معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > نبوت > پيامبران و انبيای قبل از رسول خدا صلی الله > پيامبر گرامی اسلام (صلی الله عليه و آله) > خوشحالی پيامبر
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام علی (عليه السلام) > فتح خيبر توسط امام علی (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > رويدادهای تاريخی در کلام امام رضا (عليه السلام) > فتح خيبر توسط امام علی (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > رويدادهای تاريخی در کلام امام رضا (عليه السلام) > جعفر بن ابی طالب (عليه السلام)

يوسف بن محمّد بن زياد از پدرش و او از امام عسکری عليه السّلام و آن حضرت نيز از پدران بزرگوار خود عليهم السّلام يکی پس از ديگری نقل فرموده اند که حضرت علی عليه السّلام فرمود: وقتی جعفر بن ابی طالب از حبشه برگشت، رسول اکرم صلّی الله عليه و آله در مقابل او برخاست و دوازده قدم پيش رفت و او را در آغوش گرفت و پيشانی او را بوسيد و گريست و فرمود: نمی‌دانم به خاطر چه چيز بيشتر خوشحال هستم؟ از آمدن تو ای جعفر يا از اين که خداوند خيبر را به دست برادرت فتح نمود؟ و از خوشحالی ديدار او گريست.

يوسف بن محمّد بن زياد از پدرش و او از امام عسکری عليه السّلام و آن حضرت نيز از پدران بزرگوار خود عليهم السّلام يکی پس از ديگری نقل فرموده اند که حضرت علی عليه السّلام فرمود: وقتی جعفر بن ابی طالب از حبشه برگشت، رسول اکرم صلّی الله عليه و آله در مقابل او برخاست و دوازده قدم پيش رفت و او را در آغوش گرفت و پيشانی او را بوسيد و گريست و فرمود: نمی‌دانم به خاطر چه چيز بيشتر خوشحال هستم؟ از آمدن تو ای جعفر يا از اين که خداوند خيبر را به دست برادرت فتح نمود؟ و از خوشحالی ديدار او گريست.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْمُفَسِّرُ الْمَعْرُوفُ بِأَبِی الْحَسَنِ الْجُرْجَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا یُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ الرِّضَا عَلِیِّ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِيهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ زَیْنِ الْعَابِدِينَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ‏ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا جَاءَهُ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مِنْ حَبَشَةَ قَامَ إِلَیْهِ وَ اسْتَقْبَلَهُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ خُطْوَةً وَ عَانَقَهُ وَ قَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ بَکَی وَ قَالَ فَمَا أَدْرِی بِأَیِّهِمَا أَنَا أَشَدُّ سُرُوراً بِقُدُومِکَ یَا جَعْفَرُ أَمْ بِفَتْحِ اللَّهِ عَلَی یَدِ أَخِيکَ خَیْبَرَ وَ بَکَی فَرَحاً بِرُؤْیَتِهِ‏

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی