سخاوت و مهمان نوازی
از خصلت های والای اهل بیت (ع) مهمان نوازی و کرامت و بخشش است. تاریخ و سیره آن گرامیان گواه این حقیقت است که آنان بخشنده ترین و کریمترین افراد عصر بودند در زیارت جامعه كبيره می خوانیم:
عادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجَّيْتُكُمُ الْكَرَمِ؛
عادت و رسم شما احسان و بخشش و شیوه شما کرامت و بزرگواری است.
حضرت رضا (ع) نیز به عنوان اسوه کامل بشریت از تمام کمالات انسانی برخوردار بود در مهمان نوازی و احسان زبانزد دوست و دشمن بود. انبوه کرامات ایشان نیز که برخی را در فصل پنجم خواهیم خواند نشانگر این واقعیت است. امام رضا (ع) در مورد فرق مشخص سخاوتمند و بخیل فرمود:
السَّحْيُّ يَأْكُلُ مِنْ طَعَامِ النَّاسِ لِيَأْكُلُوا مِنْ طَعَامِهِ وَ الْبَحْيِلُ لَا تَأْكُلُ مِنْ طَعَامِ النَّاسِ لِئَلَّا يَأْكُلُوا مِنْ طَعَامِهِ : (۱. مشكلاة الانوار، ص ۴۰۷)
شخص بخشنده از غذای مردم میخورد تا از غذایش دیگران بخورند. اما شخص بخیل از خوردن غذای مردم خوددداری میکند تا از غذای او دیگران نیز نخورند.
آن حضرت در مورد فوائد و دست آوردهای سخاوت می فرماید:
شخص بخشنده به خداوند و بهشت و به مردم نزدیک است و از آتش جهنم دور است و در مقابل انسان بخیل و تنگ نظر از بهشت و رضای الهی و مردم دور است و به جهنم نزدیک است. و اضافه فرمود که سخاوت درختی است در بهشت که شاخه های آن در این دنیاست هر کس به یکی از شاخه های درخت سخاوت آویزان شود او را به سوی بهشت خواهد کشید بخل و خساست نیز ریشه در جهنم دارد که شاخه هایش به دنیا کشیده شده و هر کس از شاخه های آن آویزان شود او را به سوی دوزخ میکشاند که پناه میبریم از آتش جهنم به خداوند متعال. (۱. جامع الاخبار، ص ۱۱۲.) امام رضا(ع) در مورد عظمت و شکوه و آثار سخاوت به گفتگوی پیامبر (ص) با فرزند حاتم طائی اشاره کرده و می فرماید:
پیامبر اسلام به عدی بن حاتم گفت از پدرت عذاب شدید جهنم برداشته شد و این بخاطر خصلت زیبای سخاوت در او بود. (۲. فقه الرضا، ص ۳۶۲ ) آن بزرگوار بر این باور بود که جوان سخاوتمند گنهکار در نزد خداوند بهتر از سالمند عابدی است که بخیل است. (۳. بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۳۵۵)
احسان کردن و رسیدگی به دیگران بهترین شیوه رسیدن به خداست امام رضا (ع) می فرمود: هیچ وسیله ای مثل غذا دادن به مردم و ذبح گوسفندان و سایر حیوانان حلال گوشت برای اطعام به دیگران انسان را به خداوند متعال نزدیک نمی گرداند. (۴. مسند الامام الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۹۵)
ص29
یاری به مسافر درمانده
الیسع بن حمزه میگوید روزی در مجلس امام هشتم نشسته بودیم که مردی بلند قد به حضور امام آمده و عرضه داشت: درود خدا بر تو باد ای پسر رسول خدا (ص)! من مردی از دوستان شما و پدرانتان هستم که از سفر حج می آیم. مولای من تمام مخارج سفرم را در راه گم کرده ام و آن چنان تهی دست درمانده شده ام که برای رسیدن به وطنم هیچ ندارم. اگر برایتان مقدور است مقداری پول برایم عنایت کنید تا به وطن برسم و اگر به وطنم رسیدم آن مبلغ را از جانب شما صدقه می دهم چرا که من شخصی متمول و ثروتمندم امام با شنیدن سخنان آن مرد غریب از جای خود بلند شده و بداخل حجره مخصوصش رفت و بعد از مدتی بدون اینکه امام بیرون آید دست خود را از لای در بیرون آورده و فرمود: ای مرد! این دویست دینار (اشرفی) را از ما بگیر و در رفع نیازت مصرف کن و لازم نیست از طرف ما تصدق نمائی مسافر غریب اشرفیها را گرفته و از منزل بیرون رفت. بعد از رفتن او حضرت رضا(ع) به مجلس آمد و هنگامی که از او پرسیدند یابن رسول الله چرا خود نیامدی و از پشت در انفاق نمودی؟ حضرت پاسخ داد من نخواستم که ذلت سوال را در چهره اش ببینم و او بخاطر خدمت ما شرمنده شود، آیا سخن رسول خدا (ص) را در این مورد نشنیده اید که فرمود کسی که نیکی به دیگران را پنهان کند معادل هفتاد حج ثواب دارد.
ما اهل بیت دوست نداریم وقتی به کسی خدمت میکنیم یا نیازش را برطرف می نمائیم ذلت سوال را در چهره اش مشاهده کنیم. (۱. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۳۷، المناقب، ج ۴، ص ۳۶۰)
در این رفتار و گفتار امام هشتم(ع) به مهمترین نکات تربیتی اشاره شده است و آن تقویت عزت نفس و پرورش خودباوری در نهاد افراد است چرا که اگر انسانها روحیه حقارت و خود کم بینی را در خود احساس نمایند با بسیاری از مشکلات روحی و روانی مواجه خواهند شد.
رهبران الهی با علم به اینکه ایجاد خصلتهای نیکو و صفات ستوده در انسانها با تقویت شخصیت آنان امکان پذیر است تلاشی می کردند تا ضمن کمکهای مادی و رفع نیازهای ظاهری به جبران فقر عاطفی و فرهنگی نیز اقدام نمایند. اگر کرامت نفس و عزت انسان خدشه دار شود و او خود را فردی خود باخته و ذلیل تلقی نماید نه تنها به سوی کمالات قدم برنمی دارد بلکه ممکن است به امور خلاف و ناهنجار نیز روی آورد به همین جهت علی (ع) فرمود:
مَن كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ لَمْ يُهِنْهَا بِالْمَعْصِيةِ؛
آنکه بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد آن را با گناه و اعمال خلاف پست و ذلیل نخواهد کرد.
گذشته از این حفظ آبروی یک مسلمان از ظریفترین دستورات دینی ماست که در همه موارد بویژه دریاری رساندن به آنها باید رعایت شود. اگر در ضمن خدمت رسانی و نیکی و احسان به آبرو حیثیت افراد لطمه بخورد نه تنها عمل ما نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود در این صورت شیرین ترین ثمره عمل به تلخ ترین خاطره ها تبدیل میشود. آری انسانی که نیازمند به خدمت است و به توانمندی برای رفع نیاز خود رجوع میکند از نظر عاطفی و روانی در مرتبه پایینتری قرار دارد برای همین شخص خدمت رسان باید مراعات حال او را بنماید تا عواطف و احساسات فرد نیازمند خدشه دار نشود.
ص48