فرزندان حضرت رضا
بدان که درباره تعداد فرزندان حضرت رضا دو قول وجود دارد
اول : فرمایش شیخ بزرگوار مفید که در کتاب ارشادش نوشته است: حضرت رضا هنگام شهادتش فرزندی که ما از آن گاه باشیم به غیر از امام جواد نداشته است و مضى على بن موسى الرضاء و لم يترك ولداً نعلمه الا ابنه الامام بعده ابا جعفر محمد بن علی ) (۱. ارشاد، ص ۳۱۶) و سن مبارک امام جواد در آن زمان هفت سال و چند ماه بوده است.
تعداد فرزندان حضرت رضا
ولی بزرگان علمای اسلامی قول شیخ مفید را نپذیرفته اند و به آن چند جواب داده اند که به طور خلاصه به آنها اشاره میگردد:
جواب اول: بنای شیخ مفید در این کتاب بر اختصار است. چنانچه خود آن بزرگوار در صفحه ی آخر کتابش فرموده اند: «در هر بابی از این کتاب مختصری از اخبار را به فرا خور حال آوردیم و تمام موارد مربوط به آن را نقل نکردیم تا سخن به درازا نکشد و از ملال آوری پرهیز کنیم. به این مطلب اشاره فرموده است و لذا آن چه را که در کتب طولانی دیگران هست در این کتاب نیامده است که از جمله ی آنها همین مطلب مورد بحث ما است.
جواب دوم مضمون عبارت شیخ مفید این است که امام رضا هنگام شهادتش به جز امام جواد فرزندی دیگر نداشته است ممکن است آن حضرت فرزندان دیگری داشته است که قبل از شهادت امام رضا یا به شهادت رسیده اند و یا به اجل طبیعی خود از دنیا رفته اند.
جواب سوم این است که شیخ مفید به طور قطع و یقین نفرموده است که امام رضا غیر از امام جواد فرزند دیگری نداشته است. بلکه نفی علم از خودش نموده است به جمله ی (و لم يترك ولداً نعلمه دقت فرمایید.
و این کلام شیخ مفید منافات ندارد با این که دانشمندان دیگر اسلامی بر اثر تفحص بیشتر برای امام رضا غیر از امام جواد فرزندان دیگری را پیدا کرده باشند و در کتاب هایشان نوشته باشند.
جواب چهارم این است که کنیه ی مشهور حضرت رضا ابوالحسن است، اگر امام رضا غیر از امام جواد فرزندان دیگری نداشته است باید این کنیه غلط باشد و میبایست کنیه ی آن حضرت ابا محمد باشد نه ابوالحسن و حال آن که آن بزرگوار در زمان حیات و زندگانی خودش به این کنیه معروف بوده است که نام یکی از فرزندان آن بزرگوار حسن است و به همین مناسبت آن حضرت را ابا الحسن یا ابوالحسن نامند.
جواب پنجم آن چیزی است که از اقوال مورخین و علمای بزرگ اسلامی نقل میگردد و بنا بر آن حضرت رضا دارای چندین فرزند پسر و یک دختر بوده است که این مطلب گفتار شیخ مفید را رد می کند.
فرزندان حضرت امام علی بن موسى الرضا
حضرت علی بن موسی الرضا علاوه بر حضرت جواد الائمه فرزندان دیگری داشته اند که در بسیاری از کتب شیعه به آن تصریح شده است. حضرت دارای ۵ پسر به نامهای محمد القانع (امام جواد ) حسن جعفر شاه) کرم ابراهیم حسین و دارای یک فرزند دختر به نام فاطمه میباشند.(۱. بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۳۱؛ اجساد جاویدان، ص ۸۹-۸۳؛ عوالم العلوم علامه بحرانی (جلد) امام رضا ) ، ص ۳۷۱ - ۳۷۰؛ ملحقات احقاق الحق، آیت الله العظمی مرعشی نجفی ، ج ۱۹، ص ۵۶۸؛ الدمعه الساكبه في المصيبه الراتبه مولی دهدشتی بهبهانی نجفی ، ج ۷، ص ۴۲۰-۴۱۹؛ فی رحاب ائمه اهل البيت ال ، علامه سید محسن امین، ج ۲، ص ۱۰۴؛ تحفة العالم، علامه سید جعفر آل بحر العلوم، جنات الخلود، علامه محمد رضا امامی (مدرسی)، ص ۳۳؛ كشف الغمه فى معرفه الائمه، محدث اربلی، ج ۲، ص ۲۶۷؛ تذکره الائمه علامه لاهیجی، ص ۱۱۶؛ مسند الرضا، ج ۱، ص ۱۴۱؛ عده ای مانند ملا احمد مقدس اردبیلی : امام رضا : یک دختر داشته است که : نام دختر را نیاورده است. حديقه الشیعه، ج ۲، چاپ تهران، انتشارات گلی، ص ۶۳۹ یک جلدی ص ۶۳۹ انتشارات گلی مرحوم مجلسی به سه طریق این اولاد را برای امام رضا به نقل کرده است یکی از طریق عبدالعزیز بن اخضر که در کشف الغمه آمده است. دیگری از طریق محمد بن طلحه و سوم از طریق ابن خشاب)
حضرت امام جواد
از فرزندان بلا فصل آقا امام رضا الله ، امام محمد تقی امام نهم شیعیان معروف به جواد الائمه میباشد کنیه ی شریفش ابا جعفر دوم و پدر بزرگوارش حضرت سلطان ابا الحسن علی بن موسی الرضاء است والده ی ماجده اش نامش سبیکه نوبیه بوده است که حضرت رضا آن بانوی مکرمه را خیزران نام نهاده است.
تولد حضرت جواد را این عیاش در شب دهم ماه رجب سال ۱۹۵ هجری قمری دانسته است؛ و شهادتش بنابر مشهور در آخر ماه ذی القعده الحرام سال ۲۲۰ قمری به وسیله ی زهری بود که همسرش ام الفضل ملعونه به دستور خلیفه ی عباسی معتصم ملعون آن حضرت را مسموم نمود و مدت عمر با برکتش ۲۵ سال و چند ماه بوده است.
مدفن پاک و نورانی اش قبرستان قریش در بغداد و شهر مقدس کاظمین کنونی که در کنار جد بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر می باشد؛ و این دو بزرگوار امام هفتم و امام نهم شیعیان به کوری چشم دشمنان ولایت دارای حرمی بسیار مجلل و با صفا و رواق های بسیار زیبا و بارگاهی ملکوتی و باشکوه میباشند و شیعیان دنیا مخصوصاً شیعیان عراق در سختیها و گرفتاریها به این دو بزرگوار متوسل میشوند و حاجت میگیرند.
مسعودی درباره ی امام جواد الله و والده ی ماجده اش چنین نوشته است: مادر حضرت جواد الله نامش سبیکه و افضل زنان عصر خود بوده است و چون این فرزند از او متولد شد حضرت امام رضا فرمود: خداوند به من فرزندی مرحمت فرموده است که شبیه به موسی بن عمران است که دریاها را میشکافد و مانند عیسی بن مریم است که مادرش مقدسه و طاهره و مطهره آفریده شده بود، و این فرزند من عمری کوتاه دارد و به زهر جفا مسموم خواهد شد هذا المولود الذي لم يولد مولود اعظم برکه منه این فرزند من مولودی است که هیچ فرزندی با برکت تر از آن به دنیا نیامده است. (۱. چهارده معصوم آقای عماد زاده اصفهانی جلد امام جواد ، ص ۱۵)
امام زاده حسین فرزند حضرت رضا
یکی دیگر از فرزندان بلافصل امام رضا الله حسين بن رضا می باشد که محقق گرانمايه حجت الاسلام و المسلمین حاج شيخ علی اکبر مهدی پور در کتاب ارزشمند اجساد جاویدان» بعد از بررسی و تحقیق دقیق مینویسد
حرم مطهر شاهزاده حسین مشهورترین و با شکوهترین زیارتگاه قزوین و یکی از کهن ترین مشاهد متبرکه ی ایران است. این حرم با صفا به فرزند بلافصل امام رضا الله شاهزاده حسین بن علی بن .. موسى الرضا» منسوب است.
این غنچه ی نشکفته ی گلستان امامت به هنگام تشریف فرمایی امام رضا به ایران و توقف در قزوین در گذشته است. (۲. اجساد جاویدان، ص ۸۹)
رافعی در کتاب «التدوین فی اخبار القزوین نوشته است: مدفن شریف امام زاده حسین در شهر قزوین زیارتگاه مؤمنین است. (۳. مسند الرضا ، ج ۱، ص ۱۴۲)
امام زاده حضرت جعفر فرزند دیگر حضرت رضا
یکی دیگر از فرزندان بلافصل امام علی بن موسی الرضا ل ، امام زاده جعفر بن رضا میباشد که در اکثر کتابهای تاریخ و حدیث که به فرزندان امام علی بن موسی الرضا پرداخته است، ایشان را به عنوان فرزند حضرت نام برده اند. (۱. کشف الغمه، ج ۲، ص ۲۶۷؛ بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۲۱؛ عوالم العلوم ج ۲۲، ص ۳۷۰ نور الابصار ،شبلنجی، ص ۱۷۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۹، ص ۳۹۳؛ الفصول المهمه، ص ۲۴۶؛ جنات الخلود، ص ۳۳؛ تذكره الائمه ص ۱۱۶؛ تحفه العالم فی شرح المعالم چاپ شده در ج ۴۸ بحارالانوار ص ۳۲۰)
صاحب کتاب نفیس ریشه ها و جلوه های تشیع اصفهان در طول تاریخ در کتاب خود مینویسد
امام زاده جعفر که مشهور به امام زاده شاه کرم بوده است و محل بقعه و مزار آن واقع در جاده فرودگاه بین المللی اصفهان نزدیک به پایگاه هشتم شکاری است گفته میشود که این بزرگوار فرزند بدون واسطه ی امام علی بن موسی الرضا به شمار آمده است و ایشان را «جعفر بن الرضا » و به تعبیر دیگر ابن الرضا میخوانند.
از این امام زاده بزرگوار کرامات فراوانی ظاهر گردیده که مورد توجه مردم قرار گرفته و به همین جهت به امام زاده شاه کرم شهرت یافته است؛ و نویسنده ی این سطور (شخصاً) کراماتی از ایشان دیده ام که علامت مقام معنوی آن بزرگوار و نشان دهنده ی انتساب ایشان به امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا می باشد. (۲. ریشه ها و جلوه های تشیع اصفهان در طول تاریخ، ج ۲، ص ۲۰۴)
در بعضی از کتب انساب برای این امام زاده ی بزرگوار شش فرزند نوشته اند که از جمله آنان امام زاده مختار در شهر خوراسگان در ده
کیلومتری اصفهان میباشد. (۳. گوهر هدایت ص ۲۴۸)
امام زاده (علی) حسن فرزند دیگر حضرت رضا
یکی دیگر از فرزندان بلافصل بزرگوار امام رضا امام زاده حسن بن رضا می باشد.
این بزرگوار در یک فرسخی قوچان قدیم در روستایی به نام «برج زیدان می باشد.
این بزرگوار در آن روستا در میان باغ بزرگی مدفون است و دارای حرم و گنبد و رواق میباشد و آن باغ بزرگ وقف اداره ی امور این آستانه ی مقدسه میباشد. در روی سنگ قبر این امام زاده چنین نوشته است
مزار شریف ابا محمد حسن بن علی بن موسى الرضا .
شاکری نویسنده ی معاصر در کتاب اترک نامه و یا تاریخ جامع قوچان صفحه ۳۰۱ یا ۳۰۲ به این امام زاده ی شریف اشاره کرده است. (۱. همان، ص ۲۴۸)
مدتی که حضرت امام رضا در مرو حضور داشتند در محل خاصی نماز میگذاردند و به همین خاطر در آن مکان مقدس مسجدی بنا شد که آن را مسجد زرد می نامند.
محدث جلیل القدر مرحوم حاج شیخ عباس قمی به نقل از کتاب شریف مناقب ابن شهر آشوب می نویسد:
در این مسجد یکی از فرزندان امام علی بن موسی الرضا دفن شده و کرامتهایی نیز از آن جناب ظاهر گردیده است. (۲. منتهى الآمال، ج ۲، ص ۵۴۸ مناقب بن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۲)
امام زاده ابراهیم فرزند دیگر حضرت رضا
یکی دیگر از فرزندان بلافصل امام رضا ، حضرت ابراهیم میباشد. آنچه که در ضمن بررسی تحقیقات زیادی به دست آمده این است که بعضی قائلند مزار و بارگاه شریف این امام زاده ی واجب التعظیم در شهر قوچان است و در کتاب ناسخ التواریخ محقق محترم مینویسد:
مورخ شهیر محمد حسن خان اعتماد الدوله صاحب مطلع الشمس (که گزارشی از سفری است که به همراه ناصرالدین شاه به زیارت مشهد مقدس رضوی مشرف شده است مینویسد:
از مشاهد معظمه در قوچان مزار سلطان ابراهیم است که میگویند پسر حضرت امام رضا بوده و بقعه ،بارگاه ،ایوان صحن و مسجد دارد. (۱. ناسخ التواريخ، ج ۱۴، ص ۳۸۳)
طبق قول بعضی مزار این امام زاده واجب التعظیم در شهر شاهرود قرار گرفته است. (۲. فرزندان امام رضا الله ، ص ۱۴)
در هر صورت اگر مزار شریف امام زاده ابراهیم فرزند امام رضا در قوچان باشد یا شاهرود صاحب کتاب شریف کنز الانساب برای ایشان هشت فرزند نام میبرد که اسامی آنها عبارتند از:
محمد محمود احمد طیب ،موسی ،ابراهیم یعقوب و حافظ و بعد از آن هم نام بعضی از اولاد ابراهیم را بیان میکند. (۳. کنز الانساب، ص ۹۷)
ذکر یک کرامت با توسل به حضرت امام زاده ابراهیم
مرحوم آیت الله آقای میرزا محمد حسن میرجهانی اصفهانی گوید: من به درد پای شدیدی گرفتار شده بودم و چندین سال در تهران و اصفهان و خراسان به اطباء قدیم و جدید مراجعه میکردم و بهبودی حاصل نشده بود تا این که به اتفاق بعضی از دوستان به شهر شیروان رفتیم و در مراجعت از شهر شیروان به طرف مشهد چند روزی را در قوچان توقف کردیم در یکی از روزها به شهر کهنه ی کنونی و قوچان قدیم برای زیارت امام زاده ای که در آن جا هست رفتیم و برای بهبودی پایم به آن حضرت متوسل شدم.
چون آن جا آب و هوای بسیار لطیف داشت دوستان گفتند: خوب است ناهار را در این جا باشیم پس آنها مشغول تهیه ی غذا شدند و من برای
تجدید وضو به نهر آبی که در بیرون آبادی بود رفتم
دوستان گفتند: راه دور است و برای درد پای شما مشکل است. گفتم: آهسته آهسته به کمک عصا میروم و رفتم تا به نهر آب رسیدم و در آن جا تجدید وضو کردم و در کنار نهر آب نشستم و به مناظر طبیعی نگاه میکردم ناگاه دیدم شخصی به قیافه ی چوپانی آمد در صورتی که چوپان نبود و به من سلام داد و فرمود: آقای میرجهانی شما با این که اهل دعا و دوا هستید هنوز پای خود را معالجه نکرده اید؟
من گفتم: تاکنون که نشده است.
فرمود: آیا دوست داری که من درد پایت را علاج کنم تا خوب شود و ارادتت به این امام زاده فرزند حضرت رضا زیاد شود؟
من گفتم البته که مایل هستم پس آمد و در کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی را در آورد و اسم مادر مرا برد و سر چاقو را بر موضع درد گذاشت و به پایین کشید تا به پشت پایم آورد و چاقو را به پایم فشار داد که بسیار متألم شد پس چاقو را برداشت و به من فرمود: برخیز که خوب شدی من چون خواستم که مانند همیشه با عصا حرکت کنم عصا را از دست من گرفت و به دور انداخت و فرمود که دیگر به عصا احتیاج نداری من به او گفتم : آقا شما کجا تشریف دارید؟
فرمود: من در همین اطراف هستم و به روستاهای اطراف اشاره کرد. عرض کردم: آقا من کجا خدمت شما برسم.
فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را میدانم کجاست و به طور دقیق آدرس منزل مرا داد به طوری که من متعجب شدم که این مرد چوپان آدرس خانه ی مرا از کجا می داند.
در این هنگام بود که رفقای ما رسیدند و چون مرا سالم و بدون عصا دیدند گفتند آقا عصای شما کجاست در این هنگام من به خود آمدم که این آقا چه کسی بود که اسم من و اسم مادر من و آدرس دقیق خانه مرا می دانست و مرا شفا داد.
من فوراً به دوستانم گفتم آن آقایی که با قیافه و لباس چوپانی است دریابید که هر چه هست در انفاس قدسیه ی او میباشد پس دوستان ما هر چه تفحص کردند اثری از آن بزرگوار نیافتند. (۱. گنجینه ی دانشمندان، ج ۲، ص ۴۱۶ و ۴۱۷)
حضرت فاطمه بنت الرضا الله
یکی دیگر از فرزندان امام رضا فاطمه میباشد که احادیث اخلاقی و اعتقادی متعددی را از پدر خود یا معصومین دیگر نقل میکند که از جمله ی این احادیث حدیث منزلت و حدیث غدیر و احادیث سلسله ی فاطمیات میباشد که بعضاً شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا (۲. عيون اخبار الرضا ال، ج ۲، ص ۷۰ و ۷۱) و علامه بزرگوار مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار (۱. بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۱۴۷ و ج ۷۳، ص ۲۶۳ و ج ۶۸، ص ۷۷) نقل کرده اند؛ و وجود فاطمه نیز خود دلیل بر تعدد فرزندان امام رضا میباشد.
مرحوم شیخ عباس قمی نیز در جلد دوم منتهی الآمال بعد از اینکه یک حدیث اخلاقی از فاطمه بنت الرضا روایت میکند چنین می نویسد: «در کتب انساب نیز ذکر کرده اند که آن حضرت را دختری بوده فاطمه نام که زوجه ی محمد بن جعفر بن قاسم بن اسحاق بن عبدالله بن جعفر بن قاسم است و شبلنجی در نورالابصار کرامتی از این مخدره نقل کرده است. (۲. منتهى الآمال، ج ۲، ص ۵۴۹؛ ناسخ التواریخ، ج ۱۴، ص ۳۸۵؛ ریاحین الشريعه، ج ۵، ص ۳۱.)
قابل توجه است که در روایات و اقوال متعددی که دلالت بر تعدد فرزندان امام علی بن موسی الرضا داشته و متذکر نام دختر حضرت شده اند در بعضی از آنها دختر حضرت با نام عایشه عنوان شده است و این ممکن است به خاطر این بوده که حضرت همان گونه که طبق نظر بعضی تعداد فرزندان خود را معین نکرده بودند احتمالاً به خاطر تقیه و حفظ جان این دختر در آن موقعیت حساس و زمانهای بعد از آن علاوه بر اسم مبارک فاطمه دختر خویش را عایشه نیز لقب داده اند، چنانچه در نام گذاری اولاد ائمه ی این گونه نام گذاری به خاطر تقیه مرسوم بوده است؛ و ضمناً در بعضی از اقوال و روایات وجود این دختر مطرح شده است ولی اسم او بیان نشده است چرا که دختران نوعاً در سطح جامعه کمتر حضور داشته اند و به همین مناسبت اسم آنان نیز کمتر مطرح میشده است. چنانچه در این زمان نیز پسران خانواده ها به مراتب بیشتر از دختران آنان شناخته شده هستند و لذا ممکن است صاحبان آن اقوالی که نام دختر خود را عایشه معرفی کرده اند به خاطر اینکه اطلاع کافی نداشته اند در اسم آن مخدره دچار اشتباه شده اند.
و آنچه از اسناد و مدارک تاریخی و حدیثی استفاده میشود این است که قطعاً اسم اصلی دختر حضرت رضا فاطمه بوده است، چرا که :
اولاً : اقوالی چند دلالت صریح بر این مطلب دارد.
ثانیاً کلیه ی احادیثی که از این مخدره روایت شده با عنوان فاطمه بنت الرضا نقل شده است نه با عنوان عايشه بنت الرضاء .
ثالثاً : در کتاب ریاحین الشریعه که در معرفی زنان برگزیده ی تاریخ اسلام نوشته شده محقق محترم دختر امام علی بن موسی الرضا را فاطمه معرفی مینماید و در اثبات وجود ایشان و اسم آن مخدره دلائل و مدارک متنوعی ارائه میدهد. (۱. رياحين الشريعه، ج ۵، ص ۳۰ و ۳۱.) و (۲. فرزندان امام علی بن موسی الرضا علی، ص ۶۷-۶۵) فاطمه دختر امام رضا را سید محسن امینالله ، شیخ صدوق و علامه مجلسی از بانوان راوی حدیث از پدر خود امام رضا دانسته اند. (۳. اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۳۹؛ بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۳۸۸)
روایات فاطمه بنت الرضا
اما احادیثی که این بانو از پدر خود امام رضا روایت کرده بدین قرار است
۱ فاطمه دختر امام رضا از پدر خود و او از پدر خود تا به حضرت علی میرسد روایت کرده اند که رسول خدا فرموده است: «مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَهُ وَ مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ بَلَغَهُ اللَّهُ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِم».
هر کس بتواند شعله ی خشم ویرانگر خود را که موجب ده ها نوع خلاف و خیانت و تبهکاری میشود مهار سازد و خویشتن را به اعمال عصیانگر آلوده نسازد خداوند متعال هم عذاب و مجازات خود را از او بر میگیرد و هر کس دارای خلق نیکو و روش سالم و صالحی باشد خداوند مهربان او را به مقام روزه داران و شب زنده داران اوج میدهد. (۱. بحار الأنوار ، ج ۶۸، ص ۳۸۸؛ و ج ۷۰، ص ۲۶۳؛ مسند الإمام الرضا الله ج ۱، ص ۲۹۸)
۲ همچنین فاطمه دختر علی بن موسی الرضا از پدر خود تا سلسله راویان حدیث به امام حسین و امام حسین میرسد از علی بن ابيطالب روایت کرده اند که آن حضرت فرموده است:
«لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يُرَوِّعَ مُسْلِما » (۱. عيون اخبار الرضا عل ، ج ۲، ص ۷۱؛ اعلام النساء المؤمنات، ص ۵۲۹ منتهى الأمال، ج ۲، ص ۲۱۰؛ بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۴۷) برای یک انسان مسلمان، به هیچ وجه مجاز نخواهد بود که مسلمانی را بترساند و از این ناحیه او را ناراحت و آزرده خاطر گرداند.
و همچنین حضرت جزء احادیث سلسله فاطمیات میباشد که به آن روایات اشاره می نماییم
(۱) حدیث معراج
علامه نامدار مرحوم مجلسی ، از کتاب مسلسلات با ذکر سند از بکر بن احنف نقل کرده که او نیز از فاطمه دختر حضرت رضا نقل نموده که گفته است: حدیث کرد مرا زینب و ام کلثوم دختران موسی بن جعفر ا و آنان گفته اند که حدیث کرد ما را فاطمه دختر امام جعفر صادق و او می گوید: حدیث کرد مرا فاطمه دختر محمد بن علی الله و او نقل کرده از فاطمه دختر علی بن الحسین و ایشان فرموده اند: حدیث کرد مرا فاطمه و سکینه دختران حسین بن علیه از ام کلثوم دختر علی از فاطمه دختر رسول الله ﷺ که فرمود شنیدم رسول خدا می فرمود: چون مرا به آسمان سیر دادند داخل بهشت شدم در آنجا قصری بود از در سفید و تجوّف و دری داشت که مزین به در یاقوت بود و بر آن پرده ای بود. پس سر را بلند کردم دیدم بر آن درب نوشته بود: «لا اله الا الله محمد رسول الله على ولى القوم و بر آن پرده مکتوب بود: «بخ بخ من مثل شیعه علی؟» به به چه کسی همچون شیعه ی علی خواهد بود؟!
آنگاه من داخل شدم قصری دیدم از عقیق سرخ مجوف و در آن از نقره مزین به زبرجد سبز بود و بر آن پرده نوشته بود بشر شيعه على بطيب الولاده بشارت ده شیعه ی علی را به پاکی ولادت
من داخل قصر شدم ناگهان قصر دیگری را زمرد سبز مجوف نمودار شد که من نیکوتر از آن ندیده بودم و برای آن قصر دری بود از یاقوت سرخ مزین به لؤلؤ و بر آن در پرده ای بود پس سرم را بالا نموده دیدم بر آن پرده نوشته بود: شیعه» علی هم الفائزون؛ شیعیان علی سعادتمند و رستگارند».
من گفتم حبیبم جبرئیل این قصر از آن کیست؟ گفت: یا محمد برای پسر عم و وصی تو علی بن ابی طالب له ، مردم همه در روز قیامت عریان و برهنه اند جز شیعه ی علی و مردم به نامهای مادرانشان خوانده میشوند جز شیعه ی علی که به نام پدرانشان خوانده میشوند.
گفتم: حبیبم جبرئیل این مطلب چگونه است؟ گفت: زیرا آنان علی را دوست داشتند پس ولادت آنان پاکیزه است.
و پدری معلوم و مشخص دارند لذا به نام آنها خوانده می شوند. (۱. بحار الانوار، ج ۶۵ ، ص ۷۶ و ۷۷ سفينه البحار، ج ۱، ماده شیع، ص ۷۲۹)
(۲) حدیث شهید بودن محبان آل محمد ﷺ
علامه محدث شیخ محمد بن محمد بن احمد داغستانی در کتاب الولوه الثمينه في الآثار المعنعنه المرویه که در سال ۱۳۰۶ ه. ش در مصر چاپ شده از فاطمه بنت الحسين الرضوی نقل نموده است و او از فاطمه دختر محمد الرضوی از فاطمه دختر ابراهیم رضوی از فاطمه دختر حسن رضوی ، از فاطمه دختر محمد بن احمد بن موسی مبرقع از فاطمه دختر عبدالله علوی از فاطمه دختر حسن حسینی از فاطمه بنت ابی هاشم حسینی از فاطمه دختر محمد بن احمد بن موسی مبرقع از فاطمه دختر احمد بن مبرقع از فاطمه دختر موسی مبرقع از فاطمه بنت امام ابی الحسن الرضا از فاطمه دختر موسی بن جعفر از فاطمه دختر جعفر بن محمد صادق از فاطمه دختر محمد بن علی الباقر ، از فاطمه دختر علی بن الحسين سجاد زین العابدین الله فاطمه دختر ابی عبدالله الحسین از زینب دختر امیرالمؤمنین از فاطمه بنت رسول الله ﷺ که رسول خدا فرمود:
الا من مات على حب آل محمد مات شهيداً؛ آگاه باشید هر کس که بر محبت و دوستی آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته است. (۱. گنجینه دانشمندان، ج ۱، ص ۱۷-۱۶.)
(۳) حدیث غدیر
فاطمه دختر علی بن موسی الرضا از حضرت فاطمه معصومه ای .... از حضرت صدیقه ی کبری فاطمه زهرا از زبان پدرشان در روز غدیر خم حدیث: من كنت مولاه فعلی مولاه را نقل می نمایند و این یکی از مهمترین سلسله سندهای حدیث غدیر محسوب میشود که این حدیث هم به سلسله فواطم یا فاطمیات مشهور است. (۲. احقاق الحق، ج ۶، ص ۲۸۲)
(۴) حدیث منزلت
و همچنین با همین سند حضرت فاطمه بنت الرضا از جد بزرگوارشان پیامبر اکرم ﷺ حدیث منزلت «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي» را نقل نموده اند. (۳. اجساد جاویدان، ص ۸۷)
و طبق نقل این روایت را فاطمیات خوانده اند زیرا راویان آن جز یکی دو نفر همه فاطمه نام میباشند. (۱. بانوی ملکوت، صص ۱۳۷ - ۱۳۲)
نجاشی می نویسد: فاطمه کتابی را از امام رضا روایت کرده (۲. رجال نجاشی، ص ۳۱۹) مامقانی او را شیعی و پیرو مکتب اهل بیت شمرده (۳. تنقيح المقال، ج ۳، ص ۸۲ بهجة الآمال، ج ۷، ص ۵۹۰؛ جامع الرواة، ج ۲، ص ۴۵۹) و اما علامه حاج آقا بزرگ طهرانی در کتاب عظیم ۲۸ جلدی الذريعه الى تصانيف الشيعه) مینویسد کلثوم دختر سلیم را کتاب حدیثی داشته که آن را از امام رضا روایت کرده است. (۴. الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج ۶، ص ۳۵۹) و (۵. زنان دانشمند و راوی حدیث، ص ۳۶۳)
فرزندان حضرت از دیدگاه علم رجال و حدیث
روایت صحیحه بزنطی
یکی از مهمترین و قاطع ترین دلیل بر تعدد فرزندان حضرت رضا حدیث شریف و صحیحه بزنطی است که هیچ دلیلی نمی تواند با آن معارضه کند ابوجعفر احمد بن محمد بن نصر بزنطی از بزرگان علماء شیعه و از اصحاب حضرت کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد و از خواص و صاحب سر آن بزرگواران میباشد.
در بین راویان بزرگ شیعه در آن زمان شش نفر به اصحاب اجماع معروف بوده اند طبق فرموده ی رجالی بزرگ مرحوم کشی، اصحاب اجماع در آن زمان شش نفری هستند که تمام علماء شیعه احادیثی که این افراد نقل نموده اند را جزء احادیث صحیحه میدانند و علماء شیعه اتفاق نظر بر ثقه بودن عالم بودن و فقیه بودن این شش نفر دارند. (۱. تهذيب المقال، ج ۳، ص ۲۲۶)
بزرگان علم رجال بدون استثناء او را به عظمت یاد کرده اند در مقام او همین بس که علماء رجال درباره ی او گفته اند
او در نزد امام علی بن موسی الرضا الله و امام جواد از منزلت بزرگی برخوردار بود (۱. همان، ج ۳، ص ۲۲۳)
و صاحب كتاب تهذيب المقال در بیان علو مقام و منزلت و عظمت این نصر بزنطی حدیثی را نقل مینماید که مضمون آن این است
بزنطی به مدینه مسافرت کرد و حال آنکه امام هشتم در خارج مدینه بودند حضرت امام رضا برای او استری فرستادند و او را به خانه ی خودشان در بیرون مدینه دعوت نمودند.
بزنطی میگوید به خدمت حضرت رفتم و تا شب در محضرشان بودم وقتی قصد برگشت به مدینه را نمودم آن بزرگوار به من فرمودند: امشب نمی توانی برگردی پس نزد ما بيتوته کن بعد حضرت امام رضا به کنیزشان دستور دادند بستر شخصی خودشان را برای من آماده کند و رواند از خود آن بزرگوار را برای من قرار دهد و بالشت خود آن حضرت را زیر سر من بگذارد من با خود گفتم خداوند چه منزلتی به من داده است وه چه افتخار بزرگی نصیب من شده است که برای هیچ کدام از اصحاب قرار داده نشده است.
حضرت امام رضا به من فرمودند ای احمد بدان امیر المؤمنین همین رفتار را با زید بن صوحان داشتند ..... (۲. تهذيب المقال، ج ۳، ص ۲۲۰ و ۲۲۱)
با توجه به منزلت و مقام بزنطی که از این حدیث و مطالب گذشته فهمیده شد؛
این عالم جلیل القدر و محدث بزرگوار می فرماید:
در قادسیه خدمت حضرت رضا رسیدم و عرض کردم من از پدر بزرگوار شما حضرت کاظمه از جانشین آن حضرت بعد از خودشان سئوال کردم آن بزرگوار شما را معرفی کردند؛ و در سالهای قبل که شما فرزندی نداشتید از شما درباره ی امام بعد از خودتان سئوال کردم فرمودید برای من فرزندی خواهد بود که او بعد از من امام شما میباشد اکنون که خداوند دو پسر به شما عنایت فرموده است کدام یک از آن دو خلیفه و جانشین شما و امام ما بعد از شما خواهد شد.
حضرت رضا الله فرمود: هنوز وقت جواب دادن به این سئوال نرسیده است و آن بزرگوار معرفی جانشین خود را موکول به آینده فرمودند. (۱. قرب الاسناد، ص ۳۷۶؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۶۷؛ تهذیب المقال، ج ۳، ص ۲۱۸.)
این حدیث شریف از جهت سند و دلالت بسیار قوی و روشن است و دلیل بر تعدد فرزندان حضرت رضا میباشد به طوری که هیچ حدیث و نوشته ای قدرت و قابلیت معارضه با این حدیث شریف را ندارد.
پاسخ به روایت تک فرزندی آن حضرت
یکی از معدود روایاتی که دلالت دارد بر این که امام رضا نیز غیر از امام جواد فرزند دیگری نداشته است
۱ روایت حنان بن سدیر صیرفی
در این روایت چنین آمده است: « يَكُونُ إِمَامُ لَيْسَ لَهُ عَقِبْ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ أَمَا إِنَّهُ لَا يُولَدُ لِي إِلَّا وَاحِدٌ».
حضرت امام رضا در جواب حنان فرمودند: من در آینده دارای یک فرزند خواهم شد و خداوند از آن یک فرزند نسل مرا در روی زمین زیاد می گرداند. (۱. بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۲۱)
جواب این حدیث این است که راوی این حدیث یعنی حنان بن سدير صیرفی بنابر نوشته ی بزرگان علم رجال مانند شیخ طوسی (۲. رجال طوسی، چاپ نجف، ص ۳۴۲)، مرحوم کشی (۳. رجال کشی، ص ۴۳۵)، مرحوم آیت الله العظمی خویی (۴. معجم الرجال، ج ۶، ص ۳۰۱) و مامقانی (۵. تنقيح المقال ، ج ۱، ص ۳۸۰) و دیگر اساتید علم رجال میگویند او از گروه واقفیه و هفت امامی بوده است و امامت حضرت رضا را قبول نداشتند و چون امامت آن حضرت را قبول نداشته سعی میکرده تا آن حضرت را ناقص و ابتر معرفی کند؛ و این مطلب را سرپوشی بر عقیده ی فاسد خود قرار دهند.
حنان بن سدیر صیرفی قبل از انحرافش ثقه و مورد اطمینان بوده است اما به دلیل واقعی بودنش و به جهت این که این حدیث را بعد از انحرافش
از اهل البیت نقل کرده است این حدیث قابل قبول نیست.
و دیگر آن که این حدیث با صحیحه بزنطی تعارض دارد و مطابق علم رجال صحیحه بزنطی بر روایت حنان تقدم دارد.
2- روایت کلیم بن عمران
روایت دیگری نیز از کلیم بن عمران به همین مضمون نقل شده است که از حضرت امام رضا نقل میکند که فرمودند: «إِنَّمَا أَرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ يَرِثُنِي؛ همانا فقط یک فرزند روزی من خواهد شد و او وارث من است». کلیم بن عمران در هیچ یک از کتب رجال از جمله رجال شیخ طوسی، رجال نجاشی ، رجال علامه مجلسی ، معجم رجال الحديث آيت الله العظمی خویی تنقیح المقال، مجمع الرجال، منتهى المقال الجامع فی الرجال از چنین شخصی اسمی به میان نیامده است. بنابراین طبق نظر همه علماء شیعه این روایت مجهول السند بوده و به هیچ عنوان قابل استناد نمیباشد.
3- روایت احمد بن محمد بن عیسی قمی
روایت دیگری در بحث فرزندان امام علی بن موسی الرضا مورد بررسی قرار گرفته است روایت مفصلی است که احمد بن محمد بن عیسی
قمی آن را نقل کرده که در آخر آن حضرت امام جواد الائمه فرمودند: ذهبت الشبهه ما لابى ولد غیری این روایت از نظر سند بدون اشکال می باشد.
اما باید بدانیم اصل این روایت حدود یک صفحه است و این عبارتی که در بالا ذکر شد و عده ای به آن استناد کرده اند قسمت آخر روایت می باشد حال چنانچه این قسمت با قسمتهای اول روایت در نظر گرفته شود
اولاً : بسیاری از علماء و فقهاء و محدثین شیعه و ادیبان عرب این روایت را چنین معنی کرده اند:
شبهه ی اینکه بعضی فکر میکنند برای پدرم غیر از من فرزند دیگری نیست بر طرف شد.
بنابراین مفهوم روایت این است که پدرم حضرت امام رضا بیش از یک فرزند دارند.
ثانیاً: عده ای دیگر از فقهاء و محدثین این روایت را چنین معرفی کرده اند :
پدرم فرزند دیگری که ادعای امامت کند غیر از من ندارد.
بنابراین مفهوم روایت چنین خواهد بود که پدرم دارای فرزندان دیگری میباشند اما هیچ کدام از آنها ادعای امامت ندارند.
ثالثاً : بنابر نظر عده ای از علماء و محدثین شیعه این قسمت از روایت (ذهبت الشبهه .... با قسمتهای قبل آن هیچ گونه ارتباطی از نظر معنی ندارد و یکی از دلائل آنها این است که عده ای از محدثین شیعه که این روایت را نقل نموده اند قسمت آخر آن یعنی ذهبت الشبهه ...) را جزء روایت محسوب نکرده و نقل ننموده اند که از آن جمله : شیخ مفید (۱. اختصاص، ص ۴۸) ، علامه مجلسی (۲. بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۷۹) و علامه بحرانی (۳. عوالم العلوم، جلد امام رضا، ص ۴۵۵) است.
بنابراین با توجه به احتمالات مختلفی که در معنی و عبارت این حدیث ذکر شد این روایت از نظر علماء حدیث و درایه مضطرب محسوب شده و به هیچ عنوان قابل استناد نبوده و به علاوه اینکه این حدیث با روایت بزنطی که ذکر شد صحیح السند و صریح الدلاله بود، قابل معارضه و مقابله نمی باشد. (۴. فرزندان امام رضا ، ص ۴۵ و ۴۶)
پس نتیجه میگیریم که این روایت از دو جهت مردود است
اول اینکه این روایت با روایت صحیح بزنطی که گذشت تعارض دارد. دوم این روایت دلایلش مخدوش است، لذا علماء اسلامی و دانشمندان دینی به این روایت نیز عمل نکرده اند. (۵. گوهر هدایت، ص ۲۳۶)
گر بخواهی نام فرزندان شاه دین رضا آگهت سازم بدین منوال با صدق و صفا
هست ابراهیم و جعفر هم تقی و هم حسین هم حسن هم فاطمه دخت گرامی رضا
فاطمه قبرش بود پنهان چون مامش فاطمه مهدی موعود سازد قبر آن دو برملا
ما همی خواهیم توفیق سید از خدا گفت این ابیات موجز را (مفید) بینوا (۱. اشعار از موحوم حجت الاسلام حاج شیخ حمزه مفید نیشابوری)
شاعر اهل بیت آقای دکتر ابوالقاسم دادگر مقدم گوید:
در بحار دیدم حدیثی را شریف نام اولاد رضا را بس سلیس
تربت پاک جواد در کاظمین گشته قزوین مدفن پاک حسین
قبر ابراهیم بقوچان عتیق مدفن جعفر سپاهان ای رفیق
برج زیدان مدفن پاک حسن نام او آرامشی از بهر تن
فاطمه قبرش بسی پنهان بود یاد او پیوسته در اذهان بود (۲. گوهر هدایت ص ۲۳۷)
نتیجه ی نهایی
از مجموع مطالب گذشته به این نتیجه میرسیم که حضرت امام رضا دارای فرزندان متعددی بوده است و فرزند آن حضرت منحصر به امام جواد نبوده است ولی چون نسل آن بزرگوار از طریق امام جواد باقی مانده است این امر سبب شده است که بعضی گمان کرده اند که حضرت رضا به غیر از امام جواد فرزند دیگری نداشته است.
ص43