ابراز محبت به فرزند
فرزندان گلهای بوستان زندگی اند و کام تشنه آنها جز با محبت والدین سیراب نمیگردد هر نوع کوتاهی در سیراب نمودن عطش روحی آنان اثری جز پژمرده شدن این گلهای معطر در پی نخواهد داشت. برخی والدین از نقش محبت در رشد معنوی و حتی جسمانی فرزندان خود غافلند و کمتر به اهمیت و تاثیر سحر آمیز آن توجه دارند در حالی که محبت داروی شفا بخش بسیاری از دردهاست. بسیاری از ناسازگاریها و پرخاشگری های فرزندان را با محبت میتوان پیشگیری نمود. نکته مهم در محبت و عاطفه به فرزندان اظهار و ابزار آن است چه بسا والدینی که فرزندان خود را بسیار هم دوست میدارند اما از ابراز این دوستی یا غافلند یا ناتوانند از بهترین جلوه های محبت به آغوش کشیده، بوسیدن هدیه دادن در کودکی، نوجوانی و حتی دوران جوانی فرزندان است. (۱. ماهنامه کوثر، ش ۱۵، ص ۲۲)
آن حضرت به فرزند خویش ابراز محبت می نمود و با جملات دلنشینی که از عمق جانش بر می خواست فرزند گرامی اش را مورد خطاب قرار داده و می فرمود
بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَنْتَ لَهَا ( يعنى الامامه)
پدر و مادرم فدایت تو برای مقام امامت شایستگی داری
آن حضرت حتی در آخرین لحظات زندگی در حالی که در بستر شهادت قرار داشت از ابراز محبت به فرزند نوجوان خویش دریغ نمی ورزید؛ به احترام او بلند شده دست برگردن فرزندش انداخته او را در آغوش گرفته و میان چشمانش را بوسید. (۲. امالی صدوق، ص ۶۶۳)
آری محبت خیلی از دردها را درمان میکند و دلها را بسوی انسان متمایل و مجذوب میگرداند. اساساً راز توفیق پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) در مدیریت اجتماعی و تسخیر دلهای مردم همین عشق و علاقه و ابراز آن با تمام شکلهایش به تشنگان کوثر محبت بوده است. رسول خدا (ص) می فرمود
إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَحِيمٌ يُحِبُّ كُلَّ رَحِيمٍ، (۳. امالی طوسی، ص ۵۱۶)
خداوند عزیز و جلیل مهربان است و هر فرد مهربان را دوست دارد.
امام رضا (ع) نیز از این داروی شفا بخش و کیمیای سحر آمیز کمال بهره را میبرد. چنانکه ابراز علاقه آن گرامی به فرزند بزرگوارش با عبارات بَابِي أَنْتَ وَ أُمّی و شبیه آن کاملا گویای این حقیقت است. کرامات بخششها، تکریم محرومین ابراز محبت به شیعیان و سایر افراد دلیل دیگری بر این مدعاست مولوی اثر عمیق و جاویدان ابراز مهر و عطوفت این ابزار کارساز تربیتی را برای همگام کردن دیگران با اندیشه های راستین و مقرون نمودن افراد به فضائل و کمالات اینگونه به رشته نظم کشیده است.
از محبت دردها صافی شود از محبت دردها شافی شود
از محبت تلخها شیرین شود از محبت مسها زرین شود
از محبت خارها گل میشود از محبت سرکه ها مل میشود
از محبت نار نوری میشود از محبت دیو حوری میشود
از محبت سقم صحت میشود وز محبت قهر رحمت میشود
از محبت مرده زنده میکنند از محبت شاه بنده میکنند
از محبت دار تختی میشود وز محبت بار بختی میشود
از محبت خار سوسن میشود بی محبت موم، آهن می شود
از محبت سنگ روغن میشود بی محبت باغ گلخن میشود
از محبت حرن شادی میشود وز محبت غول هادی میشود
از محبت نیش نوشی میشود بی محبت شیر موشی میشود.
ص57