زیارت امام رضا (ع) از نگاه مستشرقین
بهمن براتی دشت بیاض
وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) در مشهد یکی از موهبتهایی است که خداوند به مردم این سرزمین عطا نموده است حرم مطهر امام رضا (ع) از همان زمان شهادت ایشان زیارتگاه شیعیان بوده است اما به دلیل وجود حکومتهای سنی مذهب بیشتر شیعیان نمی توانستند آزادانه به زیارت این مرقد مطهر مشرف شوند.
شهر مشهد بر اثر بسیاری زایران ثروتمند شد و به تدریج شهر قدیم طوس را که بدست مغولان ویران شد را گرفت
ابن بطوطه سیاح که یک قرن بعد از حمله مغول به ایران آمده است در رابطه با زیارت امام رضا (ع) و معماری حرم مطهر چنین توصیفی بدست میدهد
از طوس به مشهد رضا (ع) آمدیم مرقد مکرم امام رضا (ع) قبه های بزرگ دارد و داخل زاویه ای واقع شده که در مجاورت آن مدرسه و مسجدی میباشد. این عمارتها بسیار زیبا ساخته شده اند و دیوارهای آن کاشی است. روی قبر ضریحی چوبین پوشیده با صفحات نقره نهاده اند و از سقف مقبره قندیلهای سیمین آویخته اند. چون رافضیان به قصد زیارت وارد روضه منوره وارد روضه میشوند گور هارون را لگد میکنند و بر امام رضا (ع) سلام میکنند. (ابن بطوطه سفرنامه ابن بطوطه ترجمه علی موحد ،ج ۱، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب ۱۳۵۹، ص ۴۴۱.)
کلاویخو در سفرنامه خود مینویسد:
همچنان راندیم تا رسیدیم به شهر مشهد یعنی محل شهادت امام رضا (ع) که به نام سلطان خراسان مشهور است و آرامگاهش در آنجا قرار دارد. وی همانا نوه نوه نوه محمد (ص) است از دختران پیغمبر است که ایرانیان او را از پاکان میدانند. وی در مسجدی بزرگ و در تابوتی که در نقره و طلا گرفته شده است مدفون میباشد.(سفرنامه کلاویخو ترجمه مسعود رجب نیا، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب ۱۳۴۴، ص ۲۶.) مشهد شهر عمده زیارتی همه این حوالی است و سالانه گروهی بی شمار به زیارت می آیند. هر زایری که بدانجا رفته باشد چون بازگردد همسایگانش نزد او می آیند و ليه قبای او را میبوسند چون دریافته اند که وی از زیارت چنین محل محترمی بازگشته است. چون ما به این شهر رسیدیم ما را به زیارت این مکان مقدس بردند. سپس چون در ایران را می پیمودیم و بر سر زبانها افتاده بود که ما به زیارت مشهد مشرف شده و آن مکان مقدس را دیده ایم مردم همه میآمدند و لبه قبای ما را میبوسیدند. با این بهانه که ما از گروهی هستیم که فیض زیارت مرقد و بارگاه قدیس بزرگ خراسان را درک کرده ایم مشهد از لحاظ اهمیت پس از کربلا که در کنار فرات واقعست و در آنجا نیای امام رضا (ع) یعنی امام حسین (ع) به شهادت رسیده و مدفن اوست واقع است. (همان منبع، ص ۱۹۲ و ۱۹۳)
به هنگام حکومت صفویان شهر مشهد به دلیل وجود بارگاه امام هشتم از چند دیدگاه رونق یافت ابتدا به دلیل جنگهای ازبکی صفوی و سپس از نظرگاه دینی حایز اهمیت بود. نظر به اهمیت مذهبی و سیاست مذهبی صفویه مشهد سخت مورد توجه صفوی آن قرار گرفت.
شهر مشهد در پی توجه صفویه و توده مردم به صورت بزرگترین کانون مذهبی در آمد. این امر به ویژه از آن رو اهمیت داشت که در پی درگیریهای ایران با عثمانی مساله زیارت عتبات عالیات که در قلمرو عثمانی بود مطرح شد و بنابراین دولت صفویه به مشهد بیشتر توجه کرد از آنجا که زیارت عتبات عالیات برای مردم سخت بود دولت صفویه نیز با سیاست مذهبی خویش در گسترش شهر مشهد نقش بی بدیل داشت.
شاه عباس دوم مردم را تشویق میکرد تا به جای مکه به زیارت حرم امام رضا(ع) بروند که احتمالا دلیل اقتصادی هم داشته است.
نماینده روس در گزارشی درباره زیارت امام رضا (ع) در عصر افشاریه می گوید
نادر با یکهزار جنگجو به سوی کرمان حرکت کرده تا از آنجا عازم کلات و سپس مشهد شود. زیرا طبق اخباری که در دست است او میخواهد در نوروز در مشهد باشد. اعلیحضرت میل دارد کنار امام رضا (ع) عابد و دیندار ایرانی که مدتهاست در خاک مشهد نهفته است علیه ترکها شمشیر به کمر بندد. میگویند که امام رضا (ع) پادشاهی خود را به خاطر حمایت و دفاع از دین و دشمن داده است.» ( آرونوا م دولت نادر شاه افشار ترجمه حمید امین تهران نشر شبگیر، ۱۳۵۴، ص ۱۶۳ )
در دوره زندیه آزادی ورود زایران ایرانی به اماکن مقدسه از هر زمان دیگری ضروری تر مینمود و اهمیت بیشتری یافته بود در طول جنگهای دولت عثمانی و سلسله صفوی حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد به گونه ای شق ثانی عتبات از دست رفته و به صورت مرکز زیارتگاه زایران ایرانی در آمد بدون تردید هنگامی که نادر شاه مشهد را به پایتختی برگزید این حالت تناسب بیشتری پیدا کرد. (پری ،جان کریم خان زند ترجمه محمد علی ساکی تهران نشر آسونه، بی تا، ص ۲۵۰)
اصولاً در دوره قاجار بخصوص در عصر فتحعلیشاه عظمت بناهای مذهبی اروپاییان را به تحسین وا میدارد حرم ثامن الائمه از بناهایی است که سفرنامه نویسان به شرحی مفصل شکوه و جلال آن را ستوده اند. بارنر سفرنامه در خویش این بنای مقدس را چنین معرفی میکند
قبر امام در وسط شهر و در زیر گنبدی با پوششس از طلا که با دو مناره طلا پوش درخشان اطرافش برابری میکرد قرار داشت این گنبد و مناره ها در زیر پرتو خورشید با درخشش زیادی نور افشانی مینمود نزدیک قبر مطهر و در پشت آن مسجد بزرگی با گنبد و مناره های آبی لاجوردی قرار داشت در صحن عتیق ایوانها و دیواره ها با کاشیهای رنگی که بی شباهت به میناکاری نیست و منظره ای بدیع و با شکوه دارد مزین شده است. مدخل حرم مطهر در جانب غربی صحن قرار دارد و از زیر طاق مخروطی بلندی که به سبک معماری گوتیک ساخته شده و به بهترین وجهی طلاکاری شده است میگذرد. (بارنر، الکس سفر به ایران در عهد فتحعلیشاه قاجار ترجمه حسین سلطانفر، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳، ص ۶۰ )
در سفرنامه بنجامین نخستین سفیر ایالات متحده در ایران به وجود مقبره ها و زیارتگاههای مخصوص در ایران اشاره شده است. وی مشهد و مقبره با شکوه امام رضا (ع) را یکی از این زیارتگاههای مخصوص میداند.(بنجامین ساموئل گرین ویلر ایران و ایرانیان به اهتمام رحیم رضازاده ملک، تهران نشر گلبانگ، ۱۳۶۳، ص ۱۱۵) وی در این میان سخن جالبی را مطرح میسازد. بنجامین میگوید در ایران اعتقادی هست که اگر شخصی از اماکن مقدس چیزی بدزدد جوانمرگ خواهد شد ولی مع هذا طمع مردم را جسور کرده چون طالبان این اشیا نفیسه وجه زیادی برای آن می دادند. مقبره امام رضا (ع) در مشهد را تا به حال عیسویان داخل آن را ندیده اند، فقط از خارج و آن هم از مسافت زیادی بر آن نظر کرده است به جز دو نفر که جان خود را در معرض خطر انداخته اند و به لباس تبدیل در آن داخل شده اند گویند که جلوه و شکوه الوان آنها به تعریف راست نمی آید و نظیر ندارد مشهد به منزله پایتخت مذهب شیعه است و اگر دولتی آن را بگیرد مثل این است که بنیاد استقلاب و قوانین آن را متزلزل ساخته باشد. ایران به مرگ خود راضی خواهد شد ولی به ترک مشهد راضی نخواهد شد. (ایران و ایرانیان ، صص ۳۴۱- ۵۴۵)
تانکوانی سیاح ترک دیگری است که در عهد فتحعلیشاه به ایران آمده است. وی در سفرنامه خود در رابطه با کاروانهای زیارتی ایرانیان که به مشهد می رفتند میگوید:
یکی از نسقچی های شاهزاده عباس میرزا که چاپاری بود عازم تهران در حول و حوش سلطانیه به ما خبر داد که شاهزاده از تبریز خارج شده است و ما میتوانیم در میان اردویی در بیرون از دروازه های تبریز با وی ملاقت کنیم در این راه کاروانی از زایران امام رضا (ع) را دیدیم که عازم مشهد واقع در خراسان بودند و آنها به زیارت مرقد امام رضا (ع) میرفتند ایرانیان برای این امام حرمت زیادی قایل هستند. شاه عباس بزرگ تدبیری اندیشید که نذر و نیاز ایرانیان به جای خارج از کشور به مشهد سرازیر شود و خواست از این طریق از صرف پول آنان در مکه که در دست عثمانی است جلوگیری کند. (تانکوانی ژی ام نامه هایی درباره ایران و ترکیه آسیا ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۳، صص ۲۹۰ - ۲۹۱ .)
اورسل جهانگردی که در عصر ناصر الدین شاه به ایران سفر کرده است در سفر نامه خود مینویسد:
زمانی که در کردستان بودم دو کاروان بودند که در میدان بزرگ شهر جمع شده بودند که یکی تازه از مکه آمده بودند و مردم دستهای سوخته و آفتاب خورده زوار را با فریاد حاجی حاجی میبوسند و کاروان دیگر راهی مشهد بود. این مردها و زنها و کودکان بعد از گذشتن از صحاری بی آب و علف خراسان که هفته ها با قدمهای ناموزون شترها در کجاوه و یا تخت روان تاب میخواهند خورد در برابر خطر و حمله و شبیخون ترکمنها شبها را با دلهره و نگرانی به صبح خواهند رساند. بالاخره وقتی که از راه دور گنبد طلایی امام رضا (ع) نمایان شد به شکرانه رسیدن به چنین فیض بزرگ که به زودی به زیارت قبر امام خود نایل میشوند روی خاکهای این سرزمین مقدس به سجده خواهند افتاد.» (اورسل ارنست سفرنامه اورسل ترجمه علی اصغر سعیدی تهران بی جا، ۱۳۵۲، ص ۱۰۶ )
لرد کرزن در جریان عبور از شهر عشق آباد ترکمنستان فعلی برای ورود به خاک ایران میگوید: «ایستگاه عشق آباد مانند ایستگاه اوزون آدا از زوار شیعه و سنی پر بود . بیشتر اینان مسلمانان شیعه قفقاز هستند همپای من به زیارت قبر حضرت رضا (ع) می آمدند.»(لرد کرزن ایران و مساله ایران ترجمه علی جواهر کلام تهران انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷ ص ۱۶)
همچنین زمانی که وی در ده باجگیران اقامت کوتاهی کرده و منتظر دیدار با حاکم قوچان بوده است عده زوار رشتی نیز با وی همراه میشوند که به مشهد مشرف میشده اند و کرزن راه اندازی راه آهن قفاز را در حمل و نقل شیعیان موثر میداند چرا که زوار از رشت به بادکوبه و از آنجا به عشق آباد و این دیار به مشهد میرفتند و امام هشتم را زیارت میکردند وی در ادامه می افزاید:
در هر حال قافله ما با چاووش و قاری راه افتاد چاووش مرثیه میخواند و قاری قرآن تلاوت میکرد و زوار اعم از زن و مرد میگریستند در میان همه آنها فقط من کافر بودم و یکی از نوکرانم هم سنی مذهب بود و زوار شیعه اطمینان می دادند که به خاطر امام هشتم خداوند هم من و هم نوکر مرا به بهشت میبرد زیرا هر چه باشد ما نیز جزو قافله زوار علی بن موسی الرضا (ع) هستیم.» (. همان کتاب، ص ۲۰.)
کرزن در جای دیگر میگوید
در اطراف ضریح امام رضا (ع) لوحه های زیارت نامه زیادی آویخته بودند و مردم پس از زیارت در و دیوار و آستان و آستانه را میبوسند قبر هارون الرشيد و قبر عباس میرزا پسر فتحعلیشاه نیز در این بقعه است ولی شیعیان خاص و خالص جز به ضریح حضرت به چیز دیگری توجه نمی کنند. (. همان کتاب، ص ۳۶.)
جکسن جهانگرد آمریکایی که در قرن نوزدهم به ایران آمده است نیز در رابطه با زیارت امام رضا (ع) و لقب مشهدی یا مشدی مینویسد: زمانی که در ارومیه بودم خدمتکار ایرانی ما با فریاد مشدی میخواست کاروانسرادار را بیدار کند. این لقب مشدی معرف مسلمانی است که هر چند به مکه نرفته است اما موفق به دیدار مزار امام هشتم شده است.» (جکسن أبراهام والنتاین ویلیامز سفرنامه جکسن مترجمان منوچهر امیری و فریدون بدره ای تهران علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳، ص ۱۲۹)
گذشته از زیباییهای اماکن مذهبی مانند مساجد و امامزاده ها و بویژه حرم مطهر امام رضا (ع) اعتقاد مردم و شور و هیجانی که زایران در اطراف و بوسیدن مرقد مطهر از خود نشان میدهند برای سفرنامه نویسان اروپایی باور کردنی نیست. شخصی همانند کرزن و یا دیگر سیاحان و سفرنامه نویسان اروپایی علاوه بر اینکه به اعتقادات عمیق مذهبی و علاقه ایرانیان به علی و آل علی (ع) توجهی ندارند و اصولاً نمی توانند چنین خلوص و شیفتگی را دریابد و از این که با ملتی عاشق سر و کار دارد آگاه نیست.
نتیجه گیری
اروپائیانی که به ایران سفر کرده اند و دارای سفرنامه میباشند بهترین توصیفات را از اوضاع اجتماعی ،سیاسی اقتصادی و فرهنگی مردم ایران عصر صفوی ارایه میدهند. افرادی که از غرب به ایران آمده اند با کشوری روبرو شدند که از هر نظر به جرأت میتوان گفت از کشورهای هم عصر خود بهتر بوده است. هر کدام از این افراد ایران را از دید حوزه ماموریتی خود مشاهده کرده است. فردی که بعنوان مبلغ مسیحی به ایران آمده بالطبع به وضعیت مذهبی ایران توجه کرده و......
در این بین سفرنامه نویسان و مستشرقینی که درباره حرم مطهر امام رضا (ع) و نیز زیارت ایشان مطالبی را ذکر کرده اند به شدت اندک میباشند. زیرا بیشتر به بحث عتبات عالیات و زیارت مکه اشاراتی دارند و سخن درباره حرم امام رضا (ع) و زیارت ایشان بسیار اندک میباشد و این خود جای تأمل دارد با توجه به سیاست مذهبی صفویه و اوضاع سیاسی دوران ایشان و منازعات ایشان با عثمانی جای بسی تعجب است که چرا باز هم به زیارت امام رضا (ع) کمتر توجه نشان داده اند. البته شاید بتوان پاسخ گفت این سفرنامه نویسان بیشتر آنچه را دیده اند ذکر کرده اند. زیرا تعزیه امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) بیشتر در جامعه صفوی آن روز رواج داشته است.