صحیفه رضویه  ( صص 332-331، 376-351 ) شماره‌ی 5298

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > دعا ‌ اذکار > نگه داشتن دعا و حرز همراه خود برای دفع بلاها

خلاصه

ناظر

متن

تسبیح حضرت زهرا و «آية الكرسي» برای حفظ شدن از گرفتاری ها

حضرت امام رضا فرمود :

دو برادر نزد حضرت رسول آمدند و گفتند : یا رسول الله ؛ ما در نظر داریم برای تجارت به شام برویم ، دعائی به ما تعلیم فرما .

نبی اکرم فرمود: هرگاه در منزلی فرود آمدید و نماز عشاء را قرائت کردید و خواستید بخوابید ، تسبيح زهراء و «آية الكرسی را بخوانید و از هر

گزندی محفوظ خواهید بود.

هنگامی آنها از مدینه بیرون شدند چند نفر دزد دنبال آنان روان شدند ، پس از اینکه در منزلی فرود آمدند، دزدان کودکی را فرستادند تا بنگرند آن دو جوان بازرگان در چه حال هستند. 

کودک رفت و جریان آن دو نفر را که در کجا خوابیده اند مشخص کرد و بازگشت و برای دزدان تعریف کرد. 

آن دو بازرگان پس از اینکه نماز خواندند تسبیح حضرت زهراء له و آية الكرسي را قرائت کردند و خوابیدند ، غلام بار دیگر برگشت که بازرگانان را به دزدان نشان دهد ولیکن مشاهده کرد یک دیواری دور آنها کشیده شده است.

غلام بار دیگر نزد دزدان آمد و گفت : دیواری بر آنها کشیده شده است و دسترسی به آنان نیست .

دزدان گفتند: خداوند تو را رسوا کند از ترس دروغ میگوئی .

دزدان از جای خود برخواستند و آمدند و لیکن با دیواری بلند روبرو شدند و کسی را در آنجا مشاهده نکردند .

روز بعد در هنگام صبح دزدان نزد آنها آمدند و گفتند: شما دیشت کجا بودید؟

گفتند: ما در همین جا بودیم و از جای خود حرکت نکرده ایم.

دزدان گفتند : ما آمدیم و در اینجا یک دیوار بلند مشاهده کردیم ، اینک داستان خود را برای ما بازگو کنید .

آن دو بازرگان گفتند : ما نزد حضرت رسول رفتیم، آن جناب تسبیح حضرت زهرا و آیه الکرسی را به ما تعلیم فرمود و ما هم طبق فرمان آن حضرت عمل کردیم ...

دزدان گفتند: شما آسوده باشید به خداوند سوگند دیگر شما را تعقیب نمیکنیم و هیچ دزدی قدرت ندارد به شما دستبرد بزند . (اخبار و آثار حضرت امام رضا : ۵۸۲) 

(331-332)

هشت حرز از حضرت امام رضا

در این بخش هشت حرز از حضرت امام رضا می آوریم که افراد می توانند آنها را به صورت مکتوب و نوشته ، همراه خود نمایند :(در بعضی از روایات این بخش تصریح شده است که نه تنها همراه نمودن این حرزها ، بلکه خواندن آنها نیز مؤثر است.)

حرز حضرت امام رضا يا رقعة الجيب

یاسر خادم گوید: هنگامی که حضرت امام رضا وارد قصر حمید بن قحطبه شدند ، لباس خود را بیرون آوردند و به حمید دادند حمید آن را گرفت و به کنیزی داد تا بشوید چیزی نگذشت که کنیز بازگشت در حالی که رقعه ای در دست داشت رقعه را به حمید داد و گفت: آن را در جیب حضرت امام رضا یافتم. 

حمید به حضرت امام رضا عرض کرد فدای شما بشوم ؛ کنیز ، رقعه ای را در جیب پیراهن شما یافته است، ممکن است بفرمائید چیست ؟ حضرت فرمود:

 ای حمید ؛ این عوده و حرزی است که هیچگاه از خود جدا نمیکنیم.

عرض کرد: ممکن است مرا از آن آگاه کنی و بر من منت گذاری ؟ امام به فرمود:

این حرزی است که هر کس در جیب خود نگهداری کند ، بلا از او دور میگردد و او را از شر شیطان رانده شده حفظ میکند.

سپس آن را بر حمید املاء نمود و او نوشت و آن حرز چنین است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بِسْمِ اللَّهِ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيَّاً ( سوره مریم، آیه ۱۸) أَوْ غَيْرَ تَقِيٌّ .

بنام خدا همانا من به خداوند رحمان پناه میبرم از تو اگر پرهیز کننده باشی یا نباشی

أَخَذْتُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْبَصِيرِ عَلَى سَمْعِكَ وَبَصَرِكَ، لَا سُلْطَانَ لَكَ

به سبب خداوند شنوا و بینا قدرت شنوایی و بینایی را از تو گرفتم هیچ گونه تسلطی برای تو

عَلَيَّ ، وَلَا عَلَى سَمْعِي ، وَلَا عَلَى بَصَرِي ، وَلَا عَلَى شَعْرِي ، وَلَا

من نیست. 5 نه پر گوشم و پر نه چشمم. نه بر

عَلَى بَشَرِي ، وَلَا عَلَى لَحْمِي ، وَلَا عَلَى دَمي ، وَلَا عَلَى مُنِّي ،

ونه بر پوستم و نه بر گوشتم و نه بر خونم و نه بر مغزم

وَلَا عَلَى عَصَبي ، وَلَا عَلَى عِظَامى ، وَلَا عَلَى مَالِي، وَلَا عَلَى

نه در اعصابم و نه بر استخوان هایم نه بر مال و ثروتم و نه بر

مَا رَزَقَنِي رَبِّي سَتَرْتُ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ، الَّذِي اسْتَتَرَ

آنچه پروردگارم به من روزی فرموده بین خودم و تو را پوشیدم به پوشش نبوت که

أنْبِيَاءُ اللَّهِ بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْجَبَابِرَةِ وَالْفَرَاعِنَةِ . جَبْرَئِيلُ عَنْ

پیامبران الهی خود را به سبب آن از خطر قدرتمندان و فرعونهای زمان می پوشیدند. جبرئیل از

يميني ، وَمِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِي ، وَإِسْرَافِيلُ عَنْ وَرَائِي، وَمُحَمَّدٌ

طرف راست من و میکائیل از طرف چپ من و اسرافیل از پشت سرم و (حضرت) محمد

صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ أَمَامي ، وَاللهُ مُطَّلِعُ عَلَيَّ يَمْنَعُكَ مِنِّي ،

که درود خدا بر او و آل او باد - از پیشاپیش من و خداوند آگاه بر حال من میباشد تو را از من باز می دارد.

وَيَمْنَعُ الشَّيْطَانَ مِنِّي . أَللَّهُمَّ لَا يَغْلِبُ جَهْلُهُ أَنَاتَكَ أَنْ يَسْتَفِزَّنِي

و شیطان را از من دور می کند. خداوندا نادانی او بر بردباری تو چیره نمی گردد که مرا بترساند

وَيَسْتَخِفَّنِي. أَللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ أَللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ أَللَّهُمَّ

و کوچک شمارد. خداوندا به تو پناه آورده ام خداوندا به تو پناهنده گشته ام خداوندا

إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ ، وَصَلَّى اللهُ عَلَى أَشْرَفِ الْخَلْقِ كَافَّةً مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

در پناه تو آمده ام و درود خداوند بر بزرگوارترین انسانها از میان همه آفریدگان یعنی (حضرت) محمد و آل

الطَّاهِرينَ ، صَلَوَاتِ اللَّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ . (مهج الدعوات : ۴۹، عیون اخبار الرضا : ۱۳۶٫۲ ، البلد الأمين : ۶۴۰، بحار الأنوار : ۱۹۲٫۹۴ و ۳۴۳، المجموع الرائق : ۳۶۱٫۱)

پاک او یاد صلوات و درود خدا بر همه آنان باد.

سيد بن طاووس فرموده است برای این حرز قصه ای نیکو و حکایتی عجیب است که آن را اباصلت هروی روایت کرده است.

اباصلت گوید: روزی مولای من علی بن موسی الرضا در منزل خود نشسته بودند که فرستاده مأمون وارد شد و گفت: مأمون شما را خواسته است.

حضرت امام رضا برخاست و به من فرمود:

او در چنین وقتی معمولاً نمی طلبد، حتماً نقشه ای و مکر و حیله ای در سر پرورانده است ولی به خدا قسم نمیتواند بر ضرر من کاری انجام دهد ؛ به خاطر دعایی که از جدم رسول خدا به من رسیده است.

اباصلت گوید با حضرت امام رضا از منزل بیرون آمدیم تا بر آن ملعون وارد شدیم. حضرت امام رضا له چون چشم مبارکش به مأمون افتاد، آن حرز را از ابتدا تا به آخر خواند و چون در پیش روی مأمون ایستاد، او نگاهی به حضرت کرد و گفت :

ای ابا الحسن ؛ ما دستور دادیم که صد هزار در هم به شما دهند، خواسته های خویشاوندان و بستگان خود را بنویس و یادداشت کن.

هنگامی که حضرت امام رضا از او روی گردانید ، مأمون به آن حضرت از پشت  ر نگاه میکرد و میگفت من اراده ای کردم و خداوند اراده دیگری فرمود و آنچه خدا اراده فرمود بهتر است . (مهج الدعوات : ۴۹، عيون اخبار الرضا : ۱۳۶٫۲ ، البلد الأمين : ۶۴۰، بحار الأنوار: ۳۴۳٫۹۴.)

حرز دیگری نیز به نام رقعة الجيب

سيد بن طاووس در کتاب مهج الدعوات به سند مفصل خود از احمد بن محمد بن ابی نصر روایت کرده است که حضرت امام رضا الله فرمود:

رقعه الجیب پناه است برای هر چیز و باعث حفظ و حراست میگردد .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بِسْمِ اللَّهِ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴾(سوره مؤمنون ، آیه ۱۰۸) ، ﴿ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ

بنام خدا دور شوید با خواری در آن در آتش) و سخن نگویید همانا من پناه می برم

مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيَّاً"(سورة مريم، آية ١٨). أَخَذْتُ بِسَمْعِ اللَّهِ وَبَصَرِهِ عَلَى أَسْمَاعِكُمْ

به خداوند رحمان از تو اگر پرهیز کننده باشی به شنوائی بینائی خدا شنوائی

وَأَبْصَارِكُمْ، وَبِقُوَّةِ اللَّهِ عَلَى قُوَّتِكُمْ، لَا سُلْطَانَ لَكُمْ عَلَى فُلَانِ

و بینایی شما را گرفتم و به نیروی الهی نیروی شما را گرفتم برای شما بر فلانی

بْنِ فُلَانَةَ ، وَلَا عَلَى ذُرِّيَّتِهِ ، وَلَا عَلَى أَهْلِهِ ، وَلَا عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ .

پسر فلانی و فرزندانش و اهل عیالش تسلطی و قدرتی نیست.

سَتَرْتُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ، الَّذِي اسْتَتَرُوا بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ

بین خودم شما به پوشش نبوت که خود را از

الْجَبَابِرَةِ وَالْفَرَاعِنَةِ. جَبْرَئِيلُ عَنْ أَيْمَانِكُمْ، وَمِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِكُمْ

قدرتمندان و فرعونهای زمانشان می پوشیدند پوشیدم جبرئیل از طرف راست شما و میکائیل از طرف چپ شما.

وَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَمَامُكُمْ، وَاللَّهُ يَطَّلِعُ عَلَيْكُمْ ، بِمَنْعِهِ

و محمد که درود خدا بر او و ال او باد - پیشاپیش شما و خداوند بر شما اشراف دارد و آگاه است. به نگه داشتن او

نَبِيَّ اللَّهِ وَبِمَنْعِ ذُرِّيَّتِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ مِنْكُمْ وَمِنَ الشَّيَاطِينِ، مَا شَآءَ

پیامبر را و به نگه داشتن فرزندانش و اهل بیتش را از شر شما و شیاطین، آنچه خدا بخواهد

 اللهُ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. أَللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا يَبْلُغُ جَهْلُهُ

همان میشود هیچ قدرت و نیرویی جز به سبب خداوند بزرگ بلند مرتبه نیست. خداوندا جهل و نادانی او بر

أَنَاتَكَ، وَلَا يَبْتَلِيهِ وَلَا يَبْلُغُ مَجْهُودُ نَفْسِهِ، عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَأَنْتَ نِعْمَ

بردباری تو نمی رسد و متوجه آن نمی شود و به تلاش و کوشش نهایی خود نمی رسد بر تو توکل نمودم و تو خوب

الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ، حَرَسَكَ اللهُ يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانَةٍ وَذُرِّيَّتَكَ

مولا و بروزی هستی و خوب باوری میباشی ای فلانی پسر فلانی خداوند تو و فرزندانت را

مِمَّا تَخَافُ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ .

از آنچه بر یکی از آفریدگانش می ترسی حفظ فرماید و درود خدا بر محمد و آل او باد.

و آیة الکرسی را آن گونه که نازل شده است بنویس: «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ

خداوند است که معبودی جز او نیست زنده

الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي

و پاینده است. او را چرت و خواب نگیرد. آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است.

الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ 

که بتواند در پیشگاه او جز به اذن و فرمان او شفاعت کند. آنچه پیشاپیش آنها است.

وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ

و آنچه پشت سر دارند همه را میداند و به علم و دانش او جز به مقداری که او بخواهد کسی احاطه پیدا نمی کند. کرسی او

السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَؤُدُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ . (سوره بقره، آیه ۲۵۵)

آسمانها و زمین را در بر می گیرد و نگهداری زمین و آسمان او را به زحمت نمی اندازد و او بلند مرتبه و بزرگ است..

و بنويس: لا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ،

هیچ جنبشی و نیرویی جز به سبب خداوند بلند مرتبه با عظمت نیست.

لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ، وَحَسْبِيَ اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ،

پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست و خداوند مرا بس است و او خوب دفاع کننده و پشتیبانی

وأسلم في رأس الشهبا فيها لما لسلسبيلا (ليها طلسلسبيلا)،

وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ . (مهج الدعوات : ۵۱ و در هدية الزائرين وبهجة الناظرين : ۶۰۹ البلد الأمين : ۴۳۴، بحار الأنوار: ۳۴۴٫۹۴، و ج ۶٫۹۵ با تفاوتی اندک)

و درود خداوند بر (حضرت) محمد و ال پاک و پاکیزه او باد.

حرز دیگری از حضرت امام رضا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

نام خداوند بخشنده مهربان

يَا مَنْ لَا شَبِيهَ لَهُ وَلَا مِثَالَ لَهُ، أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَلَا خَالِقَ

ای آنکه مشابهی برای او نیست و مل و مانندی ندارد تو خداوندی هستی که معبودی جز تو نیست، و هیچ آفریننده ای

إِلَّا أَنْتَ، تُفْنِي الْمَخْلُوقِينَ وَتَبْقَى أَنْتَ، حَلَمْتَ عَمَّنْ عَصَاكَ،

جز تو وجود ندارد، آفریدگان را از بین میبری و تو باقی میمانی نسبت به کسانی که معصیت و نافرمانی تو کرده اند. بردباری می نمایی.

وَفِي الْمَغْفِرَةِ رِضَاكَ .. ( مهج الدعوات : ۵۲، بحار الأنوار : ۳۴۵٫۹۴)

و در آمرزش رضایت و خشنودی تو است.

حرز دیگر از حضرت امام رضا برای بر طرف شدن بیماری

وشاء گوید: شخصی بر حضرت امام رضا وارد شد ، امام ه به او فرمود :

چه شده، میبینم رنگ چهره ات زرد گشته است ؟

عرض کرد این تبی که هر چهار روز یک بار به سراغم می آید ، مرا از پای درآورده است . امام قلم و دوات خواست و بر کاغذی نوشت :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ ، أَبْجَدْ هَوَّزْ حُلِّي عَنْ

بنام خداوند بخشیده مهربان به نام خدا و به یاری خدا ابجد هوز خطی (بیرون برو از وجود)

فلانِ بْنِ فُلَانَةٍ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى . فلانی پسر فلان زن به اذن و فرمان خداوند تعالی

سپس در زیر نوشته هفت مرتبه مهر زد خاتم سلیمان» و آن را پیچید. سپس فرمود :

ای معتب ؛ نخی به من بده که نه آب و نه آب دهان به آن نرسیده باشد .

آن را حاضر کرد، امام بر آن گرهی زد سپس به دهان مبارک خود نزدیک کرد از طرفی چهار گره بر آن زد و بر هر گرهی سوره «حمد»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ، قُلْ هُوَ اللهُ أَحَد» و «آية الكرسى» خواند، و بر طرف دیگر آن ، سه گره زد و بر هر گرهی همان سوره ها و آیة الکرسی را خواند ، آنگاه آن را به مریض داد و فرمود:

بر بازوی راست خود ببند و آیه الکرسی را تا آخر بخوان ، و تا مادامی که بر بازو بسته ای مجامعت نکن . (مكارم الأخلاق : ۲۶۳٫۲ ، و در بحار الأنوار : ۲۱٫۹۵ و ۲۸ با اختلاف .)

حرز دیگری از حضرت امام رضا

فضل بن ربیع روایت کرده است که روزی هارون صبحانه شراب خورده بود دربان خود را طلبید و به او دستور داد که حضرت امام رضا را از حبس خارج کرده و در قفس شیران و جایگاه درندگان رها کند؛ من هر چه کردم که او را آرام کنم سودی نبخشید بلکه به خشم او افزوده و گفت: به خدا قسم ؛ اگر او را در محل شیران نیفکنی تو را بجای او می اندازم

می گوید: نزد امام رفتم و قصه را گفتم که هارون مرا چنین دستوری داده است .

حضرت امام رضاه فرمود:

تو آنچه مأمور شده ای انجام بده من برای دفع شر او از خدا یاری می جویم .

آنگاه شروع کرد به خواندن دعا در حالی که با من راه می رفت تا به جایگاه شیران رسیدیم من درب آن را گشودم و امام را در آنجا وارد کردم که در آن، چهل شیر درنده بود، در را که بستم دچار غم و اندوه و اضطراب شدم و نگران گردیدم که کشتن امام به دست من صورت گیرد با این حال به منزل بازگشتم.

چون پاسی از شب گذشت خادم آمد و به من پیغام داد که هارون تو را می طلبد ، نزد او رفتم به من گفت : گویا امشب خطائی مرتکب شده یا کار زشت و بدی انجام داده ام که خوابی و حشناک دیده ام و مرا دچار ترس و دلهره ساخته است .

در خواب دیدم عده ای مردان مسلح بر من وارد شدند، در میان آنان شخصی بود که چهره اش همچون ماه می درخشید و هیبتی از او در دلم وارد شد، یکی از آنان گفت:

این شخص ، امير المؤمنين على بن ابی طالب له است، نزدیک او آمدم تا پای  مبارکش را ببوسم مرا از خود دور کرد و این آیه را خواند :

فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ . (سورة محمد ، آیه ۲۲)

آیا می خواهید که چون سروری و حکومت در روی زمین یافتید فساد بپا کنید و پیوندهای خویشاوندی را از هم بگسلید ؟

سپس از من روی گردانید و بر دری دیگر وارد شد من هراسان از خواب بیدار شدم.

 به او گفتم ای هارون؛ تو مرا فرمان دادی که علی بن موسی را در پیش شیران بیفکنم .

گفت وای بر تو ؛ آیا تو هم این کار را کردی؟

گفتم: آری؛ به خدا قسم .

گفت: فوراً نزد او برو و ببین در چه حالی است ؟

می گوید: شمعی را روشن کرده و در دست گرفته و به راه افتادم، وقتی بدانجا رسیدم ، امام را دیدم که ایستاده و نماز میخواند و شیران اطراف او زانو زده اند. بازگشتم و آنچه را دیده بودم به هارون خبر دادم او باور نکرد و خودش به راه افتاد تا از نزدیک صحنه را مشاهده کند، چون امام را دید عرض کرد : «السلام عليك يابن عم ؛ «سلام بر تو ای پسر عمو 

امام پاسخ او را نداد تا از نماز فارغ شد آنگاه جواب سلامش را مرحمت نمود و فرمود:

امید نداشتم که در مثل چنین جایی بر من سلام کنی .

هارون گفت : از گناه من چشم پوشی کن من از تو عذر می خواهم.

امام فرمود :

خدا ما را به لطف خویش نجات داد پس او را سپاسگزارم.

سپس دستور داد تا آن حضرت را از آن جایگاه بیرون آوردند و چون در پیش روی هارون حضور یافت با امام معانقه کرد و آن حضرت را در بالای تخت خود نشانید و عرض کرد: ای پسر عمو ؛ اگر مایل باشید اینجا بمانید، از شما پذیرائی میکنم و در رفاه و آسودگی خواهید بود و اگر بخواهی میتوانی بازگردی دستور دادیم که برای شما و خویشان شما مال زیاد و لباس و جامه فراوان آماده کنند و بدهند .

امام الله فرمود :

من نیازی به پولها و لباسهای تو ندارم ولی در میان قریش افرادی هستند که نیاز دارند میان آنان تقسیم شود و گروهی را نام برد.

هارون دستور داد هدیه ای به امام دهند و او را بر مرکب خوبی سوار کنند و به منزل برسانند و امر کرد که آن حضرت را مشایعت کنم من برای مشایعت به همراه آن حضرت به راه افتادم و در بین راه عرض کردم چقدر خوب است که به من لطف کنی و آن عوده را که خواندی برایم بگویی

امام فرمود :

ما اجازه نداریم که این عوده را به هر کسی یاد دهیم اما چون تو حق صحبت و خدمت داری برایت میگویم ، آن را نگهداری کن.

سپس آن را در ورقی نوشت و من آن را در پارچه ای در آستینم محکم بستم، پس از آن هیچگاه بر هارون وارد نشدم مگر آنکه به رویم تبسم کرد و خواسته هایم را برآورده ساخت و هر سفری که رفتم حرز و نگهدارنده من بود و باعث ایمنی من از هر ترس و نگرانی بود و هرگز در شدت و بلا و سختی گرفتار نشدم مگر اینکه آن را خواندم و گشایش و فرج در کارم ایجاد گردید ، سپس دعا را یادآوری کرد و قرائت فرمود.

سيد بن طاووس میگوید: احتمال دارد که این قضیه در مورد حضرت موسی بن جعفر اتفاق افتاده باشد؛ زیرا او در حبس هارون محبوس بود، ولی برای رعایت امانت همان گونه که یافتیم آن را بازگو نمودیم، و آن دعا این است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

نام خداوند بخشنده مهربان

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ،

جز خدا معبودی نیست، او یکتایی است که شریک ندارد و عده اش را وفا کرد و بنده اش را بازی نمود.

وَأَعَزَّ جُنْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ.

و لشکرش را تقویت کرد و چیزه ساخت و احزاب را در هم شکست پس پادشاهی از آن او است و او سزاوار ستایش است.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، أَمْسَيْتُ وَأَصْبَحْتُ فِي حِمَى اللَّهِ الَّذِي

ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است صبح و شام کردم در پناه خداوند که (کسی)

لَا يُسْتَبَاحُ ، وَذِمَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَلَا تُخْفَرُ، وَفِي عِزّ اللَّهِ الَّذِي لَا يُذَلُّ وَلَا يُقْهَرُ ، وَفِي حِزْبِهِ الَّذِي لَا يُغْلَبُ ، وَفِي جُنْدِهِ الَّذِي

راه داده نشود. و در عهد و پیمان او که شکسته نشود و خیانت نگردد و در عزت و اقتدار او که خوار و سرکوب نشود و در حزب او که مغلوب نگردد و در لشکر او که

لَا يُهْزَمُ، وَحَرِيمِهِ الَّذِي لَا يُسْتَبَاحُ بِاللَّهِ اسْتَجَرْتُ وَبِاللَّهِ أَصْبَحْتُ،

شکست داده نشود و در حریم او که حرمتش بر باد نرود به خدا پناه جستم و به کمک خدا صبح کردم.

وَبِاللهِ اسْتَنْجَحْتُ وَتَعَزَّزْتُ وَتَعَوَّذْتُ وَانْتَصَرْتُ وَتَقَوَّيْتُ، وَبِعِزَّةِ

و به واسطه خداوند توفیق و کامیابی طلب نمودم و عزت یافتم و پناهنده شدم و یاری گشتم و تقویت شدم و به عزت و اقتدار

اللَّهِ قَوَّيْتُ عَلَى أَعْدَائِي، وَبِجَلَالِ اللَّهِ وَكِبْرِيَائِهِ ظَهَرْتُ عَلَيْهِمْ،

خداوند بر دشمنانم نیرومند گشتم به جلال و کبریائی او بر آنان چیره شدم.

وَقَهَرْتُهُمْ بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ ، وَاسْتَعَنْتُ عَلَيْهِمْ بِاللَّهِ، وَفَوَّضْتُ

و به توانایی و نیروی او آنان را سرکوب نمودم و همواره به سبب خداوند بر آنان یاری خستم و

أمْرِي إِلَى اللَّهِ، وَحَسْبِيَ اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ

کارم را به خدا واگذار کردم و خداوند مرا بس است و او خوب دفاع کننده و پشتیبانی است و میبینی ایشان را که به سوی تو نگاه

وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ . أَتَى أَمْرُ اللَّهِ ، فَلَجَتْ حُجَّةُ اللَّهِ ، غَلَبَتْ كَلِمَتُهُ

می کنند در حالی که نمی بینند فرمان خدا آمد. پس حجت خدا پیروز گشت. حکم او

عَلَى أَعْدَاءِ اللَّهِ الْفَاسِقِينَ، وَجُنُودِ إِبْلِيسَ أَجْمَعِينَ، لَنْ يَضُرُّوكُمْ

همة دشمنان تبه کار و لشکریان ابلیس چیره شد. «هرگز زبانی به شما ترسانند.

إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ *(سورة آل عمران، آیه ۱۱۱ و ۱۱۲) ضُرِبَتْ

جز اینکه آزار دهند و اگر به مبارزه و نبرد با شما آیند میدان را ترک کرده و بگریزند و پس از آن هرگز یاری نشوند » آنها

عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أَخِذُوا وَقُتَّلُوا تَقْتِيلاً ، لَا يُقَاتِلُونَكُمْ

محکوم به ذلت و خواری شدند هر کجا آنان پیدا شونده باید گرفته و به شدت به قتل برسند با شما به طور دسته جمعی

جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرَّى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ

نمی جنگند مگر در قریه های حصار کشیده شده با پشت دیوارها، ناراحتی و گرفتاری آنها بین خودشان سخت و دشوار است.

تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ ،(سورة حشر، آیه 14)

آنها را مجتمع و باهم میپنداری در حالیکه دلهایشان پراکنده است و این بخاطر آن است که آنها اندیشه نمی کنند.

تَحَصَّنْتُ مِنْهُمْ بِالْحِصْنِ الْمَحْفُوظ ، فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ

خود را حفظ می کنم از آنان به حصار و دری که محفوظ است. پس نتوانستند که بر آن چیره شوند.

وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً "(سوره کهف، آیه ۹۷) . أَوَيْتُ إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ، وَالْتَجَأْتُ إِلَى

نتوانستند که به آن راه پیدا کننده. در جایگاه محکمی ما را گرفتم و در

كَهْفِ رَفِيعٍ، وَتَمَسَّكْتُ بِالْحَبْلِ الْمَتِينِ، وَتَدَرَّعْتُ بِدِرْعِ اللَّهِ

پناهگاه بلندی پناهنده گشتم 3 به ریسمان محکم چنگ زدم. و به زره

الحَصِينَةِ ، وَتَدَرَّقْتُ بِدَرَقَةِ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ، وَتَعَوَّذْتُ بِعَوْذَةِ

محکم الهی زره پوش شدم. و به امیر مؤمنان سیر گرفتم به تعويذ

سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ، وَتَخَتَمْتُ بِخَاتَمِهِ ، فَأَنَا حَيْثُمَا سَلَكْتُ امِنَّ

سليمان بن داود تعوید آویختم و به انگشتر او تختم نمودم و آن را در انگشت کردم لذا هر راهی بپیمایم ایمن هستم

مُطْمَئِنٌ، وَعَدُوّي فِي الْأَهْوَالِ حَيْرَانٌ، قَدْ حُفَّ بِالْمَهَانَةِ، وَأُلْبِسَ 

و آرامش دارم و دشمن من در میان وحشت ها سرگردان است. خواری و سستی گرد او را گرفته و لباس

الذُّلَّ ، وَقُمِّعَ بِالصَّغَارِ . ضَرَبْتُ عَلَى نَفْسِي سُرَادِقَ الْحِيَاطَةِ ،

دلت به تن نموده و با کوچکی و حقارت سرکوب گشته است. خیمه احاطه کننده بر خودم زدم.

وَلَبِسْتُ دِرْعَ الْحِفْظِ ، وَعَلَّقْتُ عَلَيَّ هَيْكَلَ الْهَيْبَةِ، وَتَتَوَّجْتُ بِتَاجٍ

زره نگهدارنده پوشیدم. و هيكل خویشتن او بختم تاج

الْكَرَامَةِ، وَتَقَلَّدْتُ بِسَيْفِ الْعِرِّ الَّذِي لَا يُفَلُّ، وَخَفَيْتُ عَنْ أَعْيُنِ

کرامت بر سر نهادم و شمشیر عزت و توانمندی که شکسته نمی شود بندش را بر گردن نهادم و از چشم

الْبَاغِينَ النَّاظِرِينَ ، وَتَوَارَيْتُ عَنِ الظُّنُّونِ ، وَأَمِنْتُ عَلَى نَفْسِي،

ستمگران و تجاوزکارانی که مرا می بینند مخفی گشتم و از گمانهای بد پنهان شدم و بر خود امنیت یافتم.

وَسَلِمْتُ مِنْ أَعْدَائِي بِجَلَالِ اللَّهِ، فَهُمْ لِي خَاضِعُونَ، وَعَنِّي

و به جلال و بزرگی پروردگار از دشمنانم رهایی پیدا کردم پس آنها برای من فروتنی کردند. و از من

نَافِرُونَ، وَكَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ، (سوره مدثر، آیه ۵۰ و ۵۱) قَصُرَتْ

پراکنده شدند. گویا گورخران گریزنده اند که از شیر شجاع قرار کرده اند.

أَيْدِيهِمْ عَنْ بُلُوغي ، وَعَمِيَتْ أَبْصَارُهُمْ عَنْ رُؤْيَتِي، وَخَرِسَتْ

دستشان از رسیدن به من کوتاه است. دیدگان شان از دیدار من نابینا است و

أَلْسِنَتُهُمْ عَنْ ذِكْرِي ، وَذَهَلَتْ عُقُولُهُمْ عَنْ مَعْرِفَتِي، وَتَخَوَّفَتْ

زبانشان از ذکر و یاد من لال است و عقل و خرد ایشان از شناسایی من غفلت زده و

قُلُوبُهُمْ، وَارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَنُفُوسُهُمْ مِنْ مَخَافَتِي يَا اللَّهُ

دل های شان ترسناک و بندهای بدنشان لرزان و جانشان از ترس من بیمناک است. ای خدایی

الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، يَا هُوَ، يَا مَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، أَفْلُلْ جُنُودَهُمْ، 

که جز او خدایی نیست. ای خدا ای آنکه جز او معبودی نیست، لشکریان دشمن را شکست بده

وَاكْسِرْ شَوْكَتَهُمْ، وَنَكِّسْ رُؤْسَهُمْ، وَأَعْمِ أَبْصَارَهُمْ، فَظَلَّتْ

و قدرت و عظمت آنها را در هم شکن و بزرگان آنها را سرنگون ساز و دیدگانشان را نابینا کن تا در نتیجه

أَعْنَاقُهُمْ لِي خَاضِعِينَ (سوره شعراء، آیه ۴.) ، وَانْهَزَمَ جَيْشُهُمْ، وَوَلَّوْا مُدْبِرِينَ،

گردن هایشان فرود آمده و نسبت به من سرافکنده و لشکرشان شکست خورده و روی گردانیده باشند.

سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ * بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ

به زودی جمع شان شکست خورده شود و همه می گریزند و میعادگاهشان رستاخیز است و رستاخیز

 أَدْهَى وَأَمَرُّ (سورة نحل، آیه ۷۷.) ، وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ (سوره قمر ، آیه ۴۵ و ۴۶.). عَلَوْتُ

تلخ تر و سخت تر است. او کار رستاخیز جز یک چشم بر هم زدن نمی باشده بر آنان برتری

عَلَيْهِمْ بِعُلُو اللَّهِ الَّذِي كَانَ يَعْلُو بِهِ صَاحِبُ الْحُرُوبِ ، مُنَكِّسُ

یافتم برتری خداوند که صاحب نبردها. سرنگون کننده

الرَّايَاتِ، وَمُبِيدُ الْأَقْرَانِ ، وَتَعَوَّذْتُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْحُسْنَى وَكَلِمَاتِهِ

پرچم ها و هلاک کننده نزدیکان است و به نام های نیکوی خداوند و کلمات ارزشمند او پناهنده

 الْعُلْيَا، وَظَهَرْتُ عَلَى أَعْدَائِي بِبَأْسٍ شَدِيدٍ وَأَمْرٍ رَشِيدٍ، وَأَذْلَلْتُهُمْ

شدم و بر دشمنانم با نیرو و قوتی سخت و فرمانی استوار ظفر یافتم و آنها را خوار و دلیل نموده

وَقَمَعْتُ رُؤْسَهُمْ، وَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لِي خَاضِعِينَ، فَخَابَ مَنْ

و بزرگان آنها را سرکوب کردم و گردن های ایشان برای من خاضع گردید. پس کسی که

ناوَانِي، وَهَلَكَ مَنْ عَادَانِي، وَأَنَا الْمُؤَيَّدُ الْمَنْصُورُ، وَالْمُظَفَّرُ

به من قصد بدی نمود ناکام ماند و کسی که با من دشمنی کرد هلاک و نابود گردید و من تایید شده و یاری شده و ظفرمند

الْمُتَوَّجُ الْمَحْبُورُ ، وَقَدْ لَزِمْتُ كَلِمَةَ التَّقْوى، وَاسْتَمْسَكْتُ بِالْعُرْوَةِ

سرافراز و شادمانم. حكم تقوا ملتزم 3 پایبندم به دست آویز

الْوُثْقَى، وَاعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ، فَلَنْ يَضُرَّنِي كَيْدُ الْكَائِدِينَ

مطمئن در اویخته ام و ریمان محکم الهی جنگ زده ام پس مکر حیله گران

وَحَسَدُ الْحَاسِدِينَ ، أَبَدَ الْأَبِدِينَ وَدَهْرَ الدَّاهِرِينَ، فَلَنْ يَرَانِي

و حسد حسودان در همه روزگاران و برای همیشه به من زیان نمی زند ، پس هرگز

أَحَدٌ وَلَنْ يَقْدِرَ عَلَيَّ أَحَدٌ ، قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكْ بِهِ

کسی مرا نمی بیند و هرگز بر من قدرت پیدا نمی کند بگو من تنها پروردگارم را می خوانم و با او هیچ

أَحَداً (سورة جن، آیه ۲۰) . أَسْأَلُكَ يَا مُتَفَضَّلُ ، أَنْ تَتَفَضَّلَ عَلَيَّ بِالْأَمْنِ وَالْإِيمَانِ

 کسی را شریک نمی سازم از تو میخواهم ای احسان کننده که بر من لطف کنی و امن و ایمان

عَلَى نَفْسِي وَرُوحِي بِالسَّلَامَةِ مِنْ أَعْدَائِي، وَأَنْ تَحُولَ بَيْنِي

بر جان و روح من با سالم ماندن از دشمنانم به من عطا کنی و فاصله اندازی بین من

وَبَيْنَ شَرِّهِمْ بِالْمَلَائِكَةِ الْغِلَاظِ الشَّدَادِ ، لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ

و شتر آنان به واسطه فرشتگان ستیر و سخت گیر که آنچه خدا فرمان دهد سرپیچی نمی کنند.

وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (سوره تحریم، آیه ۶ ) . وَأَيَّدْنِي بِالْجُنْدِ الْكَثِيفَةِ، وَالْأَرْوَاحِ

آنچه را بدان مامورند انجام می دهند. 3 مرا با لشکر انبوه ارواح

الْعَظِيمَةِ الْمُطِيعَةِ، فَيُجِيبُونَهُمْ بِالْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ، وَيَقْذِفُونَهُمْ بِالْحَجَرِ

بزرگ فرمانبردار بازی کن پس با حجت رسا به آنها جواب دهند و سنگهای نابود کننده به طرف آنان پرتاب

الدَّامِعِ، وَيَضْرِبُونَهُمْ بِالسَّيْفِ الْقَاطِعِ، وَيَرْمُونَهُمْ بِالشَّهَابِ الثَّاقِبِ

کنند. با شمشیر بران آن ها بزنند. تیرهای سوراخ کننده به

وَالْحَرِيقِ الْمُلْتَهِبِ ، وَالشَّوَاطِ الْمُحْرِقِ، وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ

و آتش شعله ور و زبانه های سوزنده به طرف آنها رها کنند. او از هر

جَانِبِ * دُحُوراً وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ» (سوره صافات : آیه ۸ و ۹)، قَذَفْتُهُمْ وَزَجَرْتُهُمْ بِفَضْلِ

سو به طرف آنها بارش شود و بارش شدید و عذاب دردناک همیشگی دارنده به آنها پرتاب کردم و آنان را راندم به فضل

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، بِطْهُ وَيْسَ وَالذَّارِيَاتِ وَالطَّوَاسِينَ

بسم الله الرحمن الرحيم به طه و پس و الذاريات و طواسين سوره هایی که با طب شروع شده

وَتَنْزِيلِ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ وَالْحَوَامِيم وَبِكَهيعص ، وَبِكَافٍ كُفِيتُ،

و قرآن عظیم فرو فرستاده شده و به حوامیم (حوامیم به سوره هایی گفته میشود که با «حم» شروع شوند.) و به کهیعص، و به واسطه کاف، کفایت شدم 

وَبِهَاءٍ هُدِيتُ ، وَبِيَاءٍ يُسِّرَ لِي، وَبِعَيْنٍ عَلَوْتُ، وَبِصَادٍ صَدَقْتُ

و به واسطه ها، هدایت شدم و به واسطه یاء آسان شد برای من و به واسطه عین برتری یافتم، و به «صاده راست گفتم به

أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، وَبِنُونِ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ، وَبِمَوَاقِعِ النُّجُومِ،

که خدایی و معبودی جز او نیست و به من و قسم به قلم و آنچه می نگارد و به جایگاه های ستارگان

 وَبِالطُّورِ وَكِتَابِ مَسْطُورٍ * فِي رَقُّ مَنْشُورٍ * وَالْبَيْتِ

و سوگند به کوه طور او به کتابی که نگاشته شده و در صفحه ای که انتشار یافته و و سوگند به بیت

الْمَعْمُورِ * وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ * وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ * إِنَّ عَذَابَ

المعمور (كعبه آسمانیان) . و آسمان بر افراشته و و دریای شعله ور شده که عذاب

 رَبِّكَ لَوَاقِعٌ * مَا لَهُ مِنْ دَافِع ( سورة طور، آيه ۲-۸) ، فَوَلَّوْا مُدْبِرِينَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ

پروردگارت فرارسیدنی است. بدون تردید . و هیچ چیز مانع آن نخواهد گردید. پس پشت کردند

ناكِصِينَ، وَفِي دِيَارِهِمْ خَائِفِينَ ، فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا

و به واپس گرائیدند و در شهر و دیارشان دچار ترس و بیم گشتند. پس حقیقت آشکار شد و آنچه

يَعْمَلُونَ * فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ * وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ

انجام می دادند تباه گردید . و در آنجا بود که خوار و حقیر گردیدند . و جادوگران

ساجدين (سوره اعراف، آیه ۱۱۸ - ۱۲۰) ، فَوَقَاهُ اللهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا، وَحَاقَ بِالِ فِرْعَوْنَ

به سجده افتادند پس خدا او را از بدی های مکر و نیرنگ آنها حفظ کرد و فرعونیان را

سُوءُ الْعَذَابِ، وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (سورة آل عمران، آیه ۵۴). وَالَّذِينَ

عذاب دردناکی در بر گرفت و آنان تیرنگ زدند و خدا نیرنگ زد و خدا بهترین نیرنگ زننده است. آنان که

قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ

مردم به آنان گفتند. همانا مردم عليه شما گرد آمده اند. از آنان بترسید ولی

إيمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ

ایمانشان افزوده گشت و گفتند: خدا ما را پس است و او خوب دفاع کننده و پشتیبانی است . پس با نعمتی از سوی خداوند

وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ و

فضل و احسانی که به آن بدی و آسیبی نرسد بازگشتند و خشنودی پروردگار را پیروی کردند. و خداوند صاحب فضل

عَظِيمٍ ﴾(سورة آل عمران، آیه ۱۷۳ و ۱۷۴) ، ﴿ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ * وَأَعُوذُ بِكَ 

و احسان عظیم و ارزشمند است. پروردگارا، از آنچه شیاطین در دل و بوسه می کنند به تو پناه می برده و از

رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (سوره مؤمنون، آیه ۹۷ و ۹۸) . أَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ

اینکه حضور پیدا کنند به تو پناه میبرم خداوندا همانا من به تو پناه میبرم از شر آنچه می ترسم

وَأَحْذَرُ، وَأَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ مَا عِنْدَكَ وَ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ

و اجتناب میکنم و از تو درخواست میکنم از بهترین آنچه نزد تو است پس خداوند به زودی شر آنان را کفایت میکند. و او

السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (سوره بقره، آیه ۱۳۷.) ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيُّ الْعَظِيمِ،

شنوایی دانا است هیچ قدرت و قوتی نیست جز به وسیله خداوند بلند مرتبه بزرگ

جَبْرَائِيلُ عَنْ يَمِينِي ، وَمِيكَائِيلُ عَنْ شِمَالِي، وَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ

جبرئیل از طرف راست من و میکائیل از طرف چپ من و (حضرت) محمد . که درود خداوند

عَلَيْهِ وَآلِهِ أَمَامِي، وَاللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ يُظِلُّ عَلَيَّ ، يَمْنَعُكُمْ مِنِّي

بر او و آل او باد (از) پیشاپیش من و خداوند عزیز بلند مرتبه بر من سایه افکنده شما را

وَيَمْنَعُ الشَّيْطَانَ الرَّحِيمَ يَا مَنْ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزاً ،

شیطان رانده شده را از من باز می دارد ای آنکه بین دو دریا فاصله و حائل قرار دادی

أَحْجُزْ بَيْنِي وَبَيْنَ أَعْدَائِي حَتَّى لَا يَصِلُوا إِلَيَّ بِسُوءٍ، سَتَرْتُ بَيْنِي

بین من و دشمنانم فاصله انداز و مانع ایجاد کن تا نتوانند به من بدی رسانند. پرده افکندم بین خودم 

وَبَيْنَهُمْ بِسِتْرِ اللَّهِ الَّذِي يُسْتَتَرُ بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْفَرَاعِنَةِ، وَمَنْ

و ایشان به پرده و پوشش خداوندی که از حمله و غلبه فرعونها به آن میتوان پوشیده شد و کسی که

كَانَ فِي سِتْرِ اللَّهِ كَانَ مَحْفُوظاً ، حَسْبِيَ الَّذِي يَكْفِي وَلَا يَكْفِي

در پوشش الهی باشد محفوظ است. خداوندی که کفایت میکند مرا بس است و جز او

أَحَدٌ سِوَاهُ، وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً

هیچ کس کفایت نمی کند. او ما پیش روی آنها سدی و پشت سرشان سندی و مانعی قرار داده ایم

فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ( سوره یس، آیه ۹.) . أَللَّهُمَّ اضْرِبْ عَلَيَّ سُرَادِقَاتِ

و آن ها را پوشانده ایم که نمی بینند. خداوندا. بر من خیمه های حفظ

حِفْظِكَ ، الَّذِي لَا يَهْتِكُهُ الرِّيَاحُ ، وَلَا تَخْرِقُهُ الرِّمَاحُ ، وَاكْفِنِي شَرَّ

نگهداریت را که یادها آن را نمی درد و نیزه ها آن را پاره نمی کند قرار بده و مرا کفایت کن از شر

مَا أَخَافُهُ بِرُوحٍ قُدْسِكَ الَّذِي مَنْ أَلْقَيْتَهُ عَلَيْهِ كَانَ مَسْتُوراً عَنْ

آنچه می ترسم به حق آن روح مقدست که بر هر کس آن را القا کنی و بیفکنی

عُيُونِ النَّاظِرِينَ، وَكَبيراً في صُدُورِ الخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ. وَوَفِّقْ

از دیدگان تماشاگران پنهان می ماند و در سینه مردمان بزرگ جلوه می کند. و

لي بِأَسْمَائِكَ الْحُسْنَى وَبِكَلِمَاتِكَ الْعُلْيَا صَلاحِي فِي جَمِيعِ مَا

سوگند به نامهای نیکویت و کلمات بلند مرتبه ات مرا توفیق ده به آنچه مصلحت من است در تمام آنچه

أُؤَمِّلُهُ مِنْ خَيْرِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنِّي أَبْصَارَ النَّاظِرِينَ،

ارزو دارم از خوبی های دنیا و آخرت. دیدگان بینندگان را از من بازگردان

وَاصْرِفْ عَنِّي شَرَّ قُلُوبِهِمْ وَشَرَّ مَا يُضْمِرُونَ إِلَى خَيْرِ مَا لَا يَمْلِكُهُ

و برگردان بدى افکارشان را و آنچه در سینه پنهان کرده اند به خوبی آنچه

غَيْرُكَ . أَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْتَ مَوْلايَ وَمَلَاذِي ، فَبِكَ أَلُوذُ وَأَنْتَ

غیر تو آن را دارا نیست. خداوندا تو مولای من و پناهگاه من هستی پس به تو پناهنده میشوم و تو

مَعَادِي ، فَبِكَ أَعُوذُ يَا مَنْ دَانَ لَهُ رِقَابُ الْجَبَابِرَةِ، وَخَضَعَتْ لَهُ

پناه من هستی پس به تو پناه میبرم ای کسی که گردنهای زورگویان برای او فرو افتاده و ضعیف است و

عَمَالِيقُ الْفَرَاعِنَةِ ، أَجِرْنِيَ اللَّهُمَّ مِنْ خِزْيِكَ ، وَكَشْفِ سِتْرِكَ ،

فرعون های زورگو در برابر او فروتنی نموده اند. خداوندا مرا از رسوایی و خوار کردنت و پرده دری ات.

 وَنِسْيَانِ ذِكْرِكَ، وَالْإِصْرَابِ عَنْ شُكْرِكَ، أَنَا فِي كَنَفِكَ لَيْلِي 

و فراموشی یادت روی گرانیدن از شکرت پناه در شب

وَنَهارِي وَنَوْمِي وَقَرَارِي وَانْتِبَاهِي وَانْتِشَارِي ، ذِكْرُكَ شِعاري ،

 من و روزم و در خواب و در وقت قرارم و وقتی در رفت و آمدم در نگهداری و حمایت توام یاد تو شعار من است. 

وَتَنَاؤُكَ دِثَارِي . أَللَّهُمَّ إِنَّ خَوْفِي أَمْسَى وَأَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِكَ 

و تناگوئیت ذکر پنهان من است. خداوندا همانا ترس من شب را روز نموده و روز را شب نموده

 وَبِأَمَانِكَ مِنْ خَوْفِكَ وَسُوءِ عَذَابِكَ ، وَاضْرِبْ عَلَيَّ سُرَادِقَاتِ

 در حالی که به دامن امان تو پناهنده گشته و از ترس تو و شدت عذابت به امان تو روی آورده ام، و مرا در سراپرده حفظ

 و حِفْظِكَ ، وَارْزُقْنِي حِفْظُ عِنَايَتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،

 نگهداری خود قرار بده و توجه و رعایت حفظ کننده ات را روزی من گردان به مهربانی و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان

امينَ امِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ . ( مهج الدعوات : ۲۹۸، بحار الأنوار : ۳۴۹٫۹۲.)

اجابت کی اجابت کن (ای) پروردگار جهانیان

 

حرز حضرت امام رضا و ...

صاحب كتاب جنات الخلود نوشته است: حرز حضرت امام رضا ، حرز حضرت امام حسین می باشد و آن حرز این است :

يَا مَنْ شَأْنُهُ الْكِفَايَةُ وَسُرَادِقُهُ الرِّعَايَةُ ، يَا مَنْ هُوَ الْغَايَةُ

ای آنکه شان او کفایت کردن بندگان و سراپرده اش حفظ و نگهداری است ای آنکه او هدف و مقصود

وَالنَّهَايَةُ ، يَا صَارِفَ السُّوءِ وَالسَّوَايَةِ، إِصْرِفْ عَنِّي أَذِيَّةَ

و سرانجام و خاتمه است. ای بازدارنده بدی ها و زشتی ها باز بدار از من اذیت و آزار

الْعَالَمِينَ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ، بِالْأَشْبَاحِ النُّورَانِيَّةِ ،

همة جهانیان از جن انس. به وسيلة اشباح نورانی.

وَبِالْأَسْمَاءِ السِّرْيَانِيَّةِ، وَبِالْأَقْلَامِ الْيُونَانِيَّةِ، وَبِالْكَلِمَاتِ الْعِبْرَانِيَّةِ،

نام های سریانی قلم های یونانی كلمات عبرانی .

وَبِمَا نَزَلَ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ تَعْيِينِ الْإِيضَاحِ إِجْعَلْنِيَ اللَّهُمَّ فِي و

به آنچه در الواح از مشخص کردن برهانهای آشکار نازل گشته است. قرار بده مرا خداوندا در

حِزْبِكَ وَحِرْزِكَ ، وَفِي عِبَادِكَ وَفِي سِتْرِكَ، وَفِي حِفْظِكَ وَفِي

حزب خود و در پناه محکم خویش و در زمره بندگانت و در پوشش و نگهداری و

كَنَفِكَ ، مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ، وَعَدُوٌّ مُرَاصِدٍ ، وَلَئِيمٍ مُعَانِدٍ ،

حمایت از شر هر شیطان سرکش و دشمن کمین کرده و هر پست عناد پیشه

وَضِدٌ كَيُودٍ، وَمِنْ شَرِّ) كُلِّ حَاسِدٍ بِسْمِ اللَّهِ اسْتَغَقْتُ، وَبِسْمِ

مخالف حیله گر و از (شر) هر خودی به نام خدا یاری می جویم و به نام

اللَّهِ اكْتَفَيْتُ ، وَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ ، فَإِلَيْهِ اسْتَعَذْتُ عَلَى كُلِّ ظَالِمٍ

 خدا پسنده می کنم. و بر خدا توکل می نمایم و به او پناه می برم از هر ظالمی

ظَلَمَ ، وَعَاشِمٍ غَشَمَ ، وَطَارِقٍ طَرَقَ ، وَزَاجِرٍ زَجَرَ، فَاللَّهُ خَيْرٌ که

ظلم کند و هر ستمگری که ستم کند و هر کاهنی که کهانت کند و هر بازدارنده ای که بازدارد. پس خدا بهترین

حَافِظاً ، وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ . (جنات الخلود : ٣٣.)

حافظ و نگهدار است و او از هر مهربانی مهربانتر است.

حرز دیگر از حضرت امام رضا

محمد بن مسلم از حضرت امام رضا روایت کرده است که فرمود:

این عوده و دعا در کاغذ یا پوست نازک برای انسان با حیوانی که دچار حمل است نوشته میشود

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بسْمِ اللهِ ، بِسْمِ اللَّهِ ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ

بنام خدا بنام خدا همانا با دشواری آسانی است. بی گمان با دشواری

يُسْراً (سورة انشراح ، آیه ۵) ، وَيُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا

انسانی است. خدا برای شما آسانی می خواهد دشواری نمی خواهد. و باید

الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * وَإِذَا

عدد ایام) روزه را کامل کنید و خدا را به پاس اینکه شما را هدایت کرده بزرگ شمارید و باشد که شکرگزاری کنید . و هرگاه

سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ

بندگانم از تو درباره من سؤال کنند (بگو) من نزدیکم و دعای دعا کننده را چون مرا خواند اجابت کنم.

فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (سوره بقره، آیه ۱۸۵ و ۱۸۶)، «وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ

پس باید مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند. باشد که راه یابند و (خداوند) در کارتان

أَمْرِكُمْ مِرْفَقاً (سوره کهف، آیه ۱۶.) ، وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ رَشَداً، وَعَلَى اللَّهِ قَصْد

گشایش و آرامشی برای شما فراهم سازده و در کارتان رشد و کمال برای شما فراهم سازد و راه راست را نشان دادن بر عهده

السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ( سورة نحل، آیه ۹.) ، ثُمَّ السَّبِيلَ

خداوند است. برخی از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را هدایت کند اسیس (خداوند) راهش را

يَسَّرَهُ (سورة عبس ، آیه ۲۰.) . أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا

برای او هموار فرموده آیا آنهایی که کفر ورزیدند نمی دانند که آسمانها و زمین

رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ"(سورة عبس ، آیه ۲۰.) .

به هم پیوسته بودند و ما آنها را باز گشودیم و هر چیز را از آب زنده قرار دادیم آیا ایمان نمی آورند؟».

فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيّاً فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ

او را با خود به مکان دور افتاده ای برد و از دیگران کناره گیری کرد پس درد زایمان او را به کنار درخت خرمایی برد.

قَالَتْ يَا لَيْتَنى مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً * فَنَادِيَهَا مِنْ

گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و از فراموش شده ها بودم و پس از طرف پائین پایش (فرشته ای) ندا داد

تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّاً * وَهُزِّي إِلَيْكِ

که اندوهگین مباش پروردگارت از زیر پایت چشمه آبی را روان می سازد . و این

بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيّاً * فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرّى

تنه درخت خرما را به طرف خود تکان بده رطب تازه بر تو فرو می ریزد . پس بخور و بنوش و

 عَيْناً فَإِمَّا تَرَينَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ

دیده روشن نداره و اگر از مردم کسی را دیدی پس بگو من برای خداوند مهربان روزه ای ندر کرده ام

صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيّاً * فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا

و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت. آنگاه مریم آن نوزاد) را در برگرفته بود نزد قوم و خویشان خود آورد. گفتند: ای

مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيَّاً * يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ

مریم به راستی کار بد و ناپسندی را مرتکب شده ای . ای خواهر هارون به پدرت مرد

سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيَاً * فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ

بدی بود و مادرت بدکاره بود اشاره به کودک کرد گفتند: چگونه با

كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيّاً * قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي

 کودک گاهواره ای صحبت کنیم؟ . (کودک) گفت من بنده خدایم به من کتاب داده و به من

 نَبِيّاً * وَجَعَلَنِي مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ

پیامبری عطا کرده است و هر جا که باشم مرا وجودی پربرکت قرار داده و تا زنده ام مرا به نماز و زکات سفارش

 ما دُمْتُ حَيّاً * وَبَرّاً بِوَالِدَتي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِياً * 

نموده است . و به نیکی به پدر و مادرم توصیه فرمود و مرا از زورگویان و سنگدل ها قرار نداد . 

وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً * ذَلِكَ 

و درود بر من روزی که زاده شدم و روزی که میمیرم و روزی که برانگیخته می شوم . این 

عيسَى بْنُ مَرْيَمَ (سوره مریم، آیات ۳۴ - ۲۲) . ﴿وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ

عیسی پسر مریم است. او خدا شما را از شکم های مادران تان بیرون کرد در حالی که

شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ *

چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد. شاید شکرگزاری کنید .

 أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا

آیا بر فراز آسمان به پرندگانی که رام گشته اند نمی نگرند آنها را جز خدا کسی در آسمان) نگه نمی دارد.

اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ( سوره نحل، آیه ۷۸ و ۷۹) ، كَذَلِكَ أَيُّهَا الْمَوْلُودُ بی

گمان در آن نشانه هایی است برای مردمی که ایمان می آورند همان گونه - ای مولود

أُخْرُجْ سَوِيَّاً بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ.

راست و درست و کامل به اذن و فرمان پروردگار عزیز و بلند مرتبه خارج شو.

سپس بر او آویزان میکنند، هنگامی که امر ولادت صورت گرفت آن را از او جدا می کنند .

و باید کاملاً مراقب باشی که بعضی از آیه ۷۵) سوره نحل که در آخر حرز است را رها نکنی یا به موضعی از آن توقف نکنی تا آن را کامل گردانی .

و آیه این است : وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا . 

پس اگر به اینجا که رسیدی توقف کنی نوزاد لال بیرون می آید ، و اگر نخواندی :

 وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ، نوزاد صحیح و سالم به دنیا نمی آید .

 

حرز برای حفظ از شر دشمنان اهل بیت

این حرزی است که در لباس آن حضرت یافت شد گفته اند: هنگامی که حضرت امام رضا دار فانی را وداع کرد تعویذی از آن حضرت پیدا شد ، و در آن، حرزی بود که گفته شده پدرانش فرموده اند که جد بزرگوارشان حضرت امیر المؤمنین به آن خود را از دشمنان حفظ میکرد و آن را در غلاف شمشیر نصب کرده و آویخته بود و در آخر آن نامهای خداوند عزیز و بلند مرتبه بود و آن حضرت بر فرزندان و بستگانش شرط کرده بود که آن را علیه کسی نخوانند؛ زیرا که این دعا هرگز از ناحیه پروردگار محجوب نمی ماند و رد نمی شود( بحار الأنوار : ۴۰٫۹۵)

أَللَّهُمَّ بِكَ أَسْتَفْتِحُ وَبِكَ أَسْتَنْجِحُ ، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

خداوندا به کمک تو آغاز میکنم و به کمک تو کامیابی و توفیق میطلبم و به محمد که درود خداوند بر او و آل او باد .

أَتَوَجَّهُ . أَللَّهُمَّ سَهِّلْ لِي حُزُونَتَهُ وَكُلَّ حُزُونَةٍ ، وَذَلَّلْ لِي صُعُوبَتَهُ

روی می آورم. خداوندا برای من سختی آن و هر سختی را آسان گردان و ناهمواری آن

وَكُلَّ صُعُوبَةٍ ، وَاكْفِنِي مَؤُنَتَهُ وَكُلَّ مَؤُنَةٍ ، وَارْزُقْنِي مَعْرُوفَهُ

و هر ناهمواری را هموار کن و رنج و زحمت آن و هر رنج و زحمتی را کفایت کن و خیر و خوبی آن

وَرُدَّهُ، وَاصْرِفْ عَنِّي ضُرَّهُ وَمَعَرَّتَهُ، إِنَّكَ تَمْحُو مَا تَشَاءُ وَتُثْبِتُ،

و دوستی اش را روزی من فرما و بدرفتاری و اذیت و آزارش را از من دور نما که تو هر چه خواهی بزدایی یا ثبت فرمایی

وَعِنْدَكَ أُمُّ الْكِتَابِ ، أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ

و نزد تو اصل کتاب است. به راستی که دوستان خدا نه ترسی بر آن ها است و به

يَحْزَنُونَ ( سوره یونس، آیه ۶۲) ﴾ ، ﴿ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ )( سورة هود، آیه ۸۱) ، طه حم

عضه ای می خورند، فرشتگان گفتند اما فرستادگان پروردگار تو هستیم و آنان هرگز به تو دست نمی بایند به احترام اسماء مقدس طه حم

لَا يُبْصِرُونَ ، وَ جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالاً فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ

آنها نمی بینند و ما بر گردن ها تا چانه های ایشان حلقه های آهنی قرار دادیم در نتیجه سر بلند کرده و چشمها را

مُقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَداً

فرو بسته اند . و از پیش روی ایشان سندی و از پشت سرشان سندی قرار داده

 فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ (سوره یس، آیه ۸ و ۹) ، أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى

و ایشان را پوشانیده ایم پس آن ها نمی بینند. آنها کسانی هستند که خداوند بر

قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (سوره نحل، آیه ۱۰۸). لَا جَرَمَ

دل ها گوش ها دیدگان شان مهر نهاده انان غافل بی خبرنده ناگزیر

أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ،(۵ سوره نحل، آیه ۲۳) فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ

آنچه آنان پنهان میکنند و آنچه را آشکار میکنند خدا میداند پس به زودی خدا شر ایشان را از تو کفایت کند و او

السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (سوره بقره، آیه ۱۳۷)، وَتَرِيهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ)(سوره اعراف، آیه ۱۹۸).

شنوا و دانا است او می بینی که به سویت نگاه میکنند ولی آنها نمی بیننده.

صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ (سورة بقره، آیه ۱۸) ، طَسَمَ * تِلْكَ آيَاتُ

آن ها گرند لال اند کورند و باز نمی گردند با سین میم از رموز قرآنی است . این آیه های

الْكِتَابِ الْمُبِينِ * لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ

کتاب روشن و آشکار است . گویا خودت را از غصه اینکه آنها ایمان نمی آورند میخواهی به کشتن دهی . اگر

نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ) (سوره شعراء، آیه ۴-۱).

بخواهیم آیه و نشانه ای از آسمان پر آنها فرو می فرستیم تا در برابر آن گردن فرود آورند.

نام ها : أَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ، وَبِالْعِزَّ الَّذِي لَا يُرَامُ،

خداوندا از تو درخواست میکنم به دیدگانی که به خواب نمی رود و به عزت و اقتداری که هیچ کس به آن نمی رسد.

وَبِالْمُلْكِ الَّذِي لَا يُضَامُ، وَبِالنُّورِ الَّذِي لَا يُطْفَى ، وَبِالْوَجْهِ الَّذِي

و به فرمانروایی و سلطنتی که مورد ستم و تجاوز قرار نمی گیرد و به نوری که خاموش نمی شود و به چهره ای که

لا يَبْلَى، وَبِالْحَيَاةِ الَّتِي لَا تَمُوتُ، وَبِالصَّمَدِيَّةِ الَّتِي لَا تُقْهَرُ،

فرسوده نمیشود و به حیات و زندگی ای که دچار مرگ نمیشود و به سرور و تفوقی که مفهور و مغلوب نمی شود.

وَبِالدَّيْمُومَةِ الَّتِي لَا تَفْنى، وَبِالْإِسْمِ الَّذِي لَا يُرَدُّ، وَبِالرُّبُوبِيَّةِ

و به آن جاودانگی که از بین نمی رود و به اسمی که بازگردانده نمیشود و به پروردگاری و ربوبینی

الَّتِي لَا تُسْتَذَلُّ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَفْعَلَ بِي

که ذلیل و خوار نمی شود. که بر محمد و آل محمد درود فرستی و با من

كَذَا وَكَذا ،

چنین و چنان کنی.

 و حاجت خود را ذکر کن که برآورده شود ان شاء الله تعالی .(مهج الدعوات : ۲۹۷، بحار الأنوار: ۳۴۵٫۹۴)

(351-376)

 

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی