در کنار خدمتگزاران
امام رضا (ع) - ياسر الخادم! قال .... فقال لي بعد ما صَلَّى الظهر: یا یاسر ما أكل النَّاسُ شيئاً؟ قلت : يا سيدى من يأكل ههنا مع ما أنت فيه. فانتصب «ع» ثم قال: هاتوا المائدة، و لم يدع من حَشَمِه أحداً إلا أقعده معه على المائدة، يتفقد واحداً واحداً ....فلما فرغوا من الأكل أغمى عليه ...(عيون اخبار الرضا (ع) ۲۴۱٫۲). یاسر میگوید: در روزی که امام رضا (ع)» «به دست خلیفه تبهکار عباسی مسموم شده بود و در همان روز و در اثر همان سم به شهادت رسید) پس از اینکه نماز ظهر را گزارد به من گفت: ای یاسر مردم اهل خانه و کارکنان و خدمتگزاران، چیزی خوردند؟ گفتم آقای من که میتواند غذا بخورد با اینکه شما در چنین حالی هستید؟ حال مسمومیت شدید و واپسین لحظات زندگی در این هنگام امام «ع» راست نشست سپس فرمود: سفره را بیاورید، و همگانرا بر سر سفره فرا خواند و کسی را فرو گذار نکرد و یکایک را مورد محبت و مهر خویش قرار داد.... هنگامی که همه غذا خوردند امام بیهوش افتاد. امام بزرگ حتی در آن حالت مسمومیت که تار و پود وجود او را متلاشی ساخته بود و لحظاتی بعد به زندگی او پایان بخشید در اندیشه انسانهاست و در اندیشه پاسداری از خدمتگزاران.
صص 96-95