وضعیت سیاسی
در عصر امام رضا کم بودند کسانی که هنوز بر این باور باشند که دستگاه بنی عباس همان ادامه و دنباله راه خلافت رسول الله الله و حتی راه و رسم شیخین است همه می دانستند این زمامداری از نوع زمامداری کسری و قیصر است که امروز در چهره ی خلافت به نام رسول الله الله و به اسم هارون یا مأمون خود نمایی میکند.
و دیگر در مردم ، انتظار رعایت خط اسلام و اجرای احکام دین نبود و یا اگر میشنیدند که در دربار فلان فساد و مفسده است چندان پریشان خاطری به آن ها دست نمیداد و امید آن را نداشتند که زما مادران برای شان قرآن تفسیر کنند و یا الگوی اسلام و قرآن باشند. البته زمامداران هم چندان در پی اثبات آن نبودند.
می بینیم که چگونه امت روحیه خود را از دست داده و امیدش از اسلام و سنت به یأس مبدل شده بود و چگونه بذر تفرقه ای که در سقیفه کاشته شده ، بعدها درخت پر از تیغ و خاری تنومند شد که تیغهای آن، چنان مردم را می گزید و میوه های تلخ و بی مزه ی آن ، روحها را مسموم می کرد. بنی عباس به مردم وعده آزادی داده بودند ، ولی اختناق ایجاد کردند دم از مساوات میزدند ولی به تعصب برتری عرب پای بند بودند سخن از اجرای حکم اسلامی داشتند ولی مردم را زنده به گور می کردند.