ورود امام رضا و استقبال ایرانیان
ایرانیان عاشق ائمه اطهار بودند و از همان ابتدا تشرفشان به اسلام گرد شمع وجود مقدس مولای متقیان علی پروانه وار می چرخیدند و پس از آن حضرت نیز از امامان معصومین پیروی می کردند و اطاعت آنان را بر هر کس مقدم می دانستند.
در زمان خلافت عباسیان که نوبت به مأمون عباسی لعنت الله عليه رسید، پس از درگیریهای خانوادگی آنها بر سر خلافت مأمون کرسی زعامت مسلمین را تصاحب کرد.
او که مقر حکومتش در شهر مرو خراسان بود کاملاً می دانست که دوستی و محبت خاندان امام علی با گوشت و پوست این مردم عجین است به همین خاطر از این زمینه مناسب و موقعیت، کمال استفاده را نمود و با دعوت از امام رضا و پیشنهاد ولایت عهدی به آن حضرت توانست در بین ایرانیان نفوذ کرده و بنیاد خلافت غاصبانه خود را تحکیم بخشد. امام رضا وقتی وارد ایران شدند از راه بغداد به قم رسیده و از آنجا به نیشابور و پس از آن به مرو قدم نهادند.
استقبال مردم عاشق از آن حضرت جای هیچ شک و شبهه ای نیست که وقتی در نیشابور حضرت علی بن موسی الرضا پرده را کنار زدند و صورت مبارک را از کجاوه نمایان ساختند.
ایرانیانی که مدت ها در آن محل به انتظار نشسته بودند، سر از پا نشناخته و از خود بی خود شدند.
چنانچه محدث بزرگوار جناب شیخ عباس قمی می فرماید
مردم بر طبقات خود ایستاده بودند بعضی فریاد می زدند، گروهی می گریستند و بعضی جامه بر تن میدریدند و برخی خود را به خاک افکنده بودند و آنها که نزدیک بودند تنگ استر آن حضرت را می بوسیدند. روز به نیمه رسید و آن قدر مردم گریسند که اگر جمع میگشت مانند نهر جاری میشد.
متفکر شهید استاد مطهری در این رابطه می فرماید
چون ایرانی ها عموماً تمایلی به تشیع و خاندان حضرت امیرالمؤمنین علی داشتند و از اول که علیه عباسیها قیام کردند تحت عنوان «الرضا آل محمد قیام کردند و لهذا به حسب تاریخ نه به حسب حديث لقب «رضا» را مأمون به حضرت رضا الله داد یعنی روزی که حضرت را به ولایت عهدی نصب کرد گفت که
بعد از این ایشان را به لقب «الرضا بخوانند، میخواست آن خاطره ایرانیها را از حدود نود سال پیش که تحت عنوان «الرضا من آل محمد یا «الرضى من آل محمد قیام کردند زنده کند و بگوید که ببینید من دارم خواسته هشتاد نود ساله شما را احیاء میکنم و آن کسی که شما می خواستید من او را آوردم.
زمانی که امام رضا وارد کشورمان شده بود در هر دیار و با هر عده ای که زبان و گویش مخصوص داشتند با همان لفظ و لغت با آنها سخن میفرمود؛ این تسلط امام الله بر زبانهای مختلف همگان را به شگفت واداشته بود تا آنجا که اباصلت خادم ویژه امام می گوید:
حضرت علی بن موسی الرضا الله با مردمان به لغات و زبانهای ایشان سخن میگفت.
به خدا سوگند امام رضا فصیح ترین و داناترین مردمان به هر زبان و هر لغتی بود.
روزی به آن حضرت عرض کردم از معرفت و آگاهی شما به هر زبان و لغتی در شگفتم امام فرمودند: ای اباصلت من حجت خداوند بر خلق او هستم و نمیشود که کسی حجت خدا بر خلق او باشد، لکن بر لغات و زبان های ایشان آگاه نباشد.
توجه به همین چند سطر از تاریخ عباسیان خاندان پیامبر اکرم ﷺ به صداقت ایرانیان ایمان داشتند و به همین خاطر در جای جای این کشور می بینیم عده ای از امام زادگان ارجمند و نوادگان امامان معصوم علی مدفون هستند و قبورشان زیارتگاه همیشگی و موجب پیوند ناگسستنی مردم با آن خانواده مکرم شده است که در میان این شخصیت های نمونه خواهر مکرمه ی امام رضا یعنی حضرت فاطمه معصومه و برادر آن جناب یعنی حضرت احمد بن موسی المعروف به شاهچراغ از درخشندگی ویژه ای برخوردارند.
هر انسانی که مرور کوتاهی به تاریخ اهل بیت داشته باشد در این فصل ناخودآگاه به مقایسه ی استقبال اعراب از امام حسین در وقت دعوت به کوفه و آن فاجعه روز عاشورا میافتد و اینکه ایرانیان با چه استقبالی از امام رضا در شهر نیشابور انجام وظیفه کردند که در این خصوص مؤلف کتاب گرانقدر منتهی الآمال مینویسد : به اینجا که رسیدم به خاطر آوردم واقعه ی حضرت سیدالشهداء الله را در وقتی که در مقابل لشکر کوفه آمد، خواست ایشان را امر موعظه و نصیحتی فرماید.
آن محرومان از سعادت و سرگشتگان وادی ضلالت صداها بلند کردند و به فرمایش آن حضرت گوش نداند امر فرمود
ایشان را که سکوت کنند ابا کردند ولی وقتی امام رضا شروع به سخن فرمود؛ طبق نقل تاریخ هزاران نفر قلم به دست آماده نوشتن روایت حضرت بودند که روایت معروف به سلسله الذهب را آنجا فرمودند: كلمه لا اله الا الله حصني فمن دخل حصنى امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها . (۱. بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۲۰)
کلمه و عنوان توحید دژی محکم است که هر کس وارد آن شود از عذاب الهی مصون است البته با شرایطی که من از شرایط آن هستم. همچنین مورخین در خصوص استقبال اهالی شهر مقدس قم این چنین می نویسند
اهل قم به استقبال آن حضرت آمدند و با هم مخاصمه میکردند در باب ضیافت آن حضرت و هر کدام میل داشتند که آن حضرت بر او وارد شود.
آن جناب فرمود: شتر من مأمور است؛ یعنی هر کجا او فرود آمد من آنجا وارد میشوم پس آن شتر در یک خانه خوابیده که صاحب آن خانه در شب قبل خواب دیده بود که حضرت امام رضا فردا میهمان او خواهد بود.
آن مکان هم اکنون مدرسه ی علمیه است که به نام مقدس رضا به مدرسه رضویه معروف است و در خیابان آذر قم قرار دارد.
و یا وقتی خواهر مکرمه امام حسین وارد شهر کوفه و شام کردند با آن همه بی حرمتی مواجه شد ولی وقتی خواهر عزیز امام رضا وارد شهر مقدس قم شدند با آن همه استقبال و اظهار ارادت روبرو شدند.
به در مقایسه برخورد کوفیان با حضرت زینب و آن همه اهانت که : خاندان پیامبر اکرم نمودند و استقبال مردم قم در زمان ورود حضرت معصومه ای که نشانه ی احترام فوق العاده به دختر امام هفتم بود، (۱. افتخارات ایرانیان عنایات اهل بیت به ایرانیان، ص ۹۱ تا ۹۷ به نقل از این کتب مناقب آل ابو طالب ، ج :: عيون اخبار الرضا : منتهی الامال، ج ۲: سیری در سیره ی ائمه ی اطهار ل : زندگی سیاسی هشتمین امام مجموعه شعر) شعر زیر تقدیم به همه ارادتمندان این خاندان میشود
از شوق تو ای بتول دوم قم داد ندا به مردم قم
کای مردم قم به پای خیزید از هر در و بام گل بریزید
قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کس به مهمان
قم شام نبود تا که از سنگ گردد رخ میهمان زخون رنگ
قم كوفه نبود تا که خواهر بیند سرنی سربرادر
حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه جای گیرد
بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف
قم میهمان را عزیز خواند کی دخت و را کنیز خواند
ص93