سید اسماعیل حمیری: امام علی و فرزندانش مظلوم تاریخ هستند
علامه مجلسی رحمة الله علیه در کتاب عظیم بحارالانوار می نویسد:
در بعضی از نوشته های علمای برجسته شیعه دیدم که به اسناد و مدارک خود از سهل بن ذبیان نقل کرده اند که گفت
یک روز به حضور امام علی بن موسی الرضا شرفیاب شدم. قبل از آن که کسی وارد شود حضرت فرمود: مرحبا به تو ای پسر ذبیان هم اکنون می خواستم کسی را به دنبال تو بفرستم تا نزد من آیی
من عرض کردم به سبب چه امری ای پسر رسول خدا!؟
حضرت فرمود به سبب خوابی که شب گذشته دیدم و آن خواب مرا بسیار پریشان و ناراحت کرد و دلم سوخت
عرض کردم خیر است انشا الله.
فرمود: در خواب نردبانی را دیدم که صد پله داشت. از تمام پله های آن بالا رفتم.
گفتم آقا جان انشاء الله صد سال عمر خواهید کرد؛ برای هر پله ای یک سال.
فرمود: هر چه خدا بخواهد.
بعد ادامه داد و فرمود: وقتی به آخر نردبان رسیدم، وارد عمارتی سبز شدم که از داخل بیرون آن دیده میشد در همان عالم رؤیا، پیغمبر اکرم ﷺه را دیدم که در آن قبه نشسته و در طرف راست و چپ آن حضرت دو جوان نیکو صورت قرار داشتند که از چهره آنها نور می درخشید. همچنین زنی آراسته و خوش منظر و مرد دیگری با شکل و ظاهری بس جذاب و با هیبت در حضور رسول خدا الله نشسته بودند. مرد دیگری را هم دیدم که در حضور آنها ایستاده بود و این قصیده را میخواند
لِأُمِّ عَمْرُو بِاللُّوى مَرْبَعُ ....
همین که پیامبر اکرم چشمش به من افتاد، شعر خواندن آن مرد قطع شد. حضرت فرمود: مرحبا به تو ای فرزند عزیزم ای علی بن موسی الرضا ! به پدر بزرگوارت علی بن ابی طالب سلام کن .
سلام کردم فرمود به مادر ارجمندت فاطمه زهرا سلام کن.
من نیز سلام کردم
فرمود به دو پدر گرامیت حسن و حسین ، سلام کن بر آن دو نیز سلام کردم.
بعد فرمود حال به شاعر و مداح درگاه ما در دنیا، «سید اسماعیل حمیری درود فرست.
من نیز بر او درود فرستادم و در جمع آنها نشستم.
جدم پیغمبر اکرم له به سید اسماعیل حمیری رو کرد و گفت.
مشغول کار خود باش و قصیده ات را بخوان
سید اسماعیل حمیری شروع کرد به خواندن این اشعار .
لِأُمِّ عَمْرُو بِاللُّوى مَرْبَعُ *** طَامِسَةٌ أَعْلَامُهُ بَلْقَعُ
محبوب من پیغمبر اکرم ﷺ چمن زاری سبز و خرم چون امام علی بن ابی طالب ) داشت که اکنون متروک و بی آب و گیاه شده است. (زیرا مردم او را تنها گذاشته اند. )
وقتی پیامبر اکرم این بیت را شنید اشک از چشمان مبارکش جاری شد. سید ادامه داد و گفت:
وَرَايَةٌ يُقْدِ مُهَا حَيْدَرُ *** وَ وَجْهُهُ كَالشَّمْسِ إِذَا تَطْلُعُ
پرچمی در اختیار حیدر کرار است و وقتی می آید، چهره اش مثل خورشید می درخشد.
با شنیدن این بیت نبی اکرم الله و فاطمه زهرا و آنهایی که حضور داشتند، همگی گریه کردند.
وقتی سید اسماعیل حمیری این بیت را خواند
قَالُوا لَهُ لَوْ شِئْتَ أَعْلَمْتَنَا *** إِلَى مَنِ الْغَايَةُ وَ الْمَفْزَعُ
اگر مصلحت میدانی ما را آگاه کن و بگو که سرانجام کار امامت و رهبری با کیست؟ و هنگامی که تو در گذری و از ما جدا شوی ما باید به چه کسی پناه ببریم و رهبر و فریاد رس ما کیست؟ »
پیغمبر اکرم ، دستهای خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:
«خداوندا! تو بر من و بر آنها شاهد و گواهی که من آنان را آگاه کردم و برایشان معین نمودم که سرانجام رهبر و فریاد رس واقعی، علی بن ابی طالب است».
بعد با دست مبارک به علی که در پیش روی حضرت نشسته بود اشاره کرد.
امام رضا الله فرمود: وقتی قصیده سید اسماعیل حمیری تمام شد جدم پیامبر اکرم ﷺ رو به من کرد و فرمود:
فرزندم این قصیده را حفظ کن و به شیعیان ما بگو آن را حفظ کنند و بگو هر کس این قصیده را بخواند و همیشه پیام این قصیده را که امامت و رهبری علی بن ابی طالب او فرزندانش و به ویژه غربت و مظلومیت ایشان را بیان کرده است نقل کرده و ترویج نماید من در پیشگاه خداوند بهشت را برای او تضمین میکنم
امام رضا فرمود: پیغمبر اکرم له آنقدر این قصیده را برایم تکرار کرد و خواند تا این که آن را حفظ کردم بعد حضرت تمام قصیده را خواند. (1) ۱. بحار، ج ۴۷ ، ص ۳۲۸ ، مجالس المؤمنين، ج ۲، ص ۵۰۸ ؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۳۲، چاپ جدید، ج ۱۰، ص ۳۹۲؛ الغدیر علامه امینی، ج ۲، ص ۲۲۱ ؛ چاپ فارسی، ج ۴، ص ٦٦ . )
این قصیده به «قصیده غدیریه معروف بوده و مضمون آن در رابطه با ولایت امیرالمؤمنین امام علی و اعلام آن در روز عید غدیر خم توسط پیامبر اکرم ﷺ ، و مظلومیت آن حضرت و پیمان شکنی مردم و خیانت عده ای از دشمنان ایشان است.
سيد الشعراء؛ سید اسماعیل حمیری از مداحان و شاعران برجسته خاندان عصمت و طهارت و معاصر امام صادق بود.
درباره قصاید و اشعارش گفته اند
سید برای مخالفان خاندان پاک پیغمبر اکرم هیچ ارزش و احترامی قایل نبود و در همه جا آنان را به شدت سرزنش و انکار می کرد و با زبان تندش با تمام توان و نیرو آنها را در هم میکوبید و میراند.
اشعار سید هیچ گاه از مدح و ستایش بنی هاشم یا ذم و سرزنش کسانی که به نظر وی مخالف آنان بوده اند خالی نیست.
او در مدح و ستایش خاندان بنی هاشم بیش از (۲۳۰۰) بیت سروده است ولادت سید اسماعیل حمیری رحمة الله علیه در سال (۱۰۵) هـ. ق، و وفاتش به سال (۱۷۳) میباشد.