عقاید امامیه در بیانات امام رضا(ع)  ( 19-23 و 24-26 ) شماره‌ی 5325

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > امامت امام رضا (عليه السلام) > نصوص صريح > امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

بعضی از صفات و اخلاق نیکوی امام رضا علیه السلام که غربت او را زجر می داد و با تمام محدودیتهای حکمرانان غاصب زمانش ولی چنان اطرافیان را تحت تأثیر قرار می داد۱ همیشه به یاد پروردگار ذکر می فرمودند.۲ بسیار تلاوت قرآن میداشتند.3در تشییع جنازه شیعیان شرکت می نمودند.۴- فراوان صدقه به مستمندان داده و کوشش داشتند در تاریکیهای شب به آنان صدقه داده و رسیدگی ناشناس و پنهانی می کردند.ه همیشه از بهترین قسمت غذایش برای فقرا جدا می کرد و بعد میل می فرمودند.۶- قضای حوائج و بر طرف کردن نیازها و گرفتاریهای دیگران را بر کارهای دیگرش مقدم میداشت.روزه داران را افطاری میداد.با کارکنان و خادمان و افراد دربان و مسئولین چهار پایان و.. سر یک سفره غذا می نشست و با آنان هم کاسه می شد.۹- کسی که از خدمتگذاران در حال خوردن غذا بود احضار نمی کرد.

متن

صفات و اخلاق نیک امام رضایی

یکی از صفات خوب امامان معصوم انتصابی الهی بلافصل که دوست و حتی دشمنان کینه توزشان را تحت تأثیر قرار میداد اینکه هر چه می فرمودند خودشان عمل میکردند و غیر جنبه های معنویشان که در رابطه با پروردگار عزیز و بزرگ و مهربان در خلوت و جلوت میبود صفات و اخلاق نیک اجتماعی بود که الگو و سرمشق همگان است. اینک از مفاد روایت کتب معتبر(بحار الانوار، ج ۴۹ باب ۷، ص ۸۹ تا ۱۰۳، ح ۱ تا ۲۳ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۹۸ تا ۵۳۲ باب ۷۱) فهرست وار بعضی از صفات و اخلاق نیکوی امام رضا که غربت او را زجر می داد و با تمام محدودیتهای حکمرانان غاصب زمانش ولی چنان اطرافیان را تحت تأثیر قرار می داد که مینویسم و امید است بهترین الگو و برنامه شیعیان باشد که یقیناً رضای ایزد منان و مسرت معصومان و به خصوص امام عصرمان امام مهدی که فعلاً سرپرستی بندگان الهی را در کره زمین دارند خواهد بود و غیر ثوابهای جاویدانی اخروی عزت و بزرگواری دنیوی را متضمن خواهد گشت.

۱ همیشه به یاد پروردگار ذکر می فرمودند.

۲ بسیار تلاوت قرآن میداشتند.

در تشییع جنازه شیعیان شرکت می نمودند.

-۴- فراوان صدقه به مستمندان داده و کوشش داشتند در تاریکیهای شب به آنان صدقه داده و رسیدگی ناشناس و پنهانی می کردند.

ه همیشه از بهترین قسمت غذایش برای فقرا جدا می کرد و بعد میل می فرمودند.

۶- قضای حوائج و بر طرف کردن نیازها و گرفتاریهای دیگران را بر کارهای دیگرش مقدم میداشت.

روزه داران را افطاری میداد.

با کارکنان و خادمان و افراد دربان و مسئولین چهار پایان و... سر یک سفره غذا می نشست و با آنان هم کاسه می شد.

۹- کسی که از خدمتگذاران در حال خوردن غذا بود احضار نمی کرد.

۱۰- در حدود امکان هیچ نیازمندی را بدون جواب و رفع نیاز نمی گذاشت.

به افراد ابن سبیل و مسافرینی که در سفر پول خود را گم کرده با تمام نموده مخارج سفرش را بدون هیچ انتظاری می داد.

۱۲ - بیماران شیعه را عبادت می کرد.

۱۳ - با مستمندان معاشرت و رفت و آمد می نمود.

۱۴ - همیشه در دیدارها خوش رو و لبخند میداشت.

۱۵ - هیچ تفاوتی بین افراد از ثروتمند اشراف بیگانگان و خدمتگزاران نمی داشت مگر بر پایه پرهیزگاری و ایمان

۱۶ از میهمانان در پذیرایی خودش شخصاً اقدام می کرد.

۱۷ - با سخنانش شنونده ای را نمی رنجاند.

۱۸- سخنان گوینده را قطع نمی کرد و ناتمام نمی گذاشت.

۱۹ - هنگام نشستن با حضور دیگران هیچ گاه پایش را دراز نمی کرد.

۲۰ زمانی که عده ای بر سر سفره غذا نشسته بودند و وارد می شد اجازه نمیداد به احترامش از سر سفره بلند شوند.

۲۱- هنگامی که کسی با آن حضرت گفتگو میداشت و خطابش میکرد با دقت کامل به سخنانش گوش فرا می داد.

۲۲ با حضور دیگران به تنهایی غذا و چیزی میل نمی فرمود.

۲۳- به مستمندان و درماندگان بسیار رسیدگی نموده و بخشش فراوان

۲۴- نسبت به دیگران تواضع و فروتنی می کرد.

۲۵- کسی او را با صدای بلند خندیدن و قهقهه زدن هرگز ندید.

۲۶ تابستانها روی حصیر مینشست و زمستانها روی نمد.

۲۷ در همه امور و کارها اسراف و تبذیر نمی کرد.

۲۸- هیچگاه در معابر عمومی آب دهان نمی انداخت.

۲۹ - موقع نماز همیشه خود را با عطر خوش بو می فرمود و همیشه معطر بود.

۳۰ با افراد به مهربانی و خوش روئی و لبخند دیدار می کرد.

۳۱ با حضور دیگران هیچگاه تکیه به دیوار و.... نمی کرد.

در پاکیزگی و نظافت بدن و لباس رسیدگی و توجه می داشت.

هیچگاه کارگری را بدون تعیین دستمزد به کار نمی گرفت و در پایان کار مقداری پول بیشتر از دستمزدش می داد.

۳۴- قبل از شروع به غذا دستها را می شست ولی خشک نمی کرد و بالعکس بعد از صرف غذا دستها را میشست و با حوله خشک می کرد.

۳۵- بسیار شکیبا و بردبار بود.

۳۶ هرگاه غذایی بیش از نیاز پیدا میشد دور نمی ریخت و استفاده بعدی می کرد.

۳۷ هر گاه طعامی و غذائی در منزل می افتاد آن را میل می فرمود و در صحرا و بیابانها آن غذای افتاده را برای خوردن حیوانات و پرندگان می گذاشت.

۳۸ و بعد از خوردن ناهار به پشت میخوابید و پای راست را روی پای چپ می گذاشت. که اخیراً بعضی از اطباء در اثر مطالعه و تحقیق پی به بعضی از سخنان گهربار علمی آن حضرت پی برده و گفتند طب جدید چنین حالتی را  در هضم غذا و کمک به معده مؤثر دانسته اند.

۳۹ آن حضرت در سفره اجازه نمیداد ظرف یا چیزی را روی نان بگذارند زیرا نان بین غذاها خیلی محترم است و دستور می فرمود نانها را  کوچک پخت نمایند زیرا هر قرص نان برکتی مخصوص دارد.

۴۰ خوردن غذا را در کوچه و بازارها جلو مردم، کار نابخردان می دانست.

۴۱- غذای گرم و داغ خوردن را بدون خیر و برکت می دانست و می فرمود شیطان در آن سهمی خواهد داشت.

۴۲ امام رضا الله فرمود: خاتم الانبیاء الله به امیر مؤمنان امام علی الا فرمود: شروع غذا خوردن با کمی نمک باشد که در آن درمان و شفاء هفتاد مرض از جمله جنون، جذام (خوره پیسی گلودرد و دندان درد و درد شکم و... است. و امام رضای شروع غذا را با سرکه میفرمود که هوش و ذهن را قوی و عقل را زیاد می کند.  ( وسائل الشيعه، ج ۱۶، ص ۴۹۸، ح ۲ باب ۷۱ و ص ۵۰۰، ج ۳، باب ۷۴)

۴۳- امام رضا بعد از غذا زیاد سفارش میفرمود که لای دندانها را از غذا تمیز کرده و مسواک کنند که امروزه نخ کشی دندان است و شستن دهان و دندانها روزی را زیاد میکند و میفرمود اگر لای دندانها تمیز نشود غذا متعفن می شود و سبب بوی بد و آزار فرشتگان می شود.( همان)

و صدها صفات و اخلاق نیک آن حضرت که الگوی انسانیت است. 

دوست و دشمن میدانستند که علوم امامان معصوم انتصابی الهی بود نه اکتسابی و تحصیل کردنی و از طریق معلم و استاد و مدرسه نبوده بلکه از الطاف و موهبتهای الهی بوده است زیرا عملاً شاهد و ناظر این جریان بوده اند، به عکس دشمنانشان که از کمترین معلومات علمی اطلاعی نداشتند به طوری که یکی از خلفا مدت دوازده سال نمی توانست سوره بقره را بیاموزد از جمله آن بزرگواران، امام رضا که همانند آباء و اجدادش از مقام علمی خدادادی لدنی برخوردار بود که به عالم آل محمد لقب یافته بود با وجودی که امام باقر و امام صادق لا مجال بیشتری برای نشر علوم اهل بیت عصمت به دست آورده بودند و امام رضا یا مجال کمتری داشت ولی به این عنوان عالم آل محمد ملقب شده بود و پدرش امام موسی بن جعفر ضمن امام بعد از خودش او را از نظر علوم به اطرافیان و دودمان خود معرفی کرده و امام رضا در عصر امامت انتصابی الهی خود مدت ده سال مصادف با دوران خلافت ظاهری و غصبی هارون که در اثر بحرانهای حکومتی اش خود را رویا روی آن حضرت قرار نداد و بعد از مردنش و اختلاف امین و مأمون سر حکومت و سلطنت در سال ۱۹۸ هـ ق حکمرانی غاصبانه مأمون شروع شد. اگر چه بین خلفای غاصب عباسی بعضی کتب تاریخ او را دوراندیش بردبار، زیرک و... بر تمام خلفای عباسی برتری داشت نوشته اند (تاريخ الخلفاء، شرح سیوطی، ص ۳۰۶)و احمد امین مصری می نویسد: مأمون در عین حال که در مجالس عیش و نوش و لهو و لعب شرکت می کرد به کتاب فلسفه بحث جدل مناظره علمی و مباحث فقهی و.... علاقه داشت. مأمون حالت نفاق داشت زمانی خود را شیعه و عاشق به امیر مؤمنان امام علی ها و دودمان رسالت و بازگرداندن فدک طبق سندی که دعبل خزاعی شاعر اهل بیت در این باره قصیده ای سروده است و چون مأمون شیعیان را عاشق امام رضا دیده و از مصایبی که حکمرانان ستمکار در آتش زدن خانه وحی اهانت به شهبانوی دو جهان فاطمه زهراء و شهادتش و طفل در رحم حضرت محسن بن علی بن ابی طالب و شوهر و فرزندانش گریان و عزادار و طرفدار میدید؛ سیاستش اقتضا می کرد که ولایتعهدی را با تمام عدم پذیرش امام رضا به آن حضرت با تهدید به شهادتش تفویض نماید. و بزرگترین ضربه را ضمن اهانت هایی در مدت ولایتعهدی اش مثل نماز عید فطر و.... به آن حضرت وارد کرد و زمانی که اقتضاء می کرد برائتش را از شیعه گری توسط اشعاری که در مدح دشمنان معصومان انتصابی سروده بود و از طلحه و زبیر و حتى حجاج بن یوسف ثقفی که عصاره جنایتهای تاریخ بود تعریفها کند. و منافق بودنش را بر همگان برای ریاست دنیایی ثابت کند و به همین سیاست نفاق آمیز همه علمای ادیان و دانشمندان آن عصر را در تمام علوم دعوت کرد که مناظرات و جلسات احتجاجاتی با امام رضا تشکیل دهند بلکه در یکی از مناظرات و..... آن حضرت ناتوان شود و او نقشه خود را عملی کرده باشد و با اهدافی خاص که میخواست کاری که برای یک بار هم شده با آن کثرت و جمع علمای ادیان گوناگون آن حضرت در پاسخگویی پرسشهای مختلف از همه نوع علوم از فقهی اصولی، علمی، فلسفی طبی و.... ناتوان بماند ولی تمام جلسات علمی و مناظرات و احتجاجات برخلاف خواسته مأمون باعث شکوه مذهب حقه و شیعه و عظمت امام رضا شد که همه حاضرین در جلسات که مغلوب علمی آن حضرت با کتب آسمانی و لغات و زبانهای مختلف هر کس را به دین و کتاب آسمانی اش جواب میفرمود که همگی به ناتوانی خود با تمام علومی که داشتند اقرار داشته به طوری که ابراهیم ابن عباس یکی از ادباء و شعرای معروف و حاضر در جلسات گفت: امام رضا هیچ مسأله ای را بدون پاسخ نمی گذاشت در علم کسی را داناتر از او سراغ ندارم آنچه مأمون مطرح می نمود جواب کامل وافی و کافی را دریافت مینمود و تمام جوابهایش مستند به آیات قرآنی بود(عیون اخبار الرضا ج ۲، ص ۱۸۰ ) و تمام سؤال و جوابها را ضمن کتابی عیناً از کتب معتبر از همین افکار کینه توزی مأمون و اینکه به نحوی آن حضرت را تحقیر نماید، فضل بن سهل را خدمت آن حضرت اعزام و خواستار مجموعه ای از عقاید و احکام شرعی اسلام گردید جواب مستند و مستدل که تقویت ایمان هر خواننده ای است عیناً ترجمه نموده ام که مطالعه میفرمایید. که افتخار شیعیان جهان است که چنین امامان معصوم انتصابی الهی اعطائی خداوند رحمان و رحیم و حکیم است و با وجودی که مأمون خود سبب تشکیل مناظرات علمی علمای جهان آن روز گردیده و یا خواستار مجموعه عقیدتی و احکام شرعی که خیال میکرد آن حضرت الا نتواند از عهده بر آید چنان شد که پشیمانی شدید به مأمون دست داد و زمینه ساز مسمومیت و شهادت آن حضرت گردید.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه