هم راه با بهار - حکایت هایی از سفر امام رضا(ع) از مدینه تا طوس  ( صص 33 ) شماره‌ی 5510

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تلاش مأمون برای ترور شخصيت حضرت > نماز باران

خلاصه

ناظر

متن

مرو

نماز باران :

مدتی بود در مرو باران نیامده بود. زمینها خشک و تشنه بودند و مردم نگران کشاورزان پریشان بودند و دامداران سرگردان مأمون که می دانست جز

امام رضا ( کسی نمی تواند مشکل کم آبی را حل کند از امام درخواست کرد. نماز باران بخواند. امام رضا (۲) برای یاری رساندن به مردم مرو و کشاورزان و دامداران به سوی صحرا حرکت کرد.

مردم شهر هم به دنبال امام راه افتادند. میان صحرا رسیدند. امام دو رکعت نماز خواند سپس خطبه خواند و پس از حمد و سپاس خداوند دعا کرد .

خدایا! تو ما - اهل بیت را بزرگ داشتی و ما را مورد احترام عموم مردم قرار دادی خدایا ! مردم از ما کمک میخواهند و از طریق ما لطف و یاری و نیکی تو را میخواهند و در انتظار نعمت و لطف تو هستند. خدایا باران رحمت خود را بر این مردم بیار و آن ها را از نعمت فراوان خود بهره مند گردان !

 امام رضا (2) چون نمی خواست مردم در زیر باران خیس شوند با مهربانی فرمود :

خدایا هنگامی که مردم به خانه های خود بازگشتند باران خود را فرو فرست |

همین که دعای امام به پایان رسید بادها شروع به وزیدن کردند و ابرها به هم پیوستند و رعد و برقهای پیاپی سراسر آسمان را پر کرد. مردم، شادمان و شنابان به سوی شهر دویدند تا زودتر در خانه هایشان پناه بگیرند.

همین که آنها به خانه هایشان رسیدند ابرها لبریز از باران شد و باران رحمت از آسمان سرریز شد. چشمه ها جوشید و چهره ها شکفت و چشم ها خندید . چه روز زیبایی |

مخاطب

نوجوان ، جوان

قالب

کتاب داستان كوتاه