اوصاف هارون الرشيد
او معروف ترین حاکم عباسی است. شهرت او زیاد و در شرق و غرب معروف بود دنیا به او روی آورده بود سلطنت وی درخشان بود بغداد عروس شرق پایتخت او بود و قدرت او در بیشتر مناطق جهان احاطه داشت . او بود که به ابرها میگفت: «تو» در قلمرو حکومتی من خواهی بارید.» پادشاهان جهان تسلیم او شدند و در پیش قدرت او کوچک شدند. ما حالا درباره ی بعضی از ممیزات شخصی او سخن می گوییم.
بی رحمی از صفات زشت او بود امیر شکیب ارسالان می گوید او جبار و سفاک بود؛ درست مانند جباران شرق. (حياه الامام الرضا، ص ۱۱۹.)
48
یک نمونه از قساوت او از بین بردن علویان و عذاب کردن سخت آنها و شکنجه ی دردآوری بود که هیچ وقت با آن رو به رو نبودند مگر در زمان پدر بزرگ سفاکش، منصور دوانیقی که ما مصیبتهایی را که آنها در زمان منصور با آن مواجه بودند شرح دادیم.
از صفات دیگر شخص ،هارون بدبینی نسبت به اشخاص برجسته و شریفی بود که در بین جامعه نفوذی داشتند و مردم از آنها بهره میبردند برای مثال او به مولای مسلمانان موسی بن جعفر عليه السلام بدبین شد و دستور داد او را در زندان تاریکی حبس نمودند و سپس با سم ایشان را مسموم کرد و این به دلیل آن بود که امام منزلت بزرگی در بین مسلمین داشت. همین طور او لجاجتی علیه آنهایی که شهرت داشتند و معروف شده بودند داشت همچنین در مورد آنهایی که فضیلتشان در میان مردم شایع شده بود. او برامکه را سرنگون کرد و بزرگانشان را کشت و آنها را پست کرد و املاکشان را مصادره نمود و آنها را با ذلت و خواری به دورترین نقاط مملکت فرستاد و این به خاطر شأن و مقامی بود که آنها در بین مردم پیدا کرده بودند و شعرا دائماً به خاطر جود و سخا و بخشش و کرمشان آنها را می ستودند این امر موجب خشم هارون شد و آنها را به سختی تنبیه کرد. در نتیجه بدبینی هارون جزء مشخصات او بود.
49
هارون الرشید برای تقوا و ایمان ارزشی قائل نبود. او پست بود و به شهوات و خوشیهای خود چسبیده بود. در زیر به نمونه هایی از گرایشهای ناپسند او اشاره میشود.
الف. شرب خمر
هارون معتاد به شرب خمر بود چه بسا خود هارون شخصاً عهده دار نوشاندن خمر به ندیمانش می شد.
خواهرش برای او مشروب خوب می ساخت و برایش می فرستاد. ما معتاد بودن او را به الکل در کتاب زندگی امام موسی بن جعفر عليه السلام مفصلاً شرح داده ایم.
ب اشتیاق به آواز
هارون الرشید در میان خوانندگان و مطربان رشد کرد؛ زیرا در آنجا تعداد زیادی نوازنده و خوانده ی زن وجود داشت برای نمونه در قصرش سیصد زن زیبا به نواختن آلات موسیقی و خواندن و آواز مشغول بودند.( التمدن الاسلامی، ج ۵، ص ۱۱۸) او خوانندگان را به سه گروه تقسیم کرده بود. طبقه ی اول مرکب از ابراهیم موصلی و ابن جامع و زلزل ضارب بود. زلزل عود می نواخت و موصلی و ابن جامع آواز میخواندند.
50
طبقه ی دوم اسحاق و سلیم بن سلام و عمرو الغزال بودند و طبقه ی سوم را صحبان کمانچه و طنبور تشکیل می دادند.( التاج، صص ۴۰ – ۴۲.)
هارون الرشید، عاشق سه خواننده از کنیزان خود بود و آنها . غادر ، مارده و هیلانه بودند هارون درباره ی آنها شعر زیر را سرود :
ملک الثلاث الأنسات و حلنن من قلبي اعز
مالي تطاوعنى البريه كلها و اطیعه و هن في عصيان
ما ذاك الا ان سلطان و به غلبن اعز من
سه زن جوان صاحب اختیار من شدند و عزیزترین جای قلب مرا اشغال کردند.
چرا تمام مردم از من اطاعت میکنند و من از آنها اطاعت میکنم؛ در حالی که آنها از من پیروی نمی کنند.
این چیزی نیست مگر قدرت عشق که آنها غالب شدند بر کسانی که از من قوی تر بودند.
ما به صورت مفصل در کتاب زندگی امام موسی بن جعفر علیه السلام ویژگیهای زندگی هارون الرشید را شرح داده ایم.
قوات الوفيات، ج ۴، ص ۲۲۵
51
ج بازی با نرد:
از دیگر کارهای پست هارون، عدم توجهش به کارهای خلاف دین از جمله ، بازی با نرد بود که نوعی از شطرنج ه است. یک روز با ابراهیم موصلی به بازی نرد مشغول بود، او روی ردایی که ابراهیم پوشیده بود شرط بست هارون ابراهیم را شکست داد بنابراین ابراهیم ایستاد و او جامه و ردایش را درآورد.
اما هارون الرشيد از پوشیدن آنها خودداری کرد و به او گفت: وای بر تو من جامه ی تو را بپوشم؟
ابراهیم جواب داد: بلی به خدا اگر بخواهی با من با انصاف عمل کنی اگر نخواستی با انصاف با من رفتار کنی تو قدرت داری و میتوانی
هارون گفت: «وای بر تو من می توانم فدیه به تو بپردازم؟»
او پاسخ داد: «بلی»
رشید پرسید: «فدیه ی آن چیست؟»
ابراهیم پاسخ داد تو پیشنهاد کردی ای امیرالمؤمنین اختیار با تو است.»
رشید گفت : «من همه ی جامه هایی را که پوشیده ام به تو خواهم داد.» ( الاغانی، ج ۵، صص ۶۷ - ۷۰)
52