بيان حديث سلسلة الذهب» در نیشابور
امام در سفر خود به جانب مرو هنگامی که وارد نیشابور شد، دو تن از حافظين احادیث نبوی به نامهای ابو زرعه و محمد بن اسلم، به آن حضرت عرض کردند به حق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود بنما به ما صورت خود را و روایت کن از برای ما حدیثی از پدران خود از جدت که ما یاد کنیم تو را به آن حدیث» (۱)(منتهى الآمال، قمی، ص ۳۷۲) امام نیز در اجتماع مردم نیشابور حدیث زیر را از حضرت محمد از جبرئیل از خدای سبحان نقل فرمود:
«كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنى، فَمَنْ قالَها دَخَلَ حِصنى وَ مَن دَخَلَ حِصنى، آمِنَ مِنْ عَذَابِي» (۲)(ر.ک: منتهی الآمال، قمي، ص ۳۷۴؛ توضيح المسائل (فارسي)، الشيخ وحيد الخراساني، ص ۱۶۸؛ بحار الأنوار العلامة المجلسی، ج ۴۹، ص ۱۲۷؛ مسند الإمام الرضا ، الشيخ عزيز الله عطاردي، ج ۱، ص من حياة الإمام الرضا ۵۹؛ ج ۲، ص ۵۱۹؛ أعيان الشيعة، السيد محسن الأمين، ج ۲، ص ۱۸؛ كشف الغمة، ابن أبي الفتح الإربلي، ج ۳، ص ۱۰۲؛ حياة الإمام
الرضا اليا، السيد جعفر مرتضی ص ۳۱۶؛ صحيفة الرضا (فارسي)، جمع الشيخ جواد القيومي، ص ۲۱؛ شرح إحقاق الحق، السيد المرعشي ، ج ۱۲، ص ۳۸۸؛ ج ۱۹، ص ۵۸۰؛ ج ۲۸، ص ۶۱۰، ص ۶۶۷؛ نفحات الأزهار، السيد علي الميلاني، ج ۱۰، ص ۷۰.) «كلمة لا اله الا الله حصار من است پس هر کس که بگوید آن را، داخل در حصار من شده و کسی که داخل در حصار من شود، ایمن از عذاب من خواهد بود.»
همچنین روایت شده که چون شتر به راه افتاد آن حضرت بانگ برآورد: «آن شرایطی دارد و من یکی از شرایط آنم. (۳)(میزان الحكمة محمدى ریشهری، ص ۷۹۶)
زده در دشت لا خرگه که لا معبود الا الله ز کاخ نفی جسته ره به خلوتگاه استثنا
(دیوان، قاآنی، ص ۳۷)
ملک الشعراء بهار پس از ذکر حرکت امام ال از مدینه به سوی مرو و با اشاره به حدیث مذکور از قول خداوند خطاب به امام رضا علی چنین می گوید:
در معنى لا اله الا الله توحید سرای منقبت خوان شو
بگذار حدیث شرط و پیمانش حصن بشری ز نار نیران شو
(دیوان اشعار، بهار، ص ۲۸۵)
قیصر امین پور در شعر زیر ضمن اشاره به حدیث فوق با استناد به سخن پایانی امام ، توحید را مشروط به اعتقاد به ائمه می داند:
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان ترا میشناسند
بوی توحید مشروط بر بودن توست ای که آیات قرآن ترا میشناسند (۱)(تنفس صبح، امین پور، ص ۸۶)
موسوی گرمارودی نیز با توجه به حديث سلسلة الذهب و سخن پایانی امام ، آن حضرت را با عنوان «كلمة الله» مورد خطاب قرار می دهد:
يا كلمة الله ٫ عرفان در ایستگاه حرمت ٫ پیاده می شود (۲)(خط خون موسوی گرمارودی، ص ۴۵)