350 پرسش در محضر علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 156-155 ) شماره‌ی 5607

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > وضعيت فکری و فرهنگی عصر امام > فعاليت واقفه

خلاصه

ابو مسروق گوید گروهی از واقفیه گفت: قربانت گردم از حال پدرت ما را مطلع کن.حضرت فرمود: پدرم در گذشت. گفت امامت را در اختیار چه کسی قرار داد؟فرمود: امامت را در اختیار من گذاشت.گفت: تو چیزی میگوئی که هیچ یک از پدرانت آن را نگفته اند حضرت رضا فرمود بهترین پدران من که حضرت رسول باشد آن مطلب را گفته است.گفت: از عمال این حکومت نمی ترسی فرمود:اگر بترسم در حقیقت کمک کار آنها خواهم بود، ابو لهب خدمت حضرت رسول الله آمد و گفت: از کارهایش دست بکشد و تهدید کرد فرمود اگر از تو خدشه ای به من برسد بدان که من در ادعای خود راستگو نیستم و این اولین معجزه ای بود که از پیغمبر ظاهر شد و من میگویم اگر از هارون به من خدشه ای وارد شد من هم راستگو نخواهم بود. حسن بن مهران :گفت مطلوب ما همین است که تو امامت خود را آشکار کنی.

متن

امام و فرقه واقفيه

ابو مسروق گوید گروهی از واقفیه مانند: علی بن ابی حمزه محمد بن اسحاق بن عمار حسین بن ،مهران و حسن بن ابی سعید مکاری خدمت حضرت رضا رسیدند، علی بن ابی حمزه گفت: قربانت گردم از حال پدرت ما را مطلع کن.

حضرت فرمود: پدرم در گذشت.

 گفت امامت را در اختیار چه کسی قرار داد؟

فرمود: امامت را در اختیار من گذاشت.

گفت: تو چیزی میگوئی که هیچ یک از پدرانت آن را نگفته اند!

حضرت رضا فرمود بهترین پدران من که حضرت رسول باشد آن مطلب را گفته است.

گفت: از عمال این حکومت نمی ترسی

فرمود:

لَوْ خِفْتُ عَلَيْهَا كُنْتُ عَلَيْهَا مُعِيناً إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ أَتَاهُ أَبُو لَهَبٍ فَتَهَدَّدَهُ ....

اگر بترسم در حقیقت کمک کار آنها خواهم بود، ابو لهب خدمت حضرت رسول الله آمد و گفت: از کارهایش دست بکشد و تهدید کرد فرمود اگر از تو خدشه ای به من برسد بدان که من در ادعای خود راستگو نیستم و این اولین معجزه ای بود که از پیغمبر ظاهر شد و من میگویم اگر از هارون به من خدشه ای وارد شد من هم راستگو نخواهم بود. حسن بن مهران :گفت مطلوب ما همین است که تو امامت خود را آشکار کنی.

امام فرمود:

فَتُرِيدُ مَا ذَا أَ تُريدُ أَنْ أَذْهَبَ إِلَى هَارُونَ ....

تو از من چه میخواهی؟ آیا قصد داری من نزد هارون بروم و به او بگویم تو امام نیستی و من امام هستم. پیغمبر در آغاز امر خود چنین کاری نکرد و فقط به خویشان و دوستان و اشخاص مورد اعتمادش مقصود خود را اظهار کرد 

شما به امامت پدران من معتقد هستید و نمی گوئید که علی بن موسی از روی تقیه نمیگوید پدرم زنده است، من از اظهار امامت خود تقیه نمیکنم و لیکن از اعتقاد به زنده بودن پدرم تقیه دارم». (ر.ک: عیون اخبار الرضا ٢١٣:۲ ح ٢٠؛ بحار ١١٤:٤٩ ح 5.)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه