تسلط به زبانهای مختلف
شیخ صدوق (ع) به نقل از ابو الصلت هروی می نویسد: امام رضا (ع) با هر گروه و ملیتی از مردم با زبان مادری او سخن میگفت به خدا سوگند او از خود آنها به زبان محلی شان داناتر بود و از خودشان فصیح تر صحبت می کرد، روزی به او گفتم
يَابْنَ رَسُولِ اللهِ إِنِّي لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِكَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَى اخْتِلافِهَا، فَقَالَ: يا أبا الصَّلْتَ أَنَا حُجَّةُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ؛ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَتَّخِذَ حُجَّةً عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ لا يَعْرِفُ لُغَاتَهُمْ أَوَ مَا بَلَغَكَ قَوْلُ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)؛ اوتينا فَصْلَ الْخِطَابِ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَةَ اللُّغَاتِ
ای پسر رسول خدا من از آشنایی شما به این همه زبانهای مختلف در شگفتم چه طور ممکن است یک انسان به این همه زبانهای رایج و ملتهای مختلف آشنایی کامل داشته باشد؟! آن حضرت در پاسخ فرمود: ای اباصلت من حجت خداوند بر تمامی مردم روی زمین هستم و پروردگار متعال حجت و خلیفه خویش بر قومی نمی گرداند کسی را که زبان و گویش آنها را بلد نباشد آیا سخن امیر مؤمنان را نشنیده ای که فرمود به ما فصل الخطاب عطا شده است و آیا فصل الخطاب غیر از آشنایی به لغات و زبانهای گوناگون چیز دیگری است؟!». (۱. عيون اخبار الرضا، ج ۲۰، ص ۲۳۰)
ص65