نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السلام  ( صص127-134 ) شماره‌ی 5300

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

ناظر

متن

مناظره با علمای نصاری

نصاری: پیروان حضرت مسیح و انبیاء قبل از او هستند و کتب مقدس آنان اناجیل اربعه و عهد جدید است. ولی قرآن میگوید کتاب مقدس آنان انجیل است که بر عیسی (ع) نازل شده است (۱۷۴)( محمد حسین الطباطبایی، المیزان، ج ۱۴، ص ۳۵۸) .

وجه نامگذاری آنان

ابن فضال می گوید: از امام رضا (ع) پرسیدم چرا به نصاری، نصاری می گویند؟

حضرت فرمود :در بلاد شام شهری است به نام ناصره که مریم (ع) و عیسی (ع) بعد از بازگشت از مصر در آن جا ساکن شدند بدین جهت به آنان نصاری گویند (۱۷۵)(شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۶ )

عده ای می گویند: به این جهت به آنان نصاری میگویند که عیسی به حواریون گفت من انصاری الی الله و حواریون گفتند: نحن انصار الله .

عده ای میگویند: بدین جهت به آنان نصاری میگویند که آنان اهل قریه ای به نام «نصران» هستند که نصرانی گفته میشود و جمع آن نصاری است (۱۷۶ )( ابو القاسم الحسين بن محمد المعروف بالراغب الأصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ناشر، مكتبة المرتضويه ، تهران ).

 جاثلیق، به فتح ثاء به رئیس نصاری در بلاد اسلامی گفته میشود و لغت آن سریانی است (۱۷۷)(فخر الدين ، الطريقي، مجمع البحرين، ناشر المكتبة المرتضويه  ) .

بعد از مناظره با این هداب حضرت رضا (ع) رو به جائلیق فرمود: آیا انجیل پیامبری محمد (ص) را اعلام کرده است؟

جائلیق : اگر اعلام می کرد، ما منکر نمی شدیم!

امام (ع): مقصود از سکینه در سفر سوم چیست؟

جائلیق: نامی از نامهای خداست که اظهار کردن آن برای ما جایز نیست .

امام (ع) :اگر ثابت کردم که این اسم پیامبر ماست و عیسی نیز به آن اعتراف کرده است و بنی اسرائیل را به آن بشارت داده است، اعتراف می کنی؟

جائلیق :در آن صورت اعتراف میکنم چون من انجیل را رد نمی کنم و منکر آن نخواهم شد!

امام (ع) :بنابر این سفر سوم که نام پیامبر (ص) و بشارت عیسی به آمدن محمد (ص) در آن است را نگهدار.

جائليق : بخوان. 

حضرت رضا (ع): شروع کرد به خواندن این سفر تا رسید به اوصاف محمد (ص) فرمود : اینها اوصاف کیست؟

جائليق : اوصافش را بگو :

 امام (ع) من اوصافی را که خدا برایش بیان کرده است بیان می کنم. خدا او را چنین توصیف کرده است! صاحب شتر صاحب عصا، صاحب كساء و فرموده است: «النبی الامی الذي يجدونه مكتوباً عندهم في التورات والانجيل يأمرهم بالمعروف وينهاهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات ويحرم عليهم الخبائث و يضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم (۱۷۸)(اعراف (۷) آیه ۱۵۷ )»، (اين  پیامبر امی که نامش را در تورات و انجیل خود نوشته می یابند آن که به نیکی فرمانشان می دهد و از ناشایست بازشان میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را حرام و بار گرانشان را از دوششان بر می دارد و بند و زنجیرشان را می گشاید.)

 امام (ع): جاثلیق از تو میپرسم به حق عیسای روح الله آیا این اوصاف برای این پیامبر در انجیل وجود دارد یا نه؟

 جائلیق : - در حالی که سر به زیر افکنده بود و دانست که اگر انجیل را انکار کند، کافر شده است . - آری این صفت در انجیل هست و عیسی در انجیل این پیامبر را نام برده است ولی نزد نصاری ثابت نشده است که این پیامبر ،انجیل همان پیامبر شماست!

امام (ع): حال که منکر انجیل نشدی و اعتراف کردی که صفت محمد (ص) در انجیل هست، سفر دوم را نگهدار من نام او و نام جانشین او و نام دخترش و نام حسن و حسین را به تو نشان خواهم داد.

چون جاثلیق و رأس الجالوت این سخن را شنیدند دانستند که حضرت رضا (ع) به تورات و انجیل عالم است و گفتند به خدا قسم دلیلی آورده ای که نمی توان آن را انکار کرد، مگر این که منکر تورات و انجیل شویم و این پیامبر را موسی (ع) و عیسی (ع) به آمدنش بشارت داده اند ولی پیش ما ثابت نشده است که این محمد (ص) همان محمد (ص) شماست و صرف این که اسم این پیامبر محمد (ص) است جایز نیست ما به نبوت پیامبر شما اعتراف کنیم در حالی که شک داریم که آیا محمدی که عیسی (ع) و موسی (ع) به آمدنش بشارت داده اند همان محمد شماست یا غیر اوست ! .

امام (ع): آیا خداوند از فرزندان آدم چه قبل از پیامبر (ص) و چه بعد از او ، پیامبر دیگری غیر از پیامبر ما که اسمش محمد (ص) باشد، مبعوث کرده است؟

جائليق و رأس الجالوت :ما نمی توانیم اعتراف کنیم که محمد تورات و انجیل همان محمد شماست چون اگر اعتراف کنیم به محمد و وصی او و دخترش و فرزندانش، با اکراه ما را وادار به اسلام آوردن می کنید!

امام (ع): ای جاثلیق تو درامان خدا و رسولش هستی و از ناحیه ما آسیبی به تو نمی رسد . 

جاثلیق : حال که به من امان دادی این پیامبری که اسمش محمد و اسم وصی او علی و اسم دخترش فاطمه و اسم دو فرزندش حسن و حسین (ع) است در تورات و انجیل و زبور وجود داد.

امام (ع) آیا آنچه از تورات و انجیل و زبور درباره اسم پیامبر (ص) و وصی او و دخترش و دو فرزندش گفتم، راست بود یا دروغ؟

جائلیق : راست است (۱۷۹)(بحار الانوار، ج ۴۹ ، ص ۷۳-۷۹)

مناظره با علمای یهود

یهودی به کسانی گفته میشود که به موسی (ع) و انبیای قبل از او ایمان آورده اند و کتاب آسمانی آنها تورات است که در تسلط بخت نصر بر بابل در قرن هفتم قبل از میلاد، سوزانده شد و برای مدتی یهود بدون تورات بود که پس از فتح بابل به وسیله کوروش و آزادی بنی اسرائیل از اسارت و بازگشت آنان به سرزمین مقدس عزرا در اوایل قرن ششم قبل از میلاد، دوباره تورات را برای آنان نوشت (۱۸۰ )(تفسير الميزان، ج ۱۴ ، ص ۳۵۸ ).

وجه نامگذاری

گفته اند :هاد، یهود به معنای توبه و بازگشت است ولی در این که یهود از چه مشتق شده است، اختلاف دارند:

الف) عده ای نظرشان این است که یهود از همینهاد یهود به معنای توبه و بازگشت گرفته شده و این که به آنان یهود گفتند چون از عبادت گوساله توبه کردند (۱۸۱)( فضل بن حسن الطبرسي، مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۵ ، ناشر کتابفروشی اسلامیه و تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۴۳۲) .

به ب عده ای نظرشان این است که بدین جهت به آنان یهود می گویند که اینان منسوب يهوذا، بزرگترین پسر یعقوب هستند و وقتی که این کلمه وارد عربی شد ذال تبدیل به دال شد و شد یهود و به آنان یهودی می گویند (۱۸۲)(همان کتاب و تفسیر تبیان : ج ۱، ص ۲۸۰ ) .

ج) عده ای بر این اعتقادند که بدین جهت به آنان یهودی می گویند که از دین موسی (ع) اعراض کرده اند (۱۸۳)( مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۵) .

پس از آن که حضرت از جاثلیق اعتراف گرفت که عیسی به آمدن پیامبر اسلام (ص) بشارت داده است رو کرد به رأس الجالوت و گفت ای رأس الجالوت سفر فلانی از زبور را بشنو .

رأس الجالوت: بارك الله عليك و على من ولدك - خدا بر تو و آن که تو را به دنیا آورد مبارك گرداند بخوان!

امام (ع) :سفر اول از زبور را خواند تا رسید به نام محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) .

امام (ع) :ای رأس الجالوت امانی که به جاثلیق دادم به تو هم دادم. بحق الله آیا این مطلب در زبور داود هست؟ یا نه؟

رأس الجالوت :آری این نامها بعینه در زبور وجود دارد.

امام (ع) :به حق آیات دهگانه ای که خداوند بر موسی بن عمران در تورات نازل کرده است. آیا صفت محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را در حالی که عدل و فضل را به آنان نسبت داده است در تورات می یابی؟

رأس الجالوت: آری و هر کس این را انکار کند خدا و پیامبران را انکار کرده است .

امام (ع): الان فلان سفر تورات را نگهدار و شروع کرد به خواندن تورات در حالی که رأس الجالوت از تورات خواندن حضرت تعجب کرده بود همچنان ادامه داد تا رسید به نام پیامبر (ص).

رأس الجالوت: آری این احماد و الیا و بنت احماد و شبر و شبیر است و تفسیرش به عربی محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین است.

سپس حضرت تا پایان سفر خواندن را ادامه داد. پس از تلاوت حضرت:

رأس الجالوت: بخدا قسم ای فرزند محمد اگر نبود ریاستی که برای من پیش تمام یهودان فراهم شده است من به احمد ایمان می آوردم و از امر تو اطاعت میکردم. قسم به خدایی که تورات را بر موسی و زبور را بر داوود نازل کرد هیچ کس را ندیده ام که مثل تو دانا به تفسیر این کتب باشد. و هیچ کس را ندیده ام که با فصاحت تر از تو بتواند این کتب را بخواند.

محمد بن فضل میگوید :حضرت همچنان با آنان به بحث ادامه می داد تا این که وقت نماز شد، در این هنگام حضرت فرمود: من بعد از نماز به مدینه می روم تا به وعده ای که به حاکم مدینه داده ام و فا کنم و فردا پیش شما بر می گردم . 

پس از نماز حضرت به مدینه تشریف برد صبح فردا در جلسه بحث حاضر شد در حالی که یک زن رومی، آورده بودند تا با حضرت با زبان رومی سخن بگوید حضرت با آن زن به زبان رومی سخن میگفت و جاثلیق این سخنان را میشنید و با زبان رومی آشنا بود.

امام (ع) از زن پرسید: عیسی (ع) را بیشتر دوست داری یا محمد (ص) را؟ 

زن در گذشته عیسی را بیشتر دوست داشتم ولی بعد از این که محمد (ص) را شناختم ، محمد (ص) را از هر پیامبری بیشتر دوست دارم .

جاثلیق: رو به زن کرد و گفت: حال که مسلمان شدی باید با عیسی دشمن باشی !

زن معاذ الله من عیسی (ع) را نیز دوست دارم و به او ایمان دارم ولكن محمد (ص) را بیشتر دوست دارم .

 امام (ع) ای جاثلیق گفتگوی من با این زن را برای مردم ترجمه کن، جائلیق نیز گفتگو را برای حاضران ترجمه کرد.

جائليق : ای پسر محمد (ص) این جا متکلمی نصرانی از اهل سند هست .

 امام (ع): حاضرش کنید پس از حاضر شدن حضرت با او به زبان سندی درباره مسائل

مختلف مسیحیت سخن گفتند تا این که شنیدیم سندی می گوید: ثبطی، ثبطی! 

امام (ع): با زبان سندی به توحید خداوند اعتراف کرده است. سپس درباره عیسی و مریم به بحث ادامه دادند تا این که آن مرد به زبان سندی گفت : 

«اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله »

امام (ع): رو به محمد بن فضل او را به حمام ببر و پاکیزه کن و لباس تمیز بر او بپوشان و همراه خانواده اش به مدینه بیاور.

 پس از این مناظره حضرت رو به حاضران آیا صدق گفتار محمد بن فضل برای شما روشن شد؟

 حاضران به خدا قسم چند برابر آن نیز از تو برای ما روشن شد. و به امامت او شهادت دادند (۱۸۴)(بحار الانوار، ج ۴۹ ، ص ۷۳-۷۹) .

مناظرات كوفه

محمد بن فضل میگوید از جمله وصایایی که حضرت هنگام خروج از بصره به من فرمود؛

این بود که به کوفه بروم و به شیعیان بگویم که حضرت به کوفه خواهد آمد به منزل حفض بن عمید وارد می شود.

من به کوفه رفتم و به شیعیان اطلاع دادم که حضرت به کوفه خواهد آمد. روزی نزد نصربن مزاحم بودم که خادم حضرت را دیدم فهمیدم که حضرت به کوفه تشریف آورده است. خدمت حضرت رسیدم حضرت دستوراتی فرمود از جمله این که همه علما و متکلمین را در مجلسی جمع کنم چون همه حاضر شدند حضرت به جمعیت فرمود میخواهم بهره ای از - علم - خود نصیب شما کنم همان طوری که نصیب مردم بصره کرده ام بدرستی که خداوند علم تمام کتابهای آسمانی را به من آموخته است .

 امام (ع): ای جاثلیق برای عیسی (ع) صحیفه ای را میشناسی که در آن پنج اسم بود که عیسی آن را به گردنش آویزان میکرد و اگر در مغرب بود و میخواست به مشرق برود این صحیفه را باز می کرد و خدا را به یکی از آن اسماء پنجگانه قسم میداد و در یک لحظه از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق می رفت؟

جائليق : من چنین صحیفه ای را نمی شناسم ولی آن اسماء پنجگانه را می دانم که همراه عیسی بود و هرگاه خدا را به آن اسماء یا یکی از آنها قسم میداد هر چه می خواست، خدا به او عطا می کرد!

امام (ع): الله اکبر حال که خود اسماء را قبول داری صحیفه را انکار کنی یا نکنی مهم نیست، سپس به حاضران فرمود بر اعتراف او شاهد باشید. امام (ع) ای مردم آیا منصف ترین فرد کسی نیست که در مناظره با خصم خود با کتاب و پیامبر و شریعت او به مناظره برخیزد؟

حاضران: آری چنین فردی منصف ترین فرد است .

امام (ع): بنابراین بدانید امام و رهبر بعد از پیامبر (ص) کسی است که کارهایی که به عهده او واگذار شده است، انجام دهد و برای امامت کسی صلاحیت دارد که بتواند رهبری خود را بر تمام امتها و ملتها ثابت کند .

رأس الجالوت: این سخن چگونه دلیل بر امامت شخص است؟

امام (ع) :معنای این سخن این است که امام باید به تورات ،انجیل، زبور و قرآن عالم باشد تا با پیروان تورات به تورات خودشان و با پیروان انجیل با انجیل خودشان و با پیروان قرآن با قرآن مناظره کند و با همه زبانها آشنا باشد تا با هر قومی به زبان خودشان سخن بگوید، ولی این تنها جنبه علمی اوست و باید صفات دیگری را نیز از قبیل عدالت ،امانت حکمت و تقوا و .... را نیز دارا باشد.

در این هنگام نصر بن مزاحم برخاست و گفت: یابن رسول الله (ص)! نظرت درباره جعفر بن محمد (ع) چیست؟

امام (ع) چه بگویم درباره امامی که امت پیامبر (ص) همگی شهادت داده اند که عالمترین فرد زمان خود بوده است .

نصر بن مزاحم نظرت درباره موسی بن جعفر (ع) چیست؟

امام (ع): مثل نظرم درباره امام صادق (ع)!

نصر بن مزاحم مردم درباره سرنوشت او متحیرند!

امام (ع) :موسی بن جعفر (ع) مدتی در این دنیا زندگی کرد در دوران زندگی خود، با مردم خراسان با زبان دری و با مردم روم با زبان رومی و با عجم با زبان خودشان سخن گفت، علمای یهود و نصاری از اطراف نزد او می آمدند و حضرت با آنان با کتاب خودشان به مناظره بر می خاست و چون وقت وفاتش رسید نامه ای توسط غلامش بدین مضمون برای من فرستاد پسرم عمرم به پایان و اجل فرا رسیده است و تو وصی من هستی بدرستی که پیامبر (ص) در وقت ارتحالش حضرت علی (ع) را خواست و او را وصی خود قرار داد و صحیفه ای که در آن اسماء انبیاء و اوصیا بود به وی عطا کرد.

پیامبر فرمود: یا علی! آنچه من فهمیدم خدا به تو فهماند و آنچه من می دیدم خدا به تو نشان داد و آنچه از علوم داشتم خدا به تو عطا کرد مگر پیامبری را چون بعد از من پیامبری نخواهد بود. بعد از پیامبر (ص) هر امامی نسبت به امام بعد از خود چنین انجام داده است و چون موسی بن

جعفر (ع) از دنیا رفت من علم همه کتابهای آسمانی و آشنایی با همه زبانها را دریافتم (۱۸۵)( بحار الانوار ، ج ۴۹، ص ۷۹ - ۸۱ ).

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی