350 پرسش در محضر علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 178-162، 185-178 ) شماره‌ی 5620

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

ناظر

متن

وقتی آن حضرت وارد شدند مأمون و محمد بن جعفر و تمام سادات حاضر در مجلس به احترام امام رضا برخاستند. حضرت و مأمون نشستند ولی بقیه همان طور ایستاده بودند تا اینکه خلیفه دستور نشستن داد و مأمون مدتی با آن حضرت گرم صحبت شد سپس رو به جاثلیق کرده گفت: ای جاثلیق این فرد علی بن موسی بن جعفر؛ پسر عمویم و از اولاد فاطمه دخت پیامبرمان و علی بن أبي طالب - صلوات الله عليهم - میباشد میل دارم با او صحبت کنی و بحث نمایی و حجت آوری و انصاف را رعایت کنی.

جاثلیق گفت: ای امیر المؤمنین چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال میکند که من آن را قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج میکند که من به او ایمان ندارم؟

امام فرمود:

يَا نَصْرَانِي فَإِنِ احْتَجَجْتُ عَلَيْكَ بِإِنْجِيلِكَ أَ تُقِرُّ بِهِ؟

ای مرد مسیحی اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم آیا می پذیری؟

جاثلیق گفت: مگر میتوانم آنچه انجیل فرموده رد کنم؟ به خدا قسم بر خلاف میل باطنی ام آن را قبول خواهم کرد.

ص162

امام فرمود: اکنون هر چه میخواهی سؤال کن و جوابت را بگیر. (سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ وَ اسْمَعِ الْجَوَابَ).

پرسید درباره نبوت عیسی و کتابش چه عقیده داری؟ آیا منکر آن دو هستی؟

امام فرمود:

أنَا مُقِرٌّ بِنُبُوَّةِ عِيسَى وَ كِتَابِهِ وَ مَا بَشَرَ بِهِ أُمَّتَهُ وَأَقَرَّتْ بِهِ الْحَوَارِيُّونَ وَ كَافِرُ بِنُبُوَّةِ كُلِّ عِيسَى لَمْ يُقِرَّ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّد و كِتَابِهِ وَ لَمْ يُبَشِّرْ بِهِ أُمَّتَهُ.

من به نبوت عیسی و کتابش و به آنچه امتش را بدان بشارت داده و حواریون نیز آن را قبول کرده اند ایمان دارم و به عیسایی که به نبوت محمد الله و کتاب او ایمان نداشته و امت خود را به او بشارت نداده؛ کافرم

جائلیق گفت مگر هر حکمی نیاز به دو شاهد عادل ندارد؟ امام فرمود: آری او گفت پس دو گواه عادل از غیر همدینان خود که مسیحیان نیز او را قبول داشته باشند معرفی فرما و از ما نیز از غیر همدینانت دو شاهد عادل بخواه.

امام فرمود:

الآنَ جِئْتَ بِالنَّصَفَةِ يَا نَصْرَانِي أَلَا تَقْبَلُ مِنِّي الْعَدَلَ وَ الْمُقَدَّمَ عِنْدَ الْمَسِيحِ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ؟

اکنون کلام به انصاف راندی آیا فردی که نزد حضرت دارای مقام و منزلتی بود قبول داری؟». مسیح جاثلیق گفت این شخص عادل کیست؛ نامش را بگو؟

امام فرمود: نظرت در باره یوحنا دیلمی چیست؟ (مَا تَقُولُ فِي يُوحَنَّا الدَّيْلَمِي).

ص163

جاثلیق گفت به به!! نام محبوبترین شخص نزد مسیح را بردی! امام فرمود:

أَقْسَمْتُ عَلَيْكَ هَلْ نَطَقَ الْإِنْجِيلُ أَنَّ يُوحَنَّا قَالَ إِنَّ الْمَسِيحَ أحْبَرَنِي بِدِين مُحَمَّد الْعَرَبِي؟ وَ بَشَرَنِي بِهِ أَنَّهُ يَكُونُ مِنْ بَعْدِي؟ فَبَشِّرْتُ بِهِ الْحَوَارِيِّينَ فَآمَنُوا بِهِ؟

تو را سوگند میدهم آیا در انجیل نیامده که یوحنا گفت: مسیح مرا به کیش محمد عربی آگاه نمود و بشارت داد که بعد از او خواهم آمد و من نیز به حواریون مژده دادم و آنان به او ایمان آوردند؟ 

جاثلیق گفت: بله یوحنا از قول حضرت مسیح این طور نقل کرده و نبوت مردی را بشارت داده و هم به أهل بيت و وصی او مژده داده ولی معین نکرده که این ماجرا چه وقت اتفاق خواهد افتاد و ایشان را برای ما معرفی نکرده است تا ایشان را بشناسیم.

امام فرمود:

فَإِنْ جِئْنَاكَ بِمَنْ يَقْرَأُ الْإِنْجِيلَ فَتَلَا عَلَيْكَ ذِكْرَ مُحَمَّدٍ وَ أهْل بَيْتِهِ وَ أُمَّتِهِ أَ تُؤْمِنُ بِهِ؟

اگر فردی که بتواند انجیل بخواند را در اینجا حاضر کنم و مطالب مربوط به محمد و أهل بيت و امت او را برایت تلاوت کند آیا ایمان می آوری؟

جاثلیق گفت: سخن نیکی است آن حضرت نیز ضمن احضار نسطاس رومی او را فرمود: سفر سوم انجیل(ظاهراً در این قسمت و در ادامه حدیث تصحیفی رخ داده باشد، چرا که انجیل سفر ندارد و آن مربوط به تورات است. ( آیت الله غفاری ).) را تا چه

ص164

حدی در حفظ داری؟ گفت به تمام و کمال آن را حفظ می باشم، سپس رو به رأس الجالوت نموده و فرمود: آیا انجیل خوانده ای؟ گفت: آری، امام فرمود:

فَخُذْ عَلَى السِّفْرَ الثَّالِثَ فَإِنْ كَانَ فِيهِ ذِكْرُ مُحَمَّد وَ أَهْل بَيْتِهِ وَ أُمَّتِهِ فَاشْهَدُوا لِي وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ ذِكْرُهُ فَلَا تَشْهَدُوا لِي ثُمَّ قَرَأَ السِّفْرَ الثَّالِثَ حَتَّى بَلَغَ ذِكْرَ النَّبِيِّ ص وَقَفَ ثُمَّ قَالَ يَا نَصْرَانِيُّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَسِيحِ وَ أُمِّهِ أَتَعْلَمُ أَنِّي عَالِمٌ بِالْإِنْجِيلِ؟

من سفر سوم را میخوانم اگر در آنجا مطلبی درباره محمد و أهل بيت او و امتش بود شهادت دهید و اگر مطلبی در این باره نبود شهادت ندهید سپس امام ضمن خواندن سفر سوم تا به ذکر پیامبر رسید؛ توقف کرده فرمود: ايي نصرانی تو را به حق مسیح و مادرش قسم، آیا دریافتی که من عالم به انجیل میباشم؟

گفت: آری، سپس مطلب مربوط به محمد و أهل بيت و امتش را تلاوت فرمود :گفت حال چه می گویی؟ این عین سخن مسیح است اگر مطالب انجیل را تکذیب کنی، موسی و عیسی ام را تکذیب کرده ای و اگر این مطلب را منکر شوی قتل تو واجب است زیرا به خدا و پیامبر و کتاب خود کافر شده ای، جاثلیق گفت مطلبی را که از انجیل برایم روشن شود انکار نمی کنم، بلکه بدان اذعان دارم.

امام فرمود شاهد بر اقرار او باشید امام ادامه داد: هر چه می خواهی سؤال کن جاثلیق گفت: حواریون حضرت مسیح و نیز علمای انجیل چند نفر بودند؟

ص165

حضرت رضا فرمود:

عَلَى الْخَبِير سَقَطْتَ أَمَّا الْحَوَارِيُّونَ فَكَانُوا اثْنَى عَشَرَ رَجُلًا وَكَانَ أَفْضَلُهُمْ وَأَعْلَمُهُمْ لُوقًا وَأَمَّا عُلَمَاءُ النصاري فَكَانُوا ثَلَاثَةَ رِجَال يُوحَنَّا الْأَكْبَرَ ياحي [بِاج] وَ يُوحَنَّا بقرقيسيا [بقرقيساً ] وَ يُوحَنَّا الدَّيْلَمِي بزخار برَجَاز ] وَ عِنْدَهُ كَانَ ذِكْرُ النَّبِيِّ ﷺ وَ ذِكْرُ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ الَّذِي بَشِّرَ أُمَّةٌ عِيسَى وَ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِهِ ثُمَّ قَالَ يَا نَصْرَانِيُّ وَ اللَّهِ إِنَّا لَتُؤْمِنُ بِعِيسَي الَّذِي آمَنَ بِمُحَمَّد وَ مَا تَنْقِمُ عَلَى عِيسَى شَيْئاً إِلَّا ضَعْفَهُ وَقِلَّةَ صِيَامِهِ وَ صَلَاتِهِ.

از خوب کسی پرسیدی حواریون دوازده نفر و عالم و برترشان الوقا بود و علمای مسیحیان سه نفر بودند یوحنای اکبر در «آخ»(ناحیه ای در شهر بصره و در سمت شرقی آن نک حکمت های حضرت مسیح ، اثر نگارنده: ١٢٦).)، یوحنایی در قرقیسیا»( شهری است در کنار رود فرات که به نام قرقیسیاء پسر طهمورث میباشد. (ر.ک: همان).)، و يوحنا دیلمی در رجاز و مطالب مربوط به رسول خدا و أهل بيت و امت او نزد وی بوده و هم او بود که امت عیسی و بنی اسرائیل را به نبوت حضرت محمد و أهل بيت و امتش مژده داد».

 سپس فرمود: «ای مسیحی قسم به خدا ما به عیسایی که به محمد له مؤمن بود ایمان داریم و نسبت به عیسای شما ایرادی نداریم جز ضعف و ناتوانی و کمی نماز و روزه او!».

ص166

جاثلیق گفت: به خدا سوگند دانش خود را تباه ساخته و خود را تضعیف نمودی میپنداشتم تو عالمترین فرد در بین مسلمین هستی

امام فرمود: مگر چطور شده؟

جاثلیق گفت: شما معتقدی که عیسی ضعیف بود و کم روزه می گرفت و کم نماز میخواند و حال آنکه آن حضرت حتی یک روز هم بدون روزه سپری نساخته و یک شب نیز به خواب نرفت و همیشه روزها روزه بود و شبها شب زنده دار

امام فرمود:

فَلِمَنْ كَانَ يَصُومُ وَ يُصَلَّى؟

برای نزدیکی و تقرب به چه کسی روزه می گرفت و نماز می خواند؟!».(در حقیقت امام با این جدل عقیده آنان مبنی بر الوهیت حضرت عیسی را باطل نمودند.)

جاثلیق نتوانست جوابی دهد و ساکت ماند.

امام فرمود: ای نصرانی از تو سؤالی دارم

جاثلیق گفت: بفرمایید، اگر بدانم جواب میدهم.

امام فرمود:

مَا أَنْكَرْتُ أَنَّ عِيسَى كَانَ يُحْيِي الْمَوْتِي بِإِذْنِ اللَّهِ.

چرا قبول نداری که عیسی با اذن خدا مرده ها را حیات میبخشید؟

جائلیق گفت زیرا احیا کننده مردگان و شفا دهنده کوران و مبتلا به پیسیی چنین کسی معبود و شایسته پرستیدن است.

امام فرمود:

ص167

فَإِنَّ الْيَسَعَ قَدْ صَنَعَ مِثْلَ مَا صَنَعَ عِيسَى مَشَى عَلَي الْمَاءِ وَ أَحْيَا الْمَوْتِي وَ أَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ....

یسع» نیز اعمال مانند کارهای عیسی انجام می داد، او بر آب راه می رفت و مرده را حیات میبخشید و نابینا و بیمار پیسی را شفا می داد ولی امتش وی را خدا ندانسته و هیچ کس وی را پرستش نکرد و «حزقیل پیامبر نیز همچون عیسی بن مریم مرده زنده کرد؛ سی و پنج هزار نفر را پس از گذشت شصت سال از مرگشان زنده کرد. سپس آن حضرت رو به رأس الجالوت کرده فرمود: آیا ماجرای این تعداد از جوانان بنی اسرائیل را در تورات دیده ای؟ بخت نصر ایشان را از بین اسیران بنی اسرائیل که در وقت حمله به بیت المقدس اسير شده بودند برگزیده و به بابل برد خداوند نیز وی را به سوی ایشان فرستاد و او آنان را زنده نمود این مطلب در تورات موجود است و هر کدام از شما انکار کند کافر است.

رأس الجالوت گفت این ماجرا را شنیده ام، و از آن باخبرم.

 امام فرمود: صحیح است اکنون نیک دقت کن و بنگر آیا این سفر از تورات را صحیح میخوانم؟ سپس آن حضرت آیاتی از تورات را بر ما تلاوت نمود یهودی با شنیدن تلاوت و صوت آن حضرت، با شگفتی جسم خود را به راست و چپ حرکت می داد، سپس حضرت رو به جاثلیق کرده پرسیدند: آیا اینها پیش از عیسی بوده اند یا عیسی پیش از آنان؟

 جاثلیق گفت آنان پیش از عیسی بوده اند. پس فرمود:

لَقَدِ اجْتَمَعَتْ قُرَيْشٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَسَأَلُوهُ أَنْ يُحْيِيَ لَهُمْ مَوْتَاهُمْ فَوَجَّهَ مَعَهُمْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب ....

ص168

قریش همگی نزد آن حضرت بها آمده و خواستند که آن جناب مرده هایشان را زنده کند رسول خدا ؛ علی بن ابیطالب الا را همراه ایشان به صحراء قبرستان) فرستاده و فرمود در آنجا با صدای بلند افرادی را که اینان خواهان زنده شدنشان هستند صدا بزن و تک تک نام ایشان را ببر و بگو محمد رسول خدا میگوید به اذن خدا برخیزید! پس همه برخاسته خاکهای سرشان را می تکاندند و مردان قریش نیز از ایشان درباره امورشان پرسش میکردند و در ضمن گفتند: محمد پیامبر شده است مردگان از خاک برخاسته گفتند: ای کاش ما نیز وی را دریافته به او ایمان می آوردیم و رسول خدا نیز افراد نابینا یا مبتلا به پیسی و دیوانگان را شفا داده است با حیوانات پرندگان جن و شیاطین صحبت کرده است ولی ما آن حضرت را خدا نمی دانیم و در عین حال منکر فضائل این دسته از پیامبران نیستیم، شما که عیسی را معبود خود میخوانید باید دو پیامبر یسع و حزقیل را نیز معبود خود بدانید زیرا آن دو نیز نظیر عیسی مردگان را زنده می کردند و معجزات دیگر او را نیز انجام می دادند.

و همچنین تعدادی از بنی اسرائیل که به هزاران نفر می رسیدند از بیم طاعون از دیار خود خارج شدند، ولی . خداوند جان ایشان را در یک لحظه گرفت، اهل آن دیار اطراف آن مردگان حصاری کشیدند و آنان را به همان حال رها کردند تا استخوانهایشان ،پوسید روزی یکی از انبیاء بنی اسرائیل از آنجا عبور میکرد از کثرت استخوان های پوسیده به شگفت آمد، خداوند به او وحی فرمود که آیا میل داری

ص169

ایشان را برای تو زنده کنم تا آنان را انذار کرده و دین خود را تبلیغ کنی؟ گفت آری ای پروردگار من. پس خداوند وحی فرستاد که ایشان را صدا بزن او نیز چنین ندا کرد ای استخوانهای پوسیده به فرمان خدا برخیزید! در یک آن همه زنده شده و با تکاندن خاک از سر خود برخاستند.

 و دیگر حضرت ابراهیم خلیل وقتی پرندگانی را گرفته و تکه تکه نمود و هر قسمت را بر روی کوهی قرار داد؛ سپس همه را خواند و زنده شدند و به سوی او آمدند.

 و همچنین حضرت موسی ها و هفتاد نفر همراهش که از بین بنی اسرائیل انتخاب کرده بود وقتی به کوه رفتند و گفتند: تو خدا را دیده ای او را به ما نیز نشان بده او گفت من او را ندیده ام ولی ایشان اصرار کرده گفتند ما کلام تو را تصدیق نمی کنیم مگر اینکه آشکارا خدا را ببینیم - بقره: ٥٥»، در نتیجه صاعقه ای آنان را سوزاند و نابود ساخت.

 و موسی تنها ماند و به خداوند عرض کرد خداوندا! من هفتاد تن از بنی اسرائیل را برگزیدم و همراه خود آوردم و اکنون تنها بر می گردم چطور امکان دارد قوم من سخنانم را در این واقعه بپذیرند؟ اگر میخواستی هم من و هم ایشان را قبلا از بین میبردی آیا ما را به خاطر کار بی خردان هلاک می سازی؟ خدا نیز ایشان را پس از مرگشان زنده نمود.

سپس امام افزود:]

هیچ یک از مواردی را که برایت ذکر کردم نمی توانی رد کنی زیرا همگی مضمون آیاتی از تورات، انجیل، زبور و قرآن است اگر هر کس که مرده زنده میکند و نابینایان و مبتلایان

ص170

به پیسی و دیوانگان را شفا می دهد خدا باشد، پس اینها را هم خدا بدان، حال چه می گویی؟».

 جائلیق گفت بله حرف حرف شماست، معبودی جز الله نیست. سپس امام به رأس الجالوت فرمود: 

يَا يَهُودِيُّ أَقْبِلْ عَلَى أَسْأَلُكَ بِالْعَشْرِ الْآيَاتِ الَّتِي أُنْزِلَتْ عَلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ هَلْ تَجِدُ فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوباً نَبَا مُحَمَّد وَ أُمَّتِهِ إِذَا جَاءَتِ الْأُمَّةُ الْأَخِيرَةُ أَتْبَاعَ رَاكِبِ الْبَعِيرِ يُسَبِّحُونَ الرَّبَّ جِداً جداً تسبيحاً جديداً في الْكَنَائِسِ الْجَدَدِ فَلْيَفْزَعْ بَنُو إِسْرَائِيلَ إِلَيْهِمْ وَ إِلَى مَلِكِهِمْ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ فَإِنَّ بِأَيْدِيهِمْ سُيُوفَاً يَنْتَقِمُونَ بِهَا مِنَ الْأُمَمِ الْكَافِرَةِ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ هَكَذَا هُوَ فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوبٌ. 

تو را به ده آیه ای که بر حضرت موسی نازل شد سوگند می دهم که آیا خبر محمد و امتش در تورات، موجود هست؟ که آن زمان که امت آخر پیروان آن شتر سوار بیایند و خداوند را بسیار بسیار تسبیح گویند، تسبیحی جدید در معبدهایی جدید در آن روزگار بنی اسرائیل باید به سوی ایشان و به سوی پادشاه ایشان روان شوند تا دلهاشان آرام گیرد، چون آنان شمشیرهایی بدست دارند که توسط آن از کفار در گوشه و کنار زمین انتقام میگیرند آیا این مطلب همین طور در تورات مکتوب نیست؟».

 رأس الجالوت گفت آری ما نیز آن را همین گونه در تورات یافته ایم. سپس به جاثلیق فرمود با کتاب «شعیا» تا چه حد آشنایی؟ گفت: حرف به حرفش را میدانم.

سپس به آن دو فرمود:

ص171

ا تَعْرفَانِ هَذَا مِنْ كَلَامِهِ يَا قَوْمٍ إِنِّي رَأَيْتُ صُورَةَ رَاكِبٍ الْحِمَارِ لَابِساً جَلَابِيبَ النُّورِ وَرَأَيْتُ رَاكِبَ الْبَعِيرِ ضَوْؤُهُ ضَوْءُ الْقَمَرِ ؟

آیا قبول دارید که این مطلب از گفته های اوست: «ای مردم، من تصوير آن شخص سوار بر دراز گوش را دیدم در حالی که لباسهایی از نور بر تن داشت و آن شتر سوار را دیدم که نورش همچون نور ماه بود؟

آن دو جواب دادند بله شعیا این گونه گفته است.

امام فرمود:

يا نَصْرَانِي أَ هَلْ تَعْرِفُ فِي الْإِنْجِيلَ قَوْلَ عِيسَى إِنِّى ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّكُمْ وَ رَبِّي وَ الْبَارِقْلِيطَا جَاء هُوَ الَّذِي يَشْهَدُ لِي بِالْحَقِّ كَمَا شَهِدْتُ لَهُ وَ هُوَ الَّذِي يُفَسِّرُ لَكُمْ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ الَّذِي يُبْدِي فَضَائِحَ الْأُمَمِ وَ هُوَ الَّذِي يَكْسِرُ عَمُودٌ الْكُفْر ؟

آیا با این گفته عیسی در انجیل آشنا هستید: «من به سوی خدای شما و خدای خودم خواهم رفت و فارقلیطا خواهد آمد(مرحوم علامه شعرانی در کتاب اثبات نبوت ص ٢٤١ می فرماید: «باید دانست که حضرت مسیح اله بشارت به آمدن فارقلیط» داد و این لغت یونانی و در اصل پرکلیتوس به کسر پاء فارسی و راء - است که چون معربش کردند فارقلیط شد و پر کلیتوس کسی است که نام او بر سر زبانها باشد و همه کس او را ستایش کند و معنی «أحمد» همین است و نزد این بنده مؤلف کتاب لغت یونانی به انگلیسی هست، آن را به آشنایان زبان انگلیسی نشان دادم گفتند پر کلیتوس را به همین معنی ترجمه کرده است، حتی معنی تفضیلی که در احمد» است یعنی ستوده تر) و در محمد نیست از کلمه پر کلیتوس یونانی نیز فهمیده میشود و این کتاب لغت طبع انگلستان است و نصارای امروز به جای این کلمه در ترجمه های انجیل تسلی دهنده می آورند و خوانندگان هر جا که این کلمه را دیدند بدانند در اصل انجیل به جای آن کلمه فارقلیط است و به عقیده مسیحیان کلمه پر کلیتوس» به فتح راء است و گویند اگر به کسر این دو حرف بوده به معنی «احمد» بود، چون به فتح است به معنی تسلی دهنده» است، و به عقيده ما ترجمه أول صحیح است و در قرآن سوره صف آیه (۶) فرموده: وَ مُبَشِّراً بِرَسُول يأتى من بَعْدَى اسْمُهُ أَحْمَدُ - انتهی. سپس جناب علامه در ادامه دلائل صدق مدعای خود را بیان فرموده اند و لازم به ذکر است که در برخی از نسخ حدیث «بارقلیطا» آمده است. (نک: جعفری، بهراد ترجمة الاحتجاج ٢: ٤٣٥).) و اوست که به نفع من و به حق شهادت خواهد داد

ص172

همان طور که من برای او شهادت دادم و اوست که همه چیز را برای شما تفسیر خواهد کرد و اوست که رسوایی های امتهای را آشکار خواهد کرد و اوست که ستون خیمه کفر را خواهد شکست.

جاثلیق گفت هر چه از انجیل بخوانی آن را قبول داریم. امام فرمود: آیا قبول داری این مطلب در انجیل موجود است؟

گفت: آری. حضرت افزود

يَا جَاتَلِيقُ أَلَا تُحْبِرُنِي عَنِ الْإِنْجِيلِ الْأَوَّلِ حِينَ افْتَقَد تُمُوهُ عِنْدَ مَنْ وَجَدْتُمُوهُ وَ مَنْ وَضَعَ لَكُمْ هَذَا الْإِنْجِيلَ.

ص173

آن زمان که انجیل نخست را گم کردید، آن را نزد چه کسی یافتید و چه کسی این انجیل را برای شما وضع کرد؟».

جاثلیق گفت: ما فقط یک روز انجیل را گم کردیم و سپس آن را تر و تازه یافتیم یوحنا و متی آن را برای ما پیدا کردند.

فرمود:

مَا أَقَلَّ مَعْرِفَتَكَ بِسُنَنِ الْإِنْجِيلِ وَ عُلَمَائِهِ فَإِنْ كَانَ كَمَا تَزْعُمُ فَلِمَ احْتَلَفْتُمْ فِي الْإِنْجِيل ؟ ....

چقدر نسبت به قصه این انجیل و علمای آن بی اطلاع هستی؟ اگر این مطلب همان طور باشد که تو میگویی، پس چرا در مورد انجیل دچار اختلاف شدید؟ این اختلاف در همین انجیلی است که امروزه در دست دارید اگر مثل روز نخست بود که در آن دچار اختلاف نمی شدید ولی من مطلب را برایت روشن میکنم آن زمان که انجیل نخست گم شد مسیحیان نزد علمای خود گرد آمده و گفتند: عیسی بن مریم کشته شده و انجیل را نیز گم کرده ایم، شما علما نزد خود چه دارید؟ الوقا و مرقابوس و يوحنا و متی گفتند: ما انجیل را از حفظ هستیم و هر روز یک شنبه یک سفر از آن را برای شما خواهیم آورد محزون نباشید و کنیسه ها را خالی نگذارید هر یک شنبه یک سفر از آن را برای شما خواهیم خواند تا تمام انجیل را گرد آوریم سپس آن حضرت فرمود: الوقا، مرقابوس، یوحنا و متى نشستند و این انجیل را پس از گم شدن انجیل نخست برای شما نگاشتند و این چهار نفر شاگرد شاگردان اولین بودند آیا این مطلب را می دانستی؟».

ص174

جائلیق گفت این مطلب را تا به حال نمی دانستم و از برکت آگاهی شما نسبت به انجیل امروز برایم روشن شد، و مطالب دیگری را که تو میدانستی از شما شنیدم، قلبم شهادت می دهد که آنها همه حق است از فرمایشات شما بسیار استفاده کردم.

امام فرمود: به نظر تو گواهی این افراد چطور است؟

 جاثلیق گفت گواهی اینان قابل قبول میباشد، اینان علمای انجیل هستند و هر چه را تأیید کنند و بدان شهادت دهند حق و درست است.

امام به مأمون و أهل بيتش و سایر حضار فرمود: شما گواه باشید.

گفتند ما گواهیم سپس به جاثلیق فرمود:

 تو را به حق پسر (عیسی) و مادرش (مریم ) سوگند می دهم آیا میدانی که متی گفته است: مسیح، فرزند داود بن ابراهيم بن اسحاق بن يعقوب بن يهوذا بن خضرون است و مرقابوس درباره اصل و نسب عیسی بن مریم گفته است: او «کلمه» خدا است که خداوند او را در جسد انسانی قرار داد و به صورت انسان درآمد و الوقا گفته است: عيسي بن مریم و مادرش انسانهایی بودند از خون و گوشت که روح القدس در آنان حلول کرد و در ضمن قبول داری که از قسمتی از مطالب این است که فرموده ای حواریون براستی و صداقت برایتان میگویم تنها کسی می تواند به آسمان صعود کند که از همان جا آمده باشد جز راكب شتر؛ خاتم الأنبیاء، که او به آسمان صعود میکند و فرود می آید، نظرت راجع به این کلام چیست؟».

ص175

جاثلیق گفت: این سخن عیسی است و ما آن را انکار نمی کنیم امام فرمود: نظرت درباره شهادت و گواهی الوقا، مرقابوس و متی درباره عیسی و اصل و نسب او چیست؟

 جاثلیق گفت به عیسی افتراء زده اند. امام به حاضران فرمود:

يَا قَوْمِ أَ لَيْسَ قَدْ زَكَّاهُمْ وَ شَهِدَ أَنَّهُمْ عُلَمَاءُ الْإِنْجِيلِ وَ قَوْلَهُمْ حَقٌّ؟

مگر او هم اکنون پاکی و صداقت ایشان را تأیید نکرد و نگفت آنان علمای انجیل هستند و گفتارشان كاملا حق و حقیقت است؟».

جاثلیق گفت ای عالم أهل اسلام میل دارم مرا در مورد این چهار تن معاف داری امام فرمود قبول است تو را معاف کردیم حال هر چه میخواهی پرسش کن.

جاثلیق گفت: بهتر است دیگری سؤال کند، سوگند به حق مسیح که من فکر نمیکردم در علمای مسلمین کسی مثل شما وجود داشته باشد.

امام رو به رأس الجالوت کرده فرمود: اکنون من از تو پرسش کنم یا تو می پرسی؟

گفت من میپرسم و تنها جوابی را قبول می کنم که یا از تورات باشد یا از انجیل و یا از زبور داود یا صحف ابراهیم و موسی امام فرمود:

لَا تَقْبَلْ مِنِّي حُجَّةً إِلَّا بِمَا تَنْطِقُ بِهِ التَّوْرَاةُ عَلَى لِسَانِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ الله وَ الْإِنْجِيلُ عَلَى لِسَانِ عِيسَى بْن مَرْيَمَ وَ الزَّبُورُ عَلَى لِسَانِ دَاوُد .

ص176

پاسخی را از من نپذیر مگر اینکه از تورات موسی یا انجیل عیسی و یا زبور داود باشد».

 رأس الجالوت :گفت از کجا نبوت محمد را اثبات می کنی؟

امام فرمود:

شَهِدَ بِنُبُوَّتِهِ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ وَ دَاوُدُ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ.

یهودی موسی بن عمران عیسی بن مریم داود خلیفه خدا در زمین به نبوت او گواهی داده اند.

 رأس الجالوت :گفت گفته موسی بن عمران را ثابت کن امام فرمود:

تَعْلَمُ يَا يَهُودِئُ أَنَّ مُوسَى أَرْضِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّهُ سَيَأْتِيكُمْ نَبِيُّ مِنْ إِخْوَانِكُمْ فِيهِ فَصَدِّقُوا وَ مِنْهُ فَاسْمَعُوا؟ فَهَلْ تَعْلَمُ أَنَّ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِحْوَةً غَيْرَ وَلْدِ إِسْمَاعِيلَ إِنْ كُنْتَ تَعْرِفُ قَرَابَةَ إِسْرَائِيلَ مِنْ إِسْمَاعِيلَ وَ النَّسَبَ الَّذِي بَيْنَهُمَا مِنْ قِبَلِ إِبْرَاهِيمَ .

مگر قبول نداری که موسی به بنی اسرائیل سفارش نموده و گفت: «پیامبری از برادران شما خواهد آمد، او را تصدیق کرده و از وی اطاعت نمائید حال اگر خویشاوندی بین اسرائیل (يعقوب) و اسماعیل و رابطه بین آن دو را از طرف ابراهیم میدانی آیا قبول داری که بنی اسرائیل برادرانی غیر از فرزندان اسماعیل نداشتند؟».

رأس الجالوت گفت آری این همان گفته حضرت موسی است و ما آن را رد نمی کنیم فرمود: آیا از برادران بنی اسرائیل پیامبری غیر از محمد آمده؟ گفت: نه.

ص177

فرمود: آیا از نظر شما این مطلب صحیح نیست؟ 

گفت: آری صحیح است ولی دوست دارم صحت آن را از تورات برایم ثابت کنی امام فرمود: 

هَلْ تُنْكِرُونَ التَّوْرَاةَ تَقُولُ لَكُمْ جَاءَ النُّورُ مِنْ قِبَلِ طُور سَيْنَاءَ؟ وَ أَضَاءَ لِلنَّاسِ مِنْ جَبَلٍ سَاعِيرَ وَ اسْتَعْلَنَ عَلَيْنَا مِنْ جَبَلٍ فَارَانَ. 

آیا منکر این مطلب هستی که تورات به شما می گوید: «نور» از جانب طور سینا آمد و از کوه ساعیر بر ما درخشید و از کوه فاران بر ما آشکار گردید؟ رأس الجالوت :گفت با این کلمات آشنا هستم ولی تفسیر آن را نمی دانم. امام فرمود:

أنا أخبِرُكَ بِهِ. أَمَّا قَوْلُهُ جَاءَ النُّورُ مِنْ قِبَلِ طُورِ سَيْنَاءَ فَذَلِكَ وَحْيُّ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَي الَّذِي أَنْزَلَهُ عَلَى مُوسَى... 

من برایت خواهم گفت جمله نور» از جانب طور سینا آمده اشاره به وحی خداوند است که در کوه طور سینا بر موسی نازل کرد و جمله از کوه ساعیر بر ما درخشید اشاره به کوهی است که خداوند در آن بر عیسی بن مريم وحي فرمود و جمله از کوه فاران بر ما آشکار گردید اشاره به کوهی از کوههای مکه است که فاصله اش تا مکه یک یا دو روز میباشد و شعیای پیامبر طبق گفته تو و دوستانت در تورات گفته است: دو سوار» را میبینم که زمین برایشان می درخشد، یکی از آنان سوار بر دراز گوشی است و آن دیگری سوار بر شتر سوار بر دراز گوش و سوار بر شتر کیستند؟».

ص178

رأس الجالوت گفت آنان را نمی شناسم، ایشان را معرفی كن.

امام فرمود:

أَمَّا رَاكِبُ الْحِمَارِ فَعِيسَى وَ أَمَّا رَاكِبُ الْجَمَلِ فَمُحَمَّدٌ أَتُنْكِرُ هَذَا مِنَ التَّوْرَاةِ؟ 

آنکه بر دراز گوش سوار است؛ عیسی است و آن شتر سوار محمد ، آیا این مطلب تورات را منکر هستی؟»

گفت: نه، انکار نمی کنم.

امام پرسید آیا حیقوق پیامبر را می شناسی؟ گفت: بله میشناسم امام فرمود:

فَإِنَّهُ قَالَ وَ كِتَابُكُمْ يَنْطِقُ بِهِ جَاءَ اللَّهُ تَعَالَي بِالْبَيَانِ ....

حیقوق چنین گفته است و کتاب شما نیز همین مطلب را می گوید - خداوند از کوه فاران بیان آورد و آسمانها از تسبیح گفتن محمد و امتش پر شده است، سوارانش را بر دریا و خشکی سوار میکند و کنایه از تسلط امت اوست بر دریا و خشکی بعد از خرابی بیت المقدس کتابی جدید برای ما می آورد و منظور از کتاب فرقان است آیا به این مطالب ایمان داری؟

رأس الجالوت گفت این مطالب را حیقوق گفته است و ما منکر آن نیستیم.

امام فرمود:

فَقَدْ قَالَ دَاوُدُ فِي زَبُورِهِ وَ أَنْتَ تَقْرَوْهُ اللَّهُمَّ ابْعَثْ مُقِيمَ السُّنَّةِ بَعْدَ الْفَتْرَةِ فَهَلْ تَعْرِفُ نَبِيّاً أَقَامَ السُّنَّةَ بَعْدَ الْفَتْرَةِ غَيْرَ مُحَمَّد ؟

ص179

داود در زبورش - که تو نیز آن را می خوانی - گفته است: «خداوندا! برپاکننده سنت بعد از فترت را مبعوث کن، آیا پیامبری غیر از محمد الله را میشناسی که بعد از دوران فترت سنت را احیاء و برپا کرده باشد؟!». رأس الجالوت گفت این سخن داود است و آن را قبول دارم، منکر نیستم ولی منظور او عیسی بوده است و روزگار

عیسی همان دوران فترت است، امام فرمود: جَهِلْتَ أَنَّ عِيسَى لَمْ يُخَالِفِ السُّنَّةَ وَكَانَ مُوَافِقاً لِسُنَّةِ التَّوْرَاةِ حَتَّي رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ فِي الْإِنْجِيلِ مَكْتُوبٌ أَنَّ ابْنَ الْبَرَّةِ ذَاهِبٌ وَ الْفَارِقْلِيطَا جَاء مِنْ بَعْدِي هُوَ يُخْفِّفُ الْأَصَارَ وَ يُفَسِّرُ لَكُمْ كُلَّ شَيْءٍ وَ يَشْهَدُ لِي كَمَا شَهِدْتُ لَهُ أَنَا جِئْتُكُمْ بِالْأَمْثَالِ وَ هُوَ يَأْتِيكُمْ بِالتَّأْوِيلِ أَ تُؤْمِنُ بِهَذَا فِي الإنجيل ؟

تو نمیدانی و اشتباه میکنی عیسی با سنت تورات مخالفت نکرد بلکه موافق آن سنت و روش بود تا آن هنگام که خداوند او را به نزد خود بالا برد و در انجیل چنین آمده است: «پس زن نیکوکار میرود و فارقلیطا بعد از او خواهد آمد و او کسی است که سنگینی ها و سختی ها را آسان کرده و همه چیز را برایتان تفسیر میکند و همان طور که من برای او شهادت

میدهم او نیز برای من شهادت میدهد من امثال را برای شما آوردم او تأویل را برایتان خواهد آورد، آیا به این مطلب در انجیل ایمان داری؟».

گفت: بله، آن را انکار نمی کنم.

ص180

امام فرمود: ای رأس الجالوت از تو درباره پیامبرت موسی بن عمران میپرسم گفت بفرمائید فرمود: چه دلیلی بر نبوت موسى هست؟ (مَا الْحُجَّةُ عَلَى أَنَّ مُوسَى ثَبَتَتْ نُبُوَّتُهُ؟). 

مرد یهودی گفت معجزاتی آورد که انبیای پیشین نیاورده بودند امام فرمود: مثل چه چیز؟

گفت: مثل شکافتن دریا و تبدیل کردن عصا به مار و ضربه زدن به سنگ و روان شدن چند چشمه از آن ید بیضاء و نیز آیات و نشانه هایی که دیگران قدرت بر آن نداشتند و ندارند.

امام فرمود:

صدقْتَ فِي أَنَّهَا كَانَتْ حُجَّتَهُ عَلَى نُبُوَّتِهِ إِنَّهُ جَاءَ بِمَا لَا يَقْدِرُ الْخَلْقُ عَلَى مِثْلِهِ أَ فَلَيْسَ كُلُّ مَن ادَّعَى أَنَّهُ نَبِيٌّ وَ جَاءَ بِمَا لَا يَقْدِرُ الْخَلْقُ عَلَى مِثْلِهِ وَجَبَ عَلَيْكُمْ تَصْدِيقُهُ. در مورد اینکه دلیل موسی بر حقانیت دعوتش این بود که کاری کرد که دیگران نتوانستند انجام دهند درست می گویی حال هر کس که ادعای نبوت کند سپس کاری انجام دهد که دیگران قادر به انجام آن نباشند آیا تصدیقش بر شما واجب نیست؟».

گفت: نه، زیرا موسی به خاطر قرب و منزلتش نزد خداوند نظیر نداشت و هر کس که ادعای نبوت کند، بر ما واجب نیست که به او ایمان بیاوریم مگر اینکه معجزاتی مثل معجزات موسی داشته باشد. امام فرمود:

اسلام فَكَيْفَ أَقْرَرْتُمْ بِالْأَنْبِيَاءِ الَّذِينَ كَانُوا قَبْلَ مُوسَى وَ لَمْ يَفْلِقُوا الْبَحْرَ وَ لَمْ يَفْجُرُوا مِنَ الْحَجَرِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ عَيْناً وَ

ص181

لَمْ يُخْرِجُوا أَيْدِيَهُمْ مِثْلَ إِحْرَاج مُوسَى يَدَهُ بَيْضَاءَ وَ لَمْ يَقْلِبُوا الْعَصَا حَيَّةٌ تَسْعَي؟

پس چگونه به انبیائی که قبل از موسی بودند ایمان دارید و حال آنکه آنان دریا را نشکافتند و از سنگ دوازده چشمه ایجاد نکردند، و مثل موسی «ید بيضاء نداشتند و عصا را به مار تبدیل نکردند. 

یهودی گفت من که گفتم هر گاه برای اثبات نبوتشان معجزاتی بیاورند هر چند غیر از معجزات موسی باشد تصديقشان واجب است. امام فرمود:

يَا رَأْسَ الْجَالُوتِ فَمَا يَمْنَعُكَ مِنَ الْإِقْرَارِ بِعِيسَى بْنِ مَرْيَمَ وَ كَانَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَ يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَ يَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ، ثُمَّ يَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَائِراً بِإِذْنِ الله.

پس چرا به عیسی بن مریم ایمان نمی آوری؟ با اینکه او مرده زنده میکرد و افراد نابینا و مبتلا به پیسی را شفا می داد و از گل پرنده ای گلی میساخت و در آن می دمید و آن مجسمه گلی به اذن خداوند به پرنده ای زنده تبدیل می شد؟». 

رأس الجالوت گفت میگویند که او این کارها را انجام می داد ولی ما ندیده ایم. امام فرمود: ا رَأَيْتَ مَا جَاءَ بِهِ مُوسَى مِنَ الْآيَاتِ وَ شَاهَدْتَهُ أَلَيْسَ إِنَّمَا جَاءَ الْأَحْبَارُ مِنْ ثِقَاتِ أَصْحَابِ مُوسَى أَنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ؟

 آیا معجزات موسی را دیده ای؟ آیا اخبار این معجزات از طریق افراد قابل اطمینان به شما نرسیده است؟».

ص182

گفت بله همین طور است.

امام فرمود:

كَذَلِكَ أَيْضاً أَتَتْكُمُ الْأَحْبَارُ الْمُتَوَاتِرَةُ بِمَا فَعَلَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ فَكَيْفَ صَدَقْتُمْ بِمُوسَى وَ لَمْ تُصَدِّقُوا بِعِيسَي؟ 

بسیار خوب همچنین در باره معجزات عیسی اخبار متواتر برای شما نقل شده پس چرا موسی را تصدیق کردید و به او ایمان آوردید ولی به عیسی ایمان نیاوردید؟».

مرد یهودی جوابی نداد حضرت ادامه فرمودند:

وَ كَذَلِكَ أَمْرُ مُحَمَّد وَ مَا جَاءَ بِهِ وَ أَمْرُ كُلِّ نَبِي بَعَثَهُ اللَّهُ وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنَّهُ كَانَ يَتِيماً فَقِيراً رَاعِياً أَثِيراً وَ لَمْ يَتَعَلَّمْ وَ لَمْ يَحْتَلِفْ إِلَى مُعَلِّم ثُمَّ جَاءَ بِالْقُرْآنِ الَّذِي فِيهِ قصَصُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَحْبَارُهُمْ حَرْفاً حَرْفاً وَ أَحْبَارُ مَنْ مَضَى وَ مَنْ بَقِيَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ كَانَ يُحْبِرُهُمْ بِأَسْرَارِهِمْ وَ مَا يَعْمَلُونَ فِي بُيُوتِهِمْ بِآيَاتِ كَثِيرَةٍ لَا تخصي.

 و همچنین است موضوع نبوت محمد ه و نیز هر پیامبر دیگری که از طرف خدا مبعوث شده باشد و از جمله معجزات پیامبر ما این است که یتیمی بوده فقیر که چوپانی می کرد و اجرت میگرفت دانشی نیاموخته بود و نزد معلمی نیز آمد و شد نداشت و با همه این اوصاف، قرآنی آورد که قصص انبياء الا و سرگذشت آنان را حرف به حرف در بردارد و اخبار گذشتگان و آیندگان را تا قیامت بازگو کرده

ص183

است و از اسرار آنها و کارهایی که در خانه انجام می داند خبر می داد و آیات و معجزات بی شماری ارائه دارد.

 رأس الجالوت :گفت مسأله عیسی و محمد از نظر ما به ثبوت نرسیده است و برای ما جائز نیست به آنچه که ثابت نشده است

ایمان آوریم. امام فرمود:

فَالشَّاهِدُ الَّذِي يَشْهَدُ لِعِيسَى وَ مُحَمَّد شَاهِدُ زُورٍ.

پس شاهدی که برای عیسی و محمد گواهی داد شهادت باطل داده است؟

یهودی جوابی نداد.

آنگه امام هر بذ بزرگ را فراخواند و فرمود: دلیل تو به پیامبری زردشت چیست؟

گفت چیزهایی آورده که قبل از او کسی نیاورده است، البته ما، خود او را ندیده ایم ولی اخباری از گذشتگان ما در دست است که او چیزهایی را که دیگران حلال نکرده اند بر ما حلال کرد، لذا از او پیروی می کنیم. امام فرمود:

ا فَلَيْسَ إِنَّمَا أَتَتْكُمُ الْأَحْبَارُ فَاتَّبَعْتُمُوهُ؟

مگر نه این است که به خاطر اخباری که به شما رسیده از او پیروی میکنید

گفت: بله همین طور است. امام فرمود:

فَكَذَلِكَ سَائِرُ الْأُمَمِ السَّالِفَةِ أَتَتْهُمُ الْأَحْبَارُ بِمَا أَتَي بِهِ النَّبِيُّونَ وَ أَنِّي بِهِ مُوسَى وَعِيسَى وَمُحَمَّدُهُ فَمَا عُذْرُكُمْ في تَرْكِ الْإِقْرَارِ بِهِمْ إِذْ كُنْتُمْ إِنَّمَا أَقْرَرْتُمْ بِزَرْدُسْتَ مِنْ قِبَلِ الْأَحْبَارِ الْوَارِدَةِ بِأَنَّهُ جَاءَ بِمَا لَمْ يَجِئْ بِهِ غَيْرُهُ ؟

ص184

سایر امت های گذشته نیز چنین اند، اخباری مبنی بر دین پیامبران و موسی عیسی و محمد - صلوات الله عليهم - به دستشان رسیده است، عذر شما در عدم ایمان به آنان و ایمان به غیر آنان بدین امور چیست؟».

هر بذ خشکش زد.!!

سپس حضرت خطاب به جمعیت فرمود:

 يَا قَوْمٍ إِنْ كَانَ فِيكُمْ أَحَدٌ يُخَالِفُ الْإِسْلَامَ وَ أَرَادَ أَنْ يَسْأَلَ فَلْيَسْأَلُ غَيْرَ مُحْتَشِم.

 اگر در بین شما، کسی مخالف اسلام هست و می خواهد سؤال کند بدون خجالت پرسش کند.

 

مخاطب

میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی