نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السلام  ( صص85-87 ) شماره‌ی 5284

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره فرهنگی امام رضا (عليه السلام) > درباره امامت

خلاصه

متن

 ۵ - امامت

یکی از محورهای مناظرات امام رضا (ع)، محور امامت بود و با توجه به این که مسأله امامت جنبه سیاسی داشت و مأمون سعی داشت که امام را به این گونه مباحث بکشاند بر این اساس می بینیم که گاهی دیگران را وارد این صحنه میکند و خود به عنوان ناظر و گاهی افراد را تحریک می کند که امام (ع) را به این صحنه بکشانید. در مجلس مأمون با حضور عده ای، شخصی از امام (ع) پرسید: دلیل بر امامت امام چیست؟

امام رضا (ع) :دو راه برای اثبات امامت وجود دارد:

الف - تصریح پیامبر (ص) بر امام بودن شخص .

ب - نشانه های امامت .

پرسشگر نشانه های امامت در چیست؟

امام رضا (ع): در علم و اجابت شدن دعای او در درگاه خدا .

پرسشگر :شما چگونه از آینده خبر می دهید؟

امام رضا (ع) :این علوم از طریق پیامبر (ص) به ما رسیده است .

پرسشگر: از آنچه در دل مردم میگذرد چگونه خبر می دهید؟

امام رضا (ع): آیا سخن پیامبر (ص) را شنیده اید که فرمود: «اتقوا فراسة المؤمن فانه ينظر بنور الله (۶۴)(كنز العمال ... ، ج ۱۱، ص ۸۸ )»، از زیرکی مؤمن بپرهیزید که او با هدایت خدا امور را می بیند . )

پرسشگر : بله این سخن به ما رسیده است .

امام رضا (ع): هر مؤمنی به مقدار درجه ایمان درجه بصیرت و توان علمی خود از آن فراست برخوردار است ولی خداوند آنچه از این فراست را در همه مؤمنان به صورت پراکنده قرار داده است برای ما امامان یک جا قرار داده است .

 امام رضا (ع) خداوند در قرآن فرمود: «ان في ذلك لآيات للمتوسمین( ۶۵)(حجر (۱۵) آیه ۷۵ )»، در این عبرتهاست برای اهل فراست و اول متوسم رسول خداست و سپس امیر المؤمنین (ع) و سپس امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و امامان از نسل امام حسین (ع) تا روز قیامت . 

مأمون - با نگاه معنادار ابوالحسن از آنچه خدا به شما اهل بیت داده، بیشتر بگو؟! 

امام رضا (ع): خداوند ما را با روحی پاک و مقدس که همانند ستونی از نور بین ما و خداست، تأیید میکند این روح با احدی از گذشتگان همراه نبود بجز پیامبر ما و این روح با ما امامان می باشد (۶۶)(عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص۲ ) .

راوی می گوید مأمون میل داشت که حضرت رضا (ع) را از نظر علمی به شکست بکشاند گرچه خلاف این را اظهار می کرد به همین جهت وقتی عده ای از متکلمان و فقهاء جمع بودند و حضرت رضا (ع) وارد شد؛ مأمون آنان را تحریک کرد که با او درباره امامت مناظره کنید .

امام رضا (ع): یک نفر را به عنوان نماینده انتخاب کنید که پیامدهای سخنان او را قبول داشته باشید به این معنا که اگر شکست خورد؛ شکست او شکست همه شما باشد.

همه آنان شخصی به نام یحیی بن ضحاك سمرقندی را که در خراسان از جهت علمی رقیب نداشت به نمایندگی انتخاب کردند و به دنبال این انتخاب بحث آغاز گشت :

امام رضا (ع): یحیی هر چه می خواهی سؤال کن.

یحیی :درباره امامت بحث می کنیم.

امام رضا (ع): مانعی ندارد.

یحیی: چرا شما درباره کسانی که در جامعه رهبری امت را به عهده نداشته اند، ادعای رهبری دارید؟ و آنان که رسماً رهبری جامعه را به عهده داشتند را به عنوان رهبر قبول ندارید! 

امام رضا (ع): کسی که آشکارا دروغ گفته؟ و همچنین کسی که از روی کذب تصدیق کرده است؛ چنین اشخاصی بر حقند یا بر باطل؟

یحیی حرفی برای گفتن نداشت و ساکت ماند.

مأمون: يحيى چرا جواب نمی دهی؟

يحيى : ای خلیفه مرا از پاسخ دادن به این سؤال معذور دار!

مأمون :خطاب به امام (ع) ما نفهمیدیم، مسأله را روشن تر بیان کن . 

امام رضا (ع) : یحیی باید از امامانش سخن بگوید که آنان راستگو بودند یا دروغگو؟ اگر می پندارد آنان دروغگو بودند شخص دروغگو لیاقت رهبری ندارد و اگر مدعی است آنان راستگو بودند، سخنان آنان از این قبیل است :

خلیفه اول: من سرپرستی شما را در اختیار گرفتم در حالی که از شما بهتر نیستم!

خلیفه دوم: بیعت ابوبکر یک اشتباه بود و هر کس آن اشتباه را تکرار کند او را بکشید! 

بنابراین کسی که از دیگران بهتر نیست و بیعتش یک اشتباه تاریخی بوده است؛ چگونه می تواند خلیفه دوم: را به عنوان خلیفه برای مردم نصب کند؟

خلیفه دوم :روی منبر من شیطانی دارم که عارضم میشود هرگاه مرا منحرف کرد؛

مرا هدایت کنید و هرگاه اشتباه کردم، مرا ارشاد کنید!( ۶۷)(تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۶۰ )

بنابراین اگر او راستگو هم باشد با این سخنان لیاقت رهبری را ندارد.

یحیی در مقابل این استدلال، پاسخی نداشت.

مأمون روی زمین کسی وجود ندارد که بتواند چنین استدلال محکمی بیاورد (۶۸)(عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۳۳ ) .

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی