زهد و دوری از دنیا
تعلقات دنیوی در او بسیار اندک و همه ی اندیشه او حفظ منصب الهی و اجرای وظایف الهی بود. او، نجات خود را در زهــد و رستگاری خود را در تقوا و ورع می دانست.(. بحار، ج ۴۹، ص ۹۵) زرق و برق ها سبب آن نمیشدند که او از خط وظیفه خود دور افتد.
به دنیا و عناوین دنیوی بی رغبت بود؛ در عرضه حکومت به امام توسط مأمون و انکار امام از پذیرش آن فضل ، وزیر مأمون میگفت من هرگز خلافت را به این اندازه بی ارزش ندیدم که مأمون در تحویل آن به امام اصرار و امام از پذیرش آن شانه خالی کند.»(- عيون اخبار الرضا، ج ۲.)