في العودة للشفاء من جميع العلل
عن زكريا بن آدم المقري ، وكان يخدم الرضا السلام بخراسان قال : قال الرضا السلام يوما : يا زكريا ، قلت : لبيك يا بن رسول الله ، قال :
قل على جميع العلل :
يا مُنْزِلَ الشَّفاءِ ، وَمُذْهِبَ الدَّاءِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَ أُنْزِلَ
عَلَى وَجَعِي الشَّفاء . فإنك تعافى بإذن الله تعالى.
في العودة لدفع الحمى
تكتب للحمى على ثلاث قطع من الورق ، يكتب على الأولى :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَلا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى )
وعلى الثانية بعد البسملة: لا تَخَفْ تَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) وعلى الثالثة بعد البسملة : الآلَهُ الْأَمْرُ وَالْخَلْقُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ العالمين.
ثم يقرأ على كل قطعة «التوحيد» ثلاثاً ، ويبلعها المحموم ثلاثة أيام كل يوم واحدة ، يبرأ إن شاء الله تعالى .
دعای چهل و نهم
دعای حضرت ام حرزی برای شفا از تمام بیماری ها
از زکریا بن آدم مقری که در خراسان امام رضا را خدمت می کرد روایت شده که امام رضا روزی فرمودند ای زکریا عرض کردم: بله ای پسر رسول خدا فرمود برای (رفع) تمام بیماری ها بگو:
ای نازل کننده شفا و درمان و زایل کننده درد و بیماری بر محمد و آل پاکش درود و رحمت فرست و بر درد و بیماریم شفا نازل فرما. که در این صورت به اذن خداوند تعالی بهبودی می یابی
دعای پنجاهم
دعای امام سلام درباره حرزی برای برطرف کردن تب
این حرز برای تب روی سه قطعه کاغذ نوشته میشود بدین ترتیب که روی قطعه اول نوشته می شود.
به نام خداوند بخشاینده بسیار مهربان نترس (زیرا که بی گمان تو خودت بالاترینی (این عبارت در متن دعا از آیه ، ۶۸ سوره مبارکه طه اقتباس شده است.) و بر دومین قطعه کاغذ بعد از بسمله (بسم الله الرحمن الرحيم) نوشته می شود: نترس (زیرا) که از جماعت ستمگران نجات یافتی. ( عبارت «لا تخف نجوت من القوم الظالمین در متن دعا از بخش پایانی آیه ۲۵ سوره مبارکه قصص اقتباس شده است.)
و بر سومین قطعه کاغذ بعد از بسم الله» نوشته میشود هان آگاه باشید که تدبیر کائنات و آفرینش آنها منحصراً برای اوست مبارک و پر برکت باد ذات خداوندی که پروردگار جهانها و جهانیان است.(متن عربی عبارت در اصل دعا با کمی تغییر از آیه ۵۴ سوره مبارکه اعراف گرفته شده است.)
سپس بر هر یک از تکه کاغذها سه بار سوره توحید را می خواند و شخص تب دار در سه روز روزی یکی از تکه کاغذها را می بلعد، و إن شاء الله تعالى بهبودی می یابد.
في العودة لحمى الربع
عن الحسن بن علي الوشاء ، عن الرضا السلام قال : قال لي : ما لي أراك مصفراً ؟ فقلت : هذه الحمى الربع قد ألحت علي ، قال : فدعا بدواة وقرطاس ، ثم كتب :
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ، أَبْجَدِ، هَوَّرَ، حَطَّى عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلانٍ.
تم دعا بحيط ، فاتي بخيط مبلول ، فقال : اثني بخيط لم يمسه الماء ، فاتي بخيط يابس ، فشد وسطه ، وعقد على الجانب الأيمن أربعة ، وعقد على الأيسر ثلاث عقد ، وقرأ على كل عقدة «الحمد» و «المعوذتين» و «آية الكرسي » ثم دفعه إلي وقال : شده على عضدك الأيمن ، ولا تشدّه على الأيسر .
في العودة للسل
بالإسناد عن الرضا السلام قال : هذه عوذة لشيعتنا للسل : يا اللهُ ، يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَيَا سَيِّدَ السَّاداتِ، وَيَا إِلَهَ الْآلِهَةِ، وَيا مَلِكَ الْمُلُوكِ، وَيَا جَبَّارَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ ، اشْفِنِي وَعَافِنِي مِنْ دَائِي هذا ، فَإِنِّي عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ، أَتَقَلَّبُ فِي قَبْضَتِكَ، وَناصِيَتِي بِيَدِكَ.
ثلاثاً فإن الله عز وجل يكفيك بحوله وقوته إن شاء الله تعالى .
دعای پنجاه و یکم: دعای آن حضرت اسلام درباره تب نوبه
از حسن بن علی و شاء از امام رضا به روایت شده که روزی امام رضا به من فرمودند چه شده که تو را زرد چهره میبینم؟ عرض کردم دچار تب نوبه شده ام که هر چهار روز یک بار به سراغم می آید و مرا تحت فشار قرار داده است. حضرت (قلم و دوات و کاغذ خواستند، سپس نوشتند:
به نام خداوند بخشاینده بسیار مهربان ابجد هوز خطی برو بیرون) از (وجود) فلانی پسر فلانی
سپس حضرت ام نخی خواستند برایشان نخی تر آوردند، حضرت فرمودند: نخی برایم بیاور که آب به آن نرسیده باشد نخی خشک به حضرت داده شد. ایشان وسط نخ را گره زدند سپس در طرف راست نخ چهار گره و در طرف چپ آن سه گره زدند و بر هر گره ای سوره حمد و معوذتین (سوره های فلق و ناس و آیه الکرسی را خواندند سپس آن نخ را به من دادند و فرمودند: آن را بر بازوی راستت ببند و بر بازوی چیت نبند.
دعای پنجاه و دوم
دعای امام سلام در زمینه حرز برای بیماری سل
با ذکر سند از امام رضا ع روایت شده که فرمودند این حرزی است برای شیعیان ما از بیماری سل:
ای خداوند ای صاحب اختیار صاحب اختیاران و ای سرور سروران و ای معبود معبودان و ای پادشاه پادشاهان و ای مسلط بر آسمانها و زمین مرا شفا بده و از این بیماریم بهبودی بخش زیرا که من بنده توام و فرزند بنده ات در قبضه قدرت تو زندگی و جنبش دارم و موی پیشانیم زمام امورم به دست توست. سه بار این دعا را می خوانی که قطعاً خداوند و با نیرو و قدرتش تو را از آن بیماری کفایت می کند إن شاء الله تعالى.
في العودة للشقيقة
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُونَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ، رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الميعاد )
يكتب: اللَّهُمَّ إِنَّكَ لَسْتَ بِالهِ اسْتَحَدَثَنَاهُ، وَلَا بِرَبِّ يَبِيدُ ذِكْرُهُ، وَلَا مَعَكَ شُرَكَاءُ يَقْضُونَ مَعَكَ، وَلا كَانَ قَبْلَكَ إِلهُ نَدْعُوهُ وَنَتَعَوَّذُ بِهِ، وَنَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ وَنَدَعُكَ، وَلَا أَعَانَكَ عَلَى خَلْقِنَا مِنْ أَحَدٍ فَنَشْكَ فِيكَ ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ، عَافِ فلانَ بْنَ فُلانَةٍ ، وَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ.
في العودة للخنازير
بالإسناد عن الرضا السلام قال : خرج بجارية لنا خنازير في عنقها فأتاني آت فقال :
يا على قل لها فلتقل: يا رَؤُوفٌ يا رحيم ، يا رَبِّ يَا سَيِّدِي.تكرره ، قال : فقالته فأذهب الله عز وجل عنها .
دعای پنجاه و سوم
دعای امام م در مورد حرز برای درد شقیقه (سردرد)
به نام خداوند بخشاینده بسیار مهربان پروردگارا دلهای ما را بعد از آن که هدایتمان کردی گمراه نکن و از جانب خویش رحمتی به ما ببخش به راستی که تو خودت بسیار بخشنده ای پروردگا را همانا تو مردم را در روزی که هیچ شکی در آن نیست گرد هم می آوری به یقین خداوند هرگز) خلف وعده نمی کند.(سوره آل عمران آیات ۸ و ۹ ۲ )
نوشته می شود: خداوندا قطعاً تو معبودی نیستی که ما آن را ایجاد کرده باشیم، و نه پروردگاری هستی که یادش از بین رود و نه همراه تو شرکایی در خدایی ات وجود دارند که با تو بر سرنوشت خلایق حکم کنند و نه پیش از تو معبودی موجود بود که او را فرا بخوانیم و به او پناهنده شویم و به سویش تضرع کرده و تو را رها کنیم و نه هیچ کس تو را در آفرینش ما کمک کرد تا ما در مورد تو و قدرتت به شک بیفتیم، هیچ معبودی جز تو نیست یکتایی و هیچ شریکی نداری فلانی» پسر فلان خانم» را شفا و عافیت بده و بر محمد و اهل بیت پاکش درود و رحمت فرست.
دعای پنجاه و چهارم
دعای حضرت السلام درباره حرز از غده ها و دمل های گردن
با ذکر سند از امام رضا روایت شده که فرمودند در گردن یکی از کنیزان ما غده خنازیر پدیدار شد ها تقی از غیب پیشم آمد و گفت: ای علی به او
بگو که بگوید:
ای مهربان ای بسیار رحم کننده ای پروردگارم ای سرورم (در ص ۳۰ از همین صحیفه دعای ۲۲ شبیه این دعا گذشت به آنجا رجوع شود.) و آن را تکرار کند. حضرت فرمودند آن کنیز آن ذکر را گفت او تکرار کرد و در نتیجه خداوند عزوجل آن بیماری را از او بر طرف فرمود.
في العودة للتؤلول
عن علي بن النعمان ، عن الرضا السلام قال : قلت له : جعلت فداك ، إن بي تاليل كثيرة ، وقد اعتممت بأمرها ، فأسألك أن تعلمني شيئاً أنتفع به ، فقال السلام : خذ لكل ثؤلول سبع شعيرات ، واقرأ على كل شعيرة سبع مرات :
اذا وَقَعَتِ الْواقِعةُ - إلى قوله : - فَكَانَتْ هَبَاء مُنْبَا (*) وقوله عز وجل : وَيَسْأَلُونَكَ عَن الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً * فَيَذَرُها قاعاً صفصفاً ، لا ترى فيها عوجاً وَلا أَمْناً )
ثم تأخذ الشعير ، شعيرة شعيرة ، فامسح بها كل ثؤلول ، ثم صيّرها في خرقة جديدة ، واربط على الخرقة حجرا وألقها في كنيف . قال : ففعلت ، فنظرت إليها يوم السابع فإذا هي مثل راحتي ، وينبغي أن يفعل ذلك في محاق الشهر .
دعاء آخر :
قال السلام : تنظر إلى أول كوكب يطلع بالعشي ، فلا تحد نظرك إليه وتناول من التراب وأدلكه بها ، وأنت تقول :
بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ، رَأَيْتَنى وَلَمْ أَرَكَ سُوءٌ ، عَوْدُ بِصَرَكَ اللَّهُ يُحْفِي أَتَرَكَ، ارْفَعْ تَالِيلِي مَعَكَ.
دعای پنجاه و پنجم
دعای امام هم در مورد حرزی برای رفع) زگیل
از علی بن نعمان از امام رضا هم روایت شده که به ایشان گفتم: فدایت گردم در بدنم زگیل های زیادی وجود دارد.
و قضیه آنها مرا اندوهگین نموده است از شما می خواهم که به من چیزی تعلیم فرمایید که در این زمینه برایم سودمند باشد. امام فرمودند: برای هر زگیل هفت دانه جو بگیر و بر هر دانه هفت مرتبه إذا وقعت الواقعة (هنگامی که واقعه قیامت اتفاق افتد تا آية فكانت هباء منبنا (سوره واقعه آیات ۱ تا ۶)(پس به گرد و خاک پراکنده تبدیل شود و سخن خداوند عزوجل که و يَسْتَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْفُها رَبِّي نَسْفاً فَيَذَرُها قاعاً صفصفاً لا تري فيها عوجاً و لا أمناً (سوره طه آیات ۱۰۵ تا ۱۰۷) و از تو درباره کوه ها سؤال میکنند پس بگو پروردگارم آنها را از جا بر می کند. پس آنها را تبدیل به دشتی هموار میکند که در آن هیچ کجی و یا ناراستی در آن نمی بینی را بخوان
سپس جو را دانه دانه بگیر و آنها را به هر زگیلی بمال، سپس آنها را در پارچه جدیدی بگذار و سنگی به آن ببند و آن را در طویله ای بینداز راوی می گوید این کار را انجام دادم روز هفتم که نگاه کردم دیدم مثل کف دستم صاف بود و بهتر است این کار در شبهای آخر ماه که ـ ماه در محاق است و دیده نمی شود - انجام شود.
دعای پنجاه و ششم دعای دیگر در همین زمینه
امام رضا علام فرمودند به اولین ستاره ای که در شب طلوع میکند نگاه کن ولی خیره و نیز به آن نگاه نکن و مقداری خاک بردار و به آن زگیل بمال و
در همان حال بگو:
به نام خداوند و به یاری خداوند
مرا بد و مریض دیدی ولی من تو را بد ندیدم چشمت را (در کتاب شریف مکارم الأخلاق به جای واژه «بصرک» واژه «نصرک» آمده، به معنای «یاریت»)به این وضع من عادت بده خداوند اثرت را مخفی میکند زگیلهای مرا با خودت بر طرف کن
في العودة للبثر
عن الرضا السلام ، عن أبيه ، عن الصادق السلام قال : إذا أحسست بالبشر فضع عليه السبابة ودور ما حوله وقل :
لا إِلَهَ إِلَّا اللهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيم .
سبع مرات . فإذا كان في السابعة فضمده وشدّده بالسبابة .
أدعيتهم في الأوقات ١. أدعيته في أيام الشهر
دعای پنجاه و هفتم دعای حضرت السلام در حرز برای دفع آبله
از امام رضا و ایشان از پدر بزرگوارش و ایشان از امام صادق روایت شده که فرمودند هرگاه در صورت و جسمت احساس آبله کردی انگشت سبابه ات را روی آن بگذار و انگشت خود را دور آن بچرخان و هفت یار بگو هیچ معبودی جز خداوند حلیم و بردبار و بزرگوار نیست و در دفعه هفتم آن را پانسمان کن و با سبابه فشار بده