قناعت خصیصیه مردان دین است
روزی مجلسی تشکیل شد که امام رضا در آن مجلس حضور داشت. عده زیادی اطراف حضرت نشسته بودند. از میان آن جمع شخصی از معنی قناعت پرسید و گفت ای پسر رسول خدا! قناعت یعنی چه؟
حضرت فرمود: قناعت مجموعه صفاتی از این قبیل است
«القَنَاعَةُ تَجْتَمِعُ إِلَى صِيَانَةِ النَّفْسِ وَعِزَّ القَدْرِ، وَ طَرْحٍ مُؤَنِ الاسْتِكْثَارِ. وَالتَّعَبُّد لِأَهلِ الدُّنْيَا».
۱ - قناعت صفت خویشتن داری است و شخصیت، کرامت و منزلت انسان را حفظ میکند و نفس انسان را از هر لغزشی باز میدارد
۲ - انسان را از گرفتاریهای افزون طلبی و زیاده خواهی و مخارج و مصرف گرایی بیهوده نجات میدهد.
3- آدمی را از طوق بندگی و بردگی اهل دنیا رهایی میبخشد.
یک انسان شریف و قانع هیچگاه به سبب حرص و طمع، تجمل گرایی و به دست آوردن ثروت دنیا غلام حلقه به گوش دیگران نمی شود.
بعد امام در تکمیل سخنان خود فرمود طریق قناعت را کسی پیشه نمی کند، جز دو نفر
۱ - مردی که اهل عبادت اطاعت و پرستش است و از قناعت، قصد و نیتش کسب اجر و پاداش آخرت است.
۲ - یا مرد بزرگوار شریفی که خود را از مردان لئیم و پست فطرت بی نیاز می داند. (1) . بحار، ج ۷۵، ص ۳۴۹؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۴۲ ؛ مسند الرضا ل ، ج ۱، ص ۲۷۲ و ۳۰۵ )
به یک معنا دو گروه از مردان در دنیا قناعت را پیشه کرده در زندگی خود قانع هستند و چشم از حرص از طمع فرو بسته، محتاج و سر سپرده دیگران نیستند
۱ - انسان مؤمن
۲ - انسان شریف و بزرگوار؛ کسی که در زندگی خود شخصیت و مردانگی داشته باشد حال پیرو هر دین آیین و مکتبی که می خواهد باشد.
از افراد پست فطرت درخواست نکنید (قناعت و بی نیازی)
عده ای از پیروان حضرت رضا الله برای تحصیل علم و دانش و شنیدن موعظه و پندی از آن حضرت به مجلس امام رضا آمدند. وقتی همه جمع شدند حضرت شروع به سخن کرد و فرمود
روزی یکی از دانشمندان بزرگ شنید که شخصی دعا میکند و می گوید:
«خداوندا! مرا از مردم بی نیاز کن
آن عالم ربانی با شنیدن این سخن به او گفت:
این گونه دعا نکن و چنین درخواست ننما؛ زیرا مردم از یکدیگر بی نیاز نیستند. بگو خداوندا مرا از مردم پست فطرت بی نیاز گردان (1) ا. فقه الرضا الليل ، باب ۱۰۰ ، ص ٣٦٧ ، بحار، ج ۷۲ ، ص ١٥٨ . )
انسان موجودی اجتماعی است و در شرایط اجتماعی است. برای داشتن یک جامعه سالم و یک زندگی خوب و با آرامش در کنار یکدیگر همه به هم نیازمند بوده و باید به همدیگر کمک نمایند. این یک معنای عام و کلی است؛ اما به معنای خاص پیرامون ارتباط دو نفر و یا چند نفر با یکدیگر خدا کند که انسان در مسایل خصوصی خانوادگی و اجتماعی خود هرگز به کسی محتاج نشود اگر هم برای رفع مشکلات زندگی خود به کسی نیازمند بود و احتیاج داشت هرگز محتاج و گرفتار آدم پست فطرت نشود. «انشاء الله»
اما برای تکمیل موضوع فوق مسأله قناعت راضی بودن به قدر کفاف عدم حرص و طمع و اطمینان و اعتماد به رزق و روزی حق تعالی و.... از جمله مواردی است که انسان را در زندگی توانمند و از مردم به ویژه مردم بخیل خسیس و پست فطرت بینیاز میگرداند.
امام علی بن موسی الرضا الله طبق جملاتی فرموده است
الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ عِزُّ الْمُؤْمِنِ».
یأس و ناامیدی از مردم و چشم طمع نداشتن به مال آنها - عزت و شرافت شخص مؤمن است». (1) ۱ و ۲ و ۳. فقه الرضا الله ، باب ۱۰۰ . )
شَرَفَ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ، وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُه عَنِ النَّاسِ».
عزت و شرافت و بزرگواری مؤمن به شب زنده داری و بی نیازی او از مردم است». (2) ۱ و ۲ و ۳. فقه الرضا الله ، باب ۱۰۰)
الْيَأْسُ غَنِيَ، وَ الْطَمَعِ فَقْرُ حَاضِرٌ».
یأس و ناامیدی از مردم ثروت و بی نیازی و طمع، فقر و گدایی نقد است». (3) ۱ و ۲ و ۳. فقه الرضا الله ، باب ۱۰۰ . )
طُوبَى لِمَنْ آمَنَ وَكَانَ عَيْشُهُ كَفَافاً».
خوشا به حال کسی که مؤمن و با ایمان است و معاش زندگی اش به قدر کفاف او می باشد». (4) فقه الرضا الله ، باب ۹۹ .)
«مَنْ قَنَعَ شَبِعَ، وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ لَمْ يَشْبَعْ».
کسی که قناعت پیشه کند همیشه سیر است؛ ولی کسی که قانع نباشد، هیچگاه سیر نمیشود و همیشه گرسنه و نیازمند است. (5) 5. فقه الرضا الله ، باب ۹۸ ؛ سفينه البحار، ج ۷، ص ٣٧٦ ؛ آثار الصادقين، ج ۳۴، ص ۳۴۰ )
«وَ لَا مَالَ أَنْفَعُ مِنَ الْقُنُوعِ».
هیچ مال و ثروتی سودمندتر از قناعت نیست. (1) ۱. فقه الرضا علي ، باب ۹۵ ؛ بحار، ج ۷۵، ص ۳۴۸ . )
الْقَنَاعَةُ تَجْمَعُ إِلَى صِيَانَةِ النَّفْسِ
قناعت صفت خویشتن داری است و شخصیت و کرامت انسان را حفظ میکند و نفس انسان را از هر لغزشی باز میدارد. (2) . بحار، ج ۷۵، ص ۳۵۳؛ مسند الرضاء ، ج ۱، ص ٣٥٣ . )