نسیم جنان جلد سوم  ( ص416 ) شماره‌ی 5581

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > قبول ولايتعهدی با شروط

خلاصه

ناظر

متن

شاعر در مصرع که جام زهر بلا را کشید و دم نکشید به مسئله ولایت عهدی و شهادت امام نظر دارد همان که در تواریخ ثبت است و در کتب آمده است: یاسر خادم و ریان بن صلت گویند چون کار خلیفه معزول امین پسر هارون در گذشت و امر خلافت برای مأمون مستقر شد نامه ای به امام رضا نوشت و آن حضرت را به خراسان طلبید. امام رضا الله به عللی تمسک می فرمود و عذر می خواست مأمون پیوسته به آن حضرت نامه مینوشت تا آن حضرت دانست که چاره ای ندارد و او دست بردار نیست. لذا از مدینه بیرون شد و ابو جعفر امام نهم الله ۷ ساله بود. مأمون به حضرت نوشت راه کوهستان و قم را در پیش نگیر بلکه از راه بصره و اهواز و فارس بیا؛ شاید مقصودش این بود که آن حضرت از راهی بیاید که شیعیانش کمتر باشند و از ناراحتی امام آگاه نشوند تا آنکه به مرو رسید. مأمون به حضرت عرضه داشت که امر خلافت را به عهده گیرد، ولی امام رضا خودداری فرمود. مأمون گفت پس باید ولایت عهدی را بپذیری. امام فرمود میپذیرم با شروطی که از تو میخواهم مأمون گفت: هر چه خواهی بخواه. امام رضا نوشت: من در امر ولایت عهدی وارد میشوم به شرط آنکه امر و نهی نکنم و فتوی و حکم ندهم و نصب و عزل ننمایم و هیچ امری را که پا برجاست دگرگونش نسازم و از همه این امور مرا معاف داری مأمون همه آن شروط را پذیرفت (۱)(اصول کافی، کلینی، ج ۲، ص ۴۰۷).

در بیان شخصیت والای امام همین بس که دشمنانشان نیز به بلندی مقام و مرتبه ایشان پی برده بوده اند چنانکه مأمون در توصیف ایشان برای عباسیان چنین نگاشته بود ... اما این که برای علی بن موسی بیعت می خواهم پس از احراز شایستگی او برای این امر و گزینش وی از سوی خودم است .... اما این که پرسیده اید آیا مأمون در زمینه این بیعت بینش کافی داشته، بدانید که من هرگز با او بیعت نکرده مگر با داشتن بینش کامل و علم به اینکه کسی در زمین باقی نماند که به لحاظ فضیلت و پاکدامنی از او وضع روشن تری داشته و یا به لحاظ پارسایی زهد در دنیا و آزادگی بر او فزونی گرفته باشد. کسی از او بهتر جلب خوشنودی خاص و عام را نمیکند و نه در برابر خدا از وی استوارتر کسی یافت نمی شود (۱)(على بن موسی امام رضا ، محمد زاده، ص ۹۴).

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی