‌کنی. موسی خواسته‌های پيرزن را اجابت کرد، زن قبر را نشان داد و موسی آن را که در يک صندوق مرمر بود، از ساحل نيل بيرون آورد و در اين موقع ماه بر آنان طلوع کرد، و سپس آن را به شام برد و به اين خاطر اهل کتاب، اموات خود را به شام می‌برند.

متن عربی

حَدَّثَنَا أَبِی قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع أَنَّهُ قَالَ‏ احْتُبِسَ الْقَمَرُ عَنْ بَنِی إِسْرَائِيلَ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی مُوسَی أَنْ أَخْرِجْ عِظَامَ یُوسُفَ ع مِنْ مِصْرَ وَ وَعَدَهُ طُلُوعَ الْقَمَرِ إِذَا أَخْرَجَ عِظَامَهُ فَسَأَلَ مُوسَی ع عَنْ مَنْ یَعْلَمُ مَوْضِعَهُ فَقِيلَ لَهُ إِنَّ هَاهُنَا عَجُوزٌ تَعْلَمُ عِلْمَهُ فَبَعَثَ إِلَیْهَا فَأُتِیَ بِعَجُوزٍ مُقْعَدَةٍ عَمْیَاءَ فَقَالَ لَهَا أَ تَعْرِفِينَ مَوْضِعَ قَبْرِ یُوسُفَ قَالَتْ نَعَمْ قَالَ فَأَخْبِرِينِی بِهِ فَقَالَتْ لَا حَتَّی تُعْطِیَنِی أَرْبَعَ خِصَالٍ تُطْلِقَ لِی رِجْلِی وَ تُعِيدَ إِلَیَّ شَبَابِی وَ تَرُدُّ إِلَیَّ بَصَرِی وَ تَجْعَلَنِی مَعَکَ فِی الْجَنَّةِ قَالَ فَکَبُرَ ذَلِکَ عَلَی مُوسَی ع قَالَ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ یَا مُوسَی أَعْطِهَا مَا سَأَلَتْ فَإِنَّکَ إِنَّمَا تُعْطِی‏ عَلَیَّ فَفَعَلَ فَدَلَّتْهُ عَلَیْهِ فَاسْتَخْرَجَهُ مِنْ شَاطِئِ النِّيلِ فِی صُنْدُوقٍ مَرْمَرٍ فَلَمَّا أَخْرَجَهُ طَلَعَ الْقَمَرُ فَحَمَلَهُ إِلَی الشَّامِ فَلِذَلِکَ یَحْمِلُ أَهْلُ الْکِتَابِ مَوْتَاهُمْ إِلَی الشَّامِ‏

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی