مرو
نماز عید :
الف - مثل پیامبر (2)
روز عید فطر بود. اولین عیدی که امام رضا (ع) در مرو میدید. مامون برای امام پیغام فرستاد که نماز عید را شما بخوانید . امام رضا (۱۳) به فرستاده مامون گفت : برو به مامون بگو اگر من بخواهم برای نماز از خانه بیرون بیایم شبیه پیامبر خدا ( ) و امیر المؤمنین (2) بیرون خواهم آمد.
فرستاده مأمون پیام امام را برد و مأمون گفت : بگویید هر طور میخواهد بیرون بیاید و نماز بخواند . مردمی که یک ماه روزه گرفته بودند با چهره های شاد و روشن نزدیک خانه امام در میان کوچه ها ایستاده بودند. کودکان نیز دست در دست مادران در میان کوچه وول میخوردند. همه منتظر بودند که امام بیرون بیاید تا پشت سرایشان به سوی مصلی بروند و نماز بخوانند.
سربازان و لشکریان مامون نیز سوار بر مرکب ، نزدیک خانه امام جمع شده بودند .
همین که آفتاب زد امام رضا (0) غسل کرد لباسهای ساده و سفیدش را پوشید و بدنش را خوش بو کرد. عصایی به دست گرفت و با پای برهنه آماده خارج شدن از خانه شد. امام به دوستان و یاران خود گفت : شما نیز همین کار را انجام دهید. امام سر را بالا گرفت و با صدای بلند گفت : الله اکبر همراهان امام نیز با فریاد بلند. الله اکبر گفتند .
امام با پای برهنه از خانه بیرون آمد. همین که نگاه مردم به صورت تابناک امام افتاد چشم هایشان جوشید و درخشید. سربازان سریع از اسب ها پایین پریدند و چکمه های خود را بیرون آوردند.
امام رضا (۳) نزدیک در دوباره سر به سوی آسمان برد و با صدای بلند، الله اکبر گفت مردم و سربازان نیز با شور و شوق و با فریاد بلند الله اکبر گفتند. امام رضا (ع) به سوی محل نماز راه افتاد .
تمام مردم مرو دوان دوان از هر سو خود را پشت سر امام رساندند. امام چند قدم که برداشت دوباره الله اکبر گفت و مردم نیز تکرار کردند. لحظه لحظه جمعیت بیشتر می شد.
صدای الله اکبر مردم مثل موجهای دریا تمام شهر را در بر گرفته بود.
مردم از دیدن امام که با صورتی بسیار نورانی و لباسی بسیار ساده و پاهای برهنه گام بر می داشت منقلب شده بودند. اشکهای شوق از چشم ها می چکید و صدای گریه ها با صدای تکبیرها در هم آمیخته شده بود.