برخورد امام با شیعیان متخلف
زمانی که امام رضا به ظاهر در منصب ولیعهدی مأمون عباسی قرار داشت جمعی از شیعیان برای دیدار آن حضرت به خراسان آمده بودند و از دربان اجازه ورود میخواستند دربان برای آنها از امام اجازه می طلبید؛ ولی آن حضرت اجازه نمیداد آنها یک ماه پی در پی و هر روز دوبار به خانه آن حضرت آمده و اجازه ورود میخواستند و به دربان میگفتند به امام رضا بگو که ما جمعی از شیعیان شما هستیم
وقتی دربان تقاضا و پیام آنها را به امام عرض میکرد امام می فرمود
من فعلاً کار دارم و مشغول هستم. به آنها اجازه ورود نده».
سرانجام آنها به دربان گفتند از جانب ما به امام بگو ما از شهرها و مناطق دور آمده ایم و مکرر اجازه ملاقات خواسته ایم و شما جواب منفی داده اید. حال اگر بدون دیدار و ملاقات با شما به وطن بازگردیم نزد مردم شرمنده و سرافکنده خواهیم شد و دشمنان و مخالفین ما را سرزنش و شماتت خواهند کرد.
دربان پیام آنها را به امام رسانید. امام به آنها اجازه ورود داد. آنها به محضر حضرت آمدند و پس از عرض ادب و احوال پرسی گفتند: «ای زاده رسول خدا چه شده که ما به این بی مهری سخت و شدید دچار شده و به این خفت و خواری افتاده ایم؟ پس از آن همه بی اعتنایی و عدم اجازه شما دیگر برای ما عزت و آبرویی نمانده، علت چیست؟
امام رضا فرمود: این آیه را به یاد آورید و بخوانید
«وَمَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ».
هر مصیبت و بلایی که به شما میرسد به خاطر اعمال ناشایسته ای است که انجام میدهید؛ در صورتی که خداوند بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (1) ۱ شوری ۳۰ . )
من در مورد شما از پروردگار و رسول خدا ﷺ و امیر مؤمنان امام علی و پدران پاک و معصوم خودم پیروی کردم
آنها گفتند: علت بی اعتنایی شما چیست و چرا ما مورد بی اعتنایی شما قرار گرفته ایم؟
امام رضا فرمود: «به خاطر آن که شما ادعا میکنید از شیعیان امیر مؤمنان علی و فرزندان او هستید اما وای بر شما همانا شیعه علی افرادی مانند امام حسن و امام حسین و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابوبکر بودند که هیچ گاه با دستورات آن حضرت مخالفت نمی نمودند و هرگز کاری را که از آن نهی شده بودند، انجام نمی دادند. ولی شما که میگویید ما شیعه علی هستیم در بیشتر اعمال خودتان با دستورات آن حضرت و فرزندانش مخالفت میکنید و در انجام فرایض و واجبات کوتاهی مینمایید و در رعایت حقوق برادران دینی سستی میکنید و آن را سبک میشمارید.
اگر شما به جای «شیعه» بگویید ما از دوستان اولیای خدا و دشمن دشمنان آنها هستیم این قول و سخن شما را رد نمیکنیم ولی متأسفانه مقام والا و ارجمندی مثل شیعه بودن را ادعا میکنید؛ اما ادعای شما با اعمال و رفتارتان سازگار نیست شما با این روش راه بدبختی و هلاکت را می پیمایید پس اگر گفته خود را به وسیله اعمال و رفتار صحیح ثابت نکنید هلاک خواهید شد؛ بنابراین اگر میخواهید رحمت پروردگار نجاتتان دهد توبه و استغفار نموده کارهای ناپسند گذشته خود را جبران
کنید».
عرض کردند: ای زاده رسول خدا اکنون از گفته خود استغفار میکنیم و توبه مینماییم و همین طور که شما فرمودید از این پس خود را به عنوان دوستان شما و دوست دوستان شما و دشمن دشمنانتان می دانیم.
در این هنگام امام رضا الله فرمود:
درود بر شما ای برادران و دوستان من بیایید بالاتر؛ بیایید بالاتر
امام پیوسته آنها را بالا میبرد تا پهلوی خود نشاند. پس از احترام و محبت و مهربانی زیاد از دربان خود سؤال کرد چند مرتبه این گروه آمدند و اجازه ورود نیافتند؟
دربان گفت شصت مرتبه
امام فرمود: «تو هم شصت مرتبه به آنها سلام کن و سلام مرا نیز برسان؛ زیرا اینها استغفار و توبه کردند؛ به همین خاطر گناهانشان محو شد و به سبب دوستی و محبتی که خود و بستگانشان با ما دارند سزاوار لطف و کرم و احترامند؛ بنابراین به مشکلات و احتیاجات آنها و خانواده شان رسیدگی نما و از نظر مالی به آنها کمک فراوانی کن. »(1) ۱. بحار، ج ۶۵ ، ص ۱۵۸ ، ۱۵۷ . )
امام علی بن موسی الرضا فرمود: «کسی که اقرار کند خداوند یکی است و گواهی دهد که محمد مصطفی ﷺ رسول خدا است و امیر المؤمنین علی الله و امامان بعد از او حجتهای خدا هستند و دوستان و پیروان آنها را دوست داشته باشد و از گناهان دوری کند این شخص مؤمن حقیقی و از شیعیان واقعی اهل بیت عصمت و طهارت است. (1) ۱. صفات الشيعه، شیخ صدوق، ص ۹۲ . )
«شیعیان ما مطیع فرمان ما هستند. دستورات ما را فرا گرفته و به کار می بندند و با دشمنان ما مخالفند؛ پس کسی که چنین روشی نداشته باشد از محبان و شیعیان ما نیست. (2) صفات الشيعه، ص ۴۵؛ بحار، ج ۶۵ ، ص ١٦٧ . )
با رفتار و گفتار خود و با پیروی از سنت و سیره ما - موجب زینت و افتخار ما باشید؛ نه باعث ننگ و عار ما».(3) بحار، ج ۷۵، ص ۳۴۸ ؛ فقه الرضا، ص ۳۵۶ ، باب ۹۵ (مکارم الاخلاق)؛ آثار الصادقين، ج ۷، ص ۷۴ . )