وضعیت اقتصادی
اسلام مبارزه ی بزرگی را علیه فقر شروع کرده زیرا آن را مصیبت مخربی میداند که باید از زندگی جامعه حذف گردد از این رو بر حکام مسلمین واجب است که اقتصاد را برای افزایش درآمد افراد گسترش داده و رفاه را در بین مردم توسعه دهند. از جمله چیزهایی که اسلام به آن توجه ه دارد، گسترش اقتصاد است، بنابراین حکام مسلمین را ملزم کرده است که اموال دولت را در راه مصالح عامه ی مردم خرج کنند و این به رشد و توسعه ی کشاورزی و ایجاد پروژه های عمومی بستگی دارد و آنچه که کشور با آن سعادتمند بشود همان گونه که حکام مسلمانان را منع کرده است که چیزی از خزانه ی دولت برای خود و خویشاوندانشان بردارند اما بنی عباس این سیاست خلافت را برداشت؛ آنها مال خدا را مال دولت و بندگان خدا را بندگان خود گرفتند. آنها جهت رسیدن به امیال و آرزوهای خویش پول و نیز برای کاخهای خود و خوانندگان و بازیگران مبالغ زیادی را خرج و هبه می کردند بنابراین این سیاست به بحرانهای وخیمی انجامید و جامعه را به دو طبقه تقسیم کرد:
طبقه ی اول طبقه ی سرمایه داری که تمام ثروت امت منحصراً در اختیار آنها بود و کاری نداشتند، مگر بیکاری و لهو و لعب و اسراف در محرمات
طبقه ی دوم طبقه ی کارگران و کشاورزان که در فقر و محرومیت زندگی میکردند.
این تقسیم بندی در صفوف اجتماع منجر به عدم توازن در حیات اقتصادی و عدم آسایش در زندگی اجتماعی و سیاسی بر نحو تساوی شد.(الادارة الاسلاميه في عز العرب، ص ۸۲ .)
ما به طور مختصر درباره ی زندگی اقتصادی عمومی و رنج شهرنشینان از بدبختی و حرمان صحبت خواهیم کرد.
واردات دولت در عصر امام رضا علی بسیار زیاد بود. برای نمونه در آمد دولت از خراج تنها برای زمین بالغ بر چهارصد میلیون درهم میشد. لازم به ذکر است که زیادی پول باعث شده بود که شمرده نشود بلکه وزن شود به طور مثال می گفتند این شش یا هفت هزار قنطار طلاست.(. حياه الامام موسى بن جعفر عليه.)
متأسفانه این پول فراوان در جهت بهبود زندگی مسلمین خرج نمیشد و برای از بین برن فقر و محرومیت زدایی به مصرف نمیرسید بلکه بیشتر این پول خرج حکام و وزرا و فرزندان و خویشاوندان و اطرافیانشان و در راستای امیال و آرزوهای آنها میشد آنان برای شبهای سرخ پولهای غیر قابل شمارش صرف میکردند به طوری که خوانندگان و بازیگران و هرزگان صاحب ثروت بی حسابی میشدند.
حکام عباسی آن قدر ولخرج بودند که پول مسلمین را برای امیال و آرزوهای خود خرج میکردند برای نمونه، مأمون وقتی در دمشق در مضیقه ی مالی قرار گرفت، سی میلیون در هم از مال خراج را برای او بردند پس دستور داد بیست و چهار میلیون درهم آن را بین اصحابش تقسیم کنند و بقیه را خرج سربازانش نمود.(تاریخ ابن الاثیر، ج ۶، ص ۴۳۳.)
تلف کردن اموال مسلمین نزد حکام عباسی، شیوه ای مرسوم بود. برای مثال مأمون پارکی ساخت و پنجاه میلیون در هم خرج آن کرد متوکل برای قصرش معروف به «الماحوز» پنجاه میلیون درهم و برای قصر دیگرش معروف به «عروس» سی میلیون درهم و برای البهو» بیست و پنج میلیون درهم هزینه کرد شابشتی میگوید: «متوکل چون صاحب ذوق و انس بود خودش را وقف ساختن شانزده قصر مجلل در سامرا کرده بود و پول غیر قابل باوری خرج آن میکرد از کارهای اسرافکارانه ی او متوکل این بود که برای ختنه کردن اولادش ۸۶ میلیون درهم خرج کرد.(۲. الديارات، ص ۳۶۴)