عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج1، ص 236تا238 ) شماره‌ی 625

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > نبوت > پيامبران و انبيای قبل از رسول خدا صلی الله > سليمان بن داوود (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > قرآن > تفسير آيات و سُوَر > درباره هاروت و ماروت
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > قرآن > تفسير آيات و سُوَر > تفسير آيه 102 سوره بقره
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > مفاهيم ويژه دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > سحر و ساحری

خلاصه

امام حسن عسکری عليه السّلام از پدرانشان از امام صادق عليه السّلام درباره آيه (و از آنچه شياطين بر مُلک و پادشاهی سليمان می‌خواندند تبعیّت کردند و سليمان کافر نشد) (سوره مبارکه بقره، آيه 102) فرمودند: شياطين کافر، سحر و جادوهايی بر مُلک سليمان می‌خواندند و آنان از آن سحر و جادوها پيروی می‌کردند و گمان می‌بردند که سليمان با آن سحر و جادوها پادشاهی می‌کرده و ما نيز با همان روش، معجزاتی از خود بروز می‌دهيم تا مردم مطيع ما شوند، و بگويند: سليمان کافر و ساحری ماهر بود و با سحرش به پادشاهی و قدرت رسيده بود. و خداوند عزّوجلّ سخن آنان را ردّ کرده و فرمود: (و سليمان کافر نبود) و آن طور که اينها می‌گويند سحر به کار نمی‌برد. (ولی شياطين کافر بودند و به مردم سحر و جادو می‌آموختند) سحر و جادويی که به سليمان و به (آنچه بر دو فرشته يعنی هاروت و ماروت در بابل نازل شد، نسبت می‌دادند). بعد از نوح عليه السّلام جادوگران و فريبکاران، بسيار زياد شده بودند، پس خداوند عزّوجلّ دو فرشته را به سوی پيامبر آن زمان فرستاد و آن دو مأموريت داد که سحر و راه باطل کردن آن را به آن پيامبر بياموزند، و آن پيامبر عليه السّلام آن مطالب را از آن دو فرشته دريافت کرده و به فرمان خدا آن را به مردم آموخت و به ايشان دستور داد تا به اين وسيله در مقابل سحر ايستادگی کنند و آن را باطل نمايند. و نيز از اينکه مردم را سحر کنند نهی فرمودند، همان گونه که انسان سَمّی را به کسی معرّفی کند و پادزهر آن را هم به او بدهد، سپس خداوند عزّوجلّ فرمود: (و آن دو به کسی چيزی نمی‌آموختند مگر اينکه به او بگويند ما وسيله امتحان هستيم، کافر نشو). يعنی آن پيامبر عليه السّلام به دو فرشته دستور داد تا به صورت بشر در آمده و آنچه را خداوند به آن دو آموخته است به مردم بياموزند. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (سحر و راه باطل شدن آن را به هيچ کس نمی‌آموختند مگر اينکه به او بگويند: ما وسيله امتحان بندگان هستيم تا با آموخته‌های خود، خدا را اطاعت کنند و جادوی جادوگران را باطل کنند و مردم را سحر و جادو نکنند و کافر نشوند)، پس تو نيز با بکارگيری اين سحر و جادو به مردم ضرر نرسان و اگر مردم را به اين وسيله معتقد کنی که تو با سحر و جادو زنده می‌کنی و می‌ميرانی و کارهايی که جز خدا کس ديگری نمی‌تواند انجام دهد، انجام می‌دهی، کفر است، خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (و طالبان سحر، از اين مطالب)، يعنی از سحرهای شياطين که بر اهل مُلک سليمان می‌نوشتند و نيز از آنچه به آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل گرديد، چيزهايی می‌آموختند که به آن وسيله (بين زن و شوهر اختلاف می‌انداختند)، اين کسی است که ضرر زدن به مردم را می‌آموزد. آنان با انواع حيله و نيرنگ و به ايهام و اشتباه انداختن واينکه در فلان جا، فلان چيز دفن شده و فلان کس، فلان کار را کرد، راه ضرر رساندن را ياد می‌گرفتند تا زنی اجنبی را محبوب مردی کرده و يا مردی را محبوب زنی کنند و به اين ترتيب بين زن و شوهر جدايی اندازند، سپس خداوند می‌فرمايد: (و آنان نمی‌توانند به کسی آزاری رسانند مگر به اذن خدا) يعنی آن مردم طالب سحر و جادو به کسی آزار نمی‌رسانند مگر به اذن خدا، يعنی خدا از اين کار آنان اطّلاع دارد و ايشان را به حال خود رها می‌کند، زيرا اگر می‌خواست، با جبر و زور جلوی کار آنان را می‌گرفت. سپس می‌فرمايد: ( چيزی ياد می‌گيرند که به آنان ضرر می‌رساند و نفعی ندارد) زيرا وقتی سحر را آموختند تا با آن، ديگران را سحر کنند و به آنان ضرر برسانند، در واقع چيزی را آموخته اند که در دينشان به آنان ضرر زده و نفعی نداشته است، بلکه با اين کار از دين خدا خارج می‌شوند، ( و اين مردم می‌دانستند که کسی که دين خود را به اين مطالب بفروشد، در آخرت نصيبی از بهشت نخواهد داشت)، سپس خداوند می‌فرمايد: (خود را به بدچيزی فروختند، و خود را به عذاب گرفتار کردند، اگر آن چه را که انجام داده اند، می‌دانستند)، زيرا آخرت را فروخته و از بهشت رها شده اند. زيرا کسانی که اين سحر را می‌آموختند، همان افرادی بودند که اعتقاد داشتند که نه پيامبر هست، نه خدايی و نه بعثت و قيامتی، و خداوند می‌فرمايد: (و آنان می‌دانستند که هر کس خريدار اين مطالب باشد در آخرت نصيبی ندارد) زيرا آنان معتقد بودند که آخرت وجود ندارد يعنی عقيده داشتند که اگر آخرت نباشد، بطريق اولی نصيب و بهره ای بعد از اين دنيا نخواهند داشت و اگر بعد از دنيا، آخرتی باشد، آنان با اين کفر خود، بهره ای در آن جهان نخواهند داشت، سپس فرمود: ( خود را به بد چيزی فروختند) يعنی به عذاب، چون آخرت را به دنيا فروختند، و خود را گرفتار عذاب هميشگی کردند، (اگر می‌دانستند) که خود را به عذاب فروخته اند، ولی اين مطلب را نمی‌دانند زيرا به آن کافر هستند، و وقتی حجّت‌های خداوند را رها کردند تا آگاهی پيدا کنند، خداوند آنان را به خاطر اعتقاد باطلشان و انکار کردن حق، عذاب نمود. يوسف بن محمّد بن زياد و علی بن محمّد بن سیّار از پدران خود که راويان اين حديث هستند، نقل کرده اند که آن دو به امام عسکری عليه السّلام گفتند: عدّه ای از ما گمان می‌کنند که هاروت و ماروت دو فرشته بودند که وقتی عصيان بنی آدم زياد شد، خداوند آن دو را از بين ملائکه برگزيد و با ملک ديگری به دار دنيا فرستاد، و آن دو مجذوب زهره شدند و خواستند با او زنا کنند و شراب خوردند و آدم کشی کردند و خداوند آنان را در بابل عذاب فرمود و جادوگران، از آن ددو، سحر و جادو می‌آموختند و خداوند آن زن را مسخ کرده و به صورت اين ستاره زهره در آورد. امام عليه السّلام فرمودند: پناه بر خدا از اين سخنان! ملائکه معصومند، و از کفر و زشتی‌ها به لطف خدا در امانند، خداوند درباره آنان می‌فرمايد: (از دستورات خداوند سرپيچی نمی‌کنند و هر چه را دستور دارند انجام می‌دهند) (سوره مبارکه تحريم، آيه 6) و نيز می‌فرمايد: (و کسانی که در آسمانها و زمين هستند(يعنی ملائکه) برای اوست و ايشان از عبادت او سرپيچی نمی‌کنند و خسته نمی‌شوند، شبانه روز در تسبيح اويند و باز نمی‌ايستند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 19 و 20) و خداوند درباره ملائکه نيز می‌فرمايد: (بلکه بندگان گرامی خدا هستند که در گفتار از خداوند سبقت نمی‌گيرند و به دستور او کار می‌کنند، علم خداوند به آن‌ها احاطه دارد و جز برای کسانی که مورد رضايت خداوند هستند، شفاعت نمی‌کنند و از خوف الهی نگران هستند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 26 و 27 و 28) سپس حضرت عليه السّلام فرمودند: اگر همان طور که آنان می‌گويند باشد، پس خداوند اين ملائکه را جانشينان خود در روی زمين قرار داده بود و آنان مانند پيامبران و ائمّه در دنيا بوده اند، آيا انبياء و ائمّه عليهم السّلام قتل نفس و زنا انجام می‌دهند؟ سپس فرمود: آيا نمی‌دانی که خداوند عزّوجلّ هرگز دنيا را از پيامبر و يا امامی از جنس بشر، خالی نگذاشته است؟ آيا خداوند نفرموده است: (وما قبل از تو هيچ فرستاده ای به سوی مردم نفرستاديم مگر مردانی از اهالی شهرها که به آنان وحی کرديم) (سوره مبارکه يوسف، آيه 109) پس خداوند خود خبر داده است که ملائکه را به عنوان امام و حاکم به زمين نفرستاده است بلکه آنان فقط به سوی انبياء فرستاده می‌شدند. آن دو گفتند: ما به او گفتيم: پس به اين ترتيب ابليس هم فرشته نبوده است؟ فرمود: نه، بلگه از جنّ بوده است، آيا اين آيه را نشنيده ايد: (و هنگامی که به ملائکه گفتيم: به آدم سجده کنيد، و همه جز ابليس سجده کردند، او از جنّ بود). (سوره مبارکه کهف، آيه 50) و خداوند در اين آيه خبر داد که او از جنّ است، و او همان کسی است که خداوند درباره‌اش فرموده است: (و جانّ را از قبل از آتشی که از باد سوزان است، آفريديم). (سوره مبارکه حجر، آيه 27) امام عسکری عليهم السّلام فرمودند: پدرم، از جدّم از امام رضا و آن حضرت از پدرانشان از حضرت علی عليه السّلام نقل کردند که رسول اکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند: خداوند ما آل محمّد و پيامبران و نيز ملائکه مقرّب را برگزيد، و اين برگزيدن با توجّه به اين بود که: آنان کاری نمی‌کنند که از ولايت او خارج شوند و از حفاظت او دست بر نمی‌دارند، و با کسانی که مستحقّ عذاب و نقمت هستند، همراه نمی‌شوند. گفتيم روايت شده است که آنگاه که رسول اکر صلّی الله عليه و آله امامت علی عليه السّلام را اعلام فرمود، خداوند ولايت آن حضرت را در آسمان بر جماعتی از مردم و ملائکه عرضه فرمود و آنان اباء کرده، قبول نکردند و خداوند آنان را به شکل قورباغه مسخ فرمود. حضرت عليه السّلام فرمودند: پناه بر خدا! اينها، ما را تکذيب می‌کنند و بر ما افتراء می‌زنند، ملائکه فرستادگان الهی هستند و مانند ساير انبياء و فرستادگان می‌باشند، آيا از آنان کفر سر می‌زند؟ گفتيم: خير. فرمود: ملائکه هم همين طور هستند، شأن ملائکه بسيار زياد است و امرشان بسيار باشکوه است.

متن فارسی

امام حسن عسکری عليه السّلام از پدرانشان از امام صادق عليه السّلام درباره آيه (و از آنچه شياطين بر مُلک و پادشاهی سليمان می‌خواندند تبعیّت کردند و سليمان کافر نشد) (سوره مبارکه بقره، آيه 102) فرمودند: شياطين کافر، سحر و جادوهايی بر مُلک سليمان می‌خواندند و آنان از آن سحر و جادوها پيروی می‌کردند و گمان می‌بردند که سليمان با آن سحر و جادوها پادشاهی می‌کرده و ما نيز با همان روش، معجزاتی از خود بروز می‌دهيم تا مردم مطيع ما شوند، و بگويند: سليمان کافر و ساحری ماهر بود و با سحرش به پادشاهی و قدرت رسيده بود. و خداوند عزّوجلّ سخن آنان را ردّ کرده و فرمود: (و سليمان کافر نبود) و آن طور که اينها می‌گويند سحر به کار نمی‌برد. (ولی شياطين کافر بودند و به مردم سحر و جادو می‌آموختند) سحر و جادويی که به سليمان و به (آنچه بر دو فرشته يعنی هاروت و ماروت در بابل نازل شد، نسبت می‌دادند). بعد از نوح عليه السّلام جادوگران و فريبکاران، بسيار زياد شده بودند، پس خداوند عزّوجلّ دو فرشته را به سوی پيامبر آن زمان فرستاد و آن دو مأموريت داد که سحر و راه باطل کردن آن را به آن پيامبر بياموزند، و آن پيامبر عليه السّلام آن مطالب را از آن دو فرشته دريافت کرده و به فرمان خدا آن را به مردم آموخت و به ايشان دستور داد تا به اين وسيله در مقابل سحر ايستادگی کنند و آن را باطل نمايند. و نيز از اينکه مردم را سحر کنند نهی فرمودند، همان گونه که انسان سَمّی را به کسی معرّفی کند و پادزهر آن را هم به او بدهد، سپس خداوند عزّوجلّ فرمود: (و آن دو به کسی چيزی نمی‌آموختند مگر اينکه به او بگويند ما وسيله امتحان هستيم، کافر نشو). يعنی آن پيامبر عليه السّلام به دو فرشته دستور داد تا به صورت بشر در آمده و آنچه را خداوند به آن دو آموخته است به مردم بياموزند. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (سحر و راه باطل شدن آن را به هيچ کس نمی‌آموختند مگر اينکه به او بگويند: ما وسيله امتحان بندگان هستيم تا با آموخته‌های خود، خدا را اطاعت کنند و جادوی جادوگران را باطل کنند و مردم را سحر و جادو نکنند و کافر نشوند)، پس تو نيز با بکارگيری اين سحر و جادو به مردم ضرر نرسان و اگر مردم را به اين وسيله معتقد کنی که تو با سحر و جادو زنده می‌کنی و می‌ميرانی و کارهايی که جز خدا کس ديگری نمی‌تواند انجام دهد، انجام می‌دهی، کفر است، خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (و طالبان سحر، از اين مطالب)، يعنی از سحرهای شياطين که بر اهل مُلک سليمان می‌نوشتند و نيز از آنچه به آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل گرديد، چيزهايی می‌آموختند که به آن وسيله (بين زن و شوهر اختلاف می‌انداختند)، اين کسی است که ضرر زدن به مردم را می‌آموزد. آنان با انواع حيله و نيرنگ و به ايهام و اشتباه انداختن واينکه در فلان جا، فلان چيز دفن شده و فلان کس، فلان کار را کرد، راه ضرر رساندن را ياد می‌گرفتند تا زنی اجنبی را محبوب مردی کرده و يا مردی را محبوب زنی کنند و به اين ترتيب بين زن و شوهر جدايی اندازند، سپس خداوند می‌فرمايد: (و آنان نمی‌توانند به کسی آزاری رسانند مگر به اذن خدا) يعنی آن مردم طالب سحر و جادو به کسی آزار نمی‌رسانند مگر به اذن خدا، يعنی خدا از اين کار آنان اطّلاع دارد و ايشان را به حال خود رها می‌کند، زيرا اگر می‌خواست، با جبر و زور جلوی کار آنان را می‌گرفت. سپس می‌فرمايد: ( چيزی ياد می‌گيرند که به آنان ضرر می‌رساند و نفعی ندارد) زيرا وقتی سحر را آموختند تا با آن، ديگران را سحر کنند و به آنان ضرر برسانند، در واقع چيزی را آموخته اند که در دينشان به آنان ضرر زده و نفعی نداشته است، بلکه با اين کار از دين خدا خارج می‌شوند، ( و اين مردم می‌دانستند که کسی که دين خود را به اين مطالب بفروشد، در آخرت نصيبی از بهشت نخواهد داشت)، سپس خداوند می‌فرمايد: (خود را به بدچيزی فروختند، و خود را به عذاب گرفتار کردند، اگر آن چه را که انجام داده اند، می‌دانستند)، زيرا آخرت را فروخته و از بهشت رها شده اند. زيرا کسانی که اين سحر را می‌آموختند، همان افرادی بودند که اعتقاد داشتند که نه پيامبر هست، نه خدايی و نه بعثت و قيامتی، و خداوند می‌فرمايد: (و آنان می‌دانستند که هر کس خريدار اين مطالب باشد در آخرت نصيبی ندارد) زيرا آنان معتقد بودند که آخرت وجود ندارد يعنی عقيده داشتند که اگر آخرت نباشد، بطريق اولی نصيب و بهره ای بعد از اين دنيا نخواهند داشت و اگر بعد از دنيا، آخرتی باشد، آنان با اين کفر خود، بهره ای در آن جهان نخواهند داشت، سپس فرمود: ( خود را به بد چيزی فروختند) يعنی به عذاب، چون آخرت را به دنيا فروختند، و خود را گرفتار عذاب هميشگی کردند، (اگر می‌دانستند) که خود را به عذاب فروخته اند، ولی اين مطلب را نمی‌دانند زيرا به آن کافر هستند، و وقتی حجّت‌های خداوند را رها کردند تا آگاهی پيدا کنند، خداوند آنان را به خاطر اعتقاد باطلشان و انکار کردن حق، عذاب نمود. يوسف بن محمّد بن زياد و علی بن محمّد بن سیّار از پدران خود که راويان اين حديث هستند، نقل کرده اند که آن دو به امام عسکری عليه السّلام گفتند: عدّه ای از ما گمان می‌کنند که هاروت و ماروت دو فرشته بودند که وقتی عصيان بنی آدم زياد شد، خداوند آن دو را از بين ملائکه برگزيد و با ملک ديگری به دار دنيا فرستاد، و آن دو مجذوب زهره شدند و خواستند با او زنا کنند و شراب خوردند و آدم کشی کردند و خداوند آنان را در بابل عذاب فرمود و جادوگران، از آن ددو، سحر و جادو می‌آموختند و خداوند آن زن را مسخ کرده و به صورت اين ستاره زهره در آورد. امام عليه السّلام فرمودند: پناه بر خدا از اين سخنان! ملائکه معصومند، و از کفر و زشتی‌ها به لطف خدا در امانند، خداوند درباره آنان می‌فرمايد: (از دستورات خداوند سرپيچی نمی‌کنند و هر چه را دستور دارند انجام می‌دهند) (سوره مبارکه تحريم، آيه 6) و نيز می‌فرمايد: (و کسانی که در آسمانها و زمين هستند(يعنی ملائکه) برای اوست و ايشان از عبادت او سرپيچی نمی‌کنند و خسته نمی‌شوند، شبانه روز در تسبيح اويند و باز نمی‌ايستند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 19 و 20) و خداوند درباره ملائکه نيز می‌فرمايد: (بلکه بندگان گرامی خدا هستند که در گفتار از خداوند سبقت نمی‌گيرند و به دستور او کار می‌کنند، علم خداوند به آن‌ها احاطه دارد و جز برای کسانی که مورد رضايت خداوند هستند، شفاعت نمی‌کنند و از خوف الهی نگران هستند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 26 و 27 و 28) سپس حضرت عليه السّلام فرمودند: اگر همان طور که آنان می‌گويند باشد، پس خداوند اين ملائکه را جانشينان خود در روی زمين قرار داده بود و آنان مانند پيامبران و ائمّه در دنيا بوده اند، آيا انبياء و ائمّه عليهم السّلام قتل نفس و زنا انجام می‌دهند؟ سپس فرمود: آيا نمی‌دانی که خداوند عزّوجلّ هرگز دنيا را از پيامبر و يا امامی از جنس بشر، خالی نگذاشته است؟ آيا خداوند نفرموده است: (وما قبل از تو هيچ فرستاده ای به سوی مردم نفرستاديم مگر مردانی از اهالی شهرها که به آنان وحی کرديم) (سوره مبارکه يوسف، آيه 109) پس خداوند خود خبر داده است که ملائکه را به عنوان امام و حاکم به زمين نفرستاده است بلکه آنان فقط به سوی انبياء فرستاده می‌شدند. آن دو گفتند: ما به او گفتيم: پس به اين ترتيب ابليس هم فرشته نبوده است؟ فرمود: نه، بلگه از جنّ بوده است، آيا اين آيه را نشنيده ايد: (و هنگامی که به ملائکه گفتيم: به آدم سجده کنيد، و همه جز ابليس سجده کردند، او از جنّ بود). (سوره مبارکه کهف، آيه 50) و خداوند در اين آيه خبر داد که او از جنّ است، و او همان کسی است که خداوند درباره‌اش فرموده است: (و جانّ را از قبل از آتشی که از باد سوزان است، آفريديم). (سوره مبارکه حجر، آيه 27) امام عسکری عليهم السّلام فرمودند: پدرم، از جدّم از امام رضا و آن حضرت از پدرانشان از حضرت علی عليه السّلام نقل کردند که رسول اکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند: خداوند ما آل محمّد و پيامبران و نيز ملائکه مقرّب را برگزيد، و اين برگزيدن با توجّه به اين بود که: آنان کاری نمی‌کنند که از ولايت او خارج شوند و از حفاظت او دست بر نمی‌دارند، و با کسانی که مستحقّ عذاب و نقمت هستند، همراه نمی‌شوند. گفتيم روايت شده است که آنگاه که رسول اکر صلّی الله عليه و آله امامت علی عليه السّلام را اعلام فرمود، خداوند ولايت آن حضرت را در آسمان بر جماعتی از مردم و ملائکه عرضه فرمود و آنان اباء کرده، قبول نکردند و خداوند آنان را به شکل قورباغه مسخ فرمود. حضرت عليه السّلام فرمودند: پناه بر خدا! اينها، ما را تکذيب می‌کنند و بر ما افتراء می‌زنند، ملائکه فرستادگان الهی هستند و مانند ساير انبياء و فرستادگان می‌باشند، آيا از آنان کفر سر می‌زند؟ گفتيم: خير. فرمود: ملائکه هم همين طور هستند، شأن ملائکه بسيار زياد است و امرشان بسيار باشکوه است.

متن عربی

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْمُفَسِّرُ الْمَعْرُوفُ بِأَبِی الْحَسَنِ الْجُرْجَانِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا یُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَیَّارٍ عَنْ أَبَوَیْهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ الرِّضَا عَلِیِّ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِيهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلی‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‏ قَالَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُو کَفَرَةُ الشَّیَاطِينِ مِنَ السِّحْرِ وَ النَّیْرَنْجَاتِ عَلَی مُلْکِ سُلَیْمَانَ الَّذِينَ یَزْعُمُونَ أَنَّ سُلَیْمَانَ بِهِ مَلَکَ وَ نَحْنُ أَیْضاً بِهِ فظهر [نُظْهِرُ] الْعَجَائِبَ حَتَّی یَنْقَادَ لَنَا النَّاسُ وَ قَالُوا کَانَ سُلَیْمَانُ کَافِراً سَاحِراً مَاهِراً بِسِحْرِهِ مَلَکَ مَا مَلَکَ وَ قَدَرَ مَا قَدَرَ فَرَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ فَقَالَ‏ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‏ وَ لَا اسْتَعْمَلَ السِّحْرَ الَّذِی نَسَبُوهُ إِلَی سُلَیْمَانَ وَ إِلَی‏ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ‏ وَ کَانَ بَعْدَ نُوحٍ ع قَدْ کَثُرَ السَّحَرَةُ وَ الْمُمَوِّهُونَ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَکَیْنِ إِلَی نَبِیِّ ذَلِکَ الزَّمَانِ بِذِکْرِ مَا تَسَحَّرَ بِهِ السَّحَرَةُ وَ ذِکْرِ مَا یُبْطِلُ بِهِ سِحْرَهُمْ وَ یَرُدُّ بِهِ کَیْدَهُمْ فَتَلَقَّاهُ النَّبِیُّ ع عَنِ الْمَلَکَیْنِ وَ أَدَّاهُ إِلَی عِبَادِ اللَّهِ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَقِفُوا بِهِ عَلَی السِّحْرِ وَ أَنْ یُبْطِلُوهُ وَ نَهَاهُمْ أَنْ یَسْحَرُوا بِهِ النَّاسَ وَ هَذَا کَمَا یُدَلُّ عَلَی السَّمِّ مَا هُوَ وَ عَلَی مَا یُدْفَعُ بِهِ غَائِلَةُ السَّمِّ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ یَعْنِی أَنَّ ذَلِکَ النَّبِیَّ ع أَمَرَ الْمَلَکَیْنِ أَنْ یَظْهَرَا لِلنَّاسِ بِصُورَةِ بَشَرَیْنِ وَ یُعَلِّمَاهُمْ مَا عَلَّمَهُمَا اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ ذَلِکَ السِّحْرَ وَ إِبْطَالَهُ‏ حَتَّی یَقُولا لِلْمُتَعَلِّمِ‏ إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ وَ امْتِحَانٌ لِلْعِبَادِ لِیُطِيعُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيمَا یَتَعَلَّمُونَ مِنْ هَذَا وَ یُبْطِلُوا بِهِ کَیْدَ السَّحَرَةِ وَ لَا یَسْحَرُوهُمْ‏ فَلا تَکْفُرْ بِاسْتِعْمَالِ هَذَا السِّحْرِ وَ طَلَبِ الْإِضْرَارِ بِهِ وَ دُعَاءِ النَّاسِ إِلَی أَنْ یَعْتَقِدُوا أَنَّکَ بِهِ تُحْیِی وَ تُمِيتُ وَ تَفْعَلُ مَا لَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ ذَلِکَ کُفْرٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَیَتَعَلَّمُونَ‏ یَعْنِی طَالِبِی السِّحْرِ مِنْهُما یَعْنِی مِمَّا کَتَبَتِ الشَّیَاطِينُ عَلَی مُلْکِ سُلَیْمَانَ مِنَ النَّیْرَنْجَاتِ وَ مِمَّا أُنْزِلَ‏ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ‏ یَتَعَلَّمُونَ مِنْ هَذَیْنِ الصِّنْفَیْنِ‏ ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ‏ هَذَا مَا یَتَعَلَّمُ الْإِضْرَارَ بِالنَّاسِ یَتَعَلَّمُونَ التَّضْرِيبَ بِضُرُوبِ الْحِیَلِ وَ التَّمَائِمِ وَ الْإِبْهَامِ وَ أَنَّهُ قَدْ دَفَنَ فِی مَوْضِعِ کَذَا وَ عَمِلَ کَذَا لِیُحَبِّبَ الْمَرْأَةَ إِلَی الرَّجُلِ وَ الرَّجُلَ إِلَی الْمَرْأَةِ وَ یُؤَدِّیَ إِلَی الْفِرَاقِ بَیْنَهُمَا فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ‏ أَیْ مَا الْمُتَعَلِّمُونَ بِذَلِکَ بِضَارِّينَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ یَعْنِی بِتَخْلِیَةِ اللَّهِ وَ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ لَوْ شَاءَ لَمَنَعَهُمْ بِالْجَبْرِ وَ الْقَهْرِ ثُمَّ قَالَ‏ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ‏ لِأَنَّهُمْ إِذَا تَعَلَّمُوا ذَلِکَ السِّحْرَ لِیَسْحَرُوا بِهِ وَ یَضُرُّوا فَقَدْ تَعَلَّمُوا مَا یَضُرُّهُمْ فِی دِينِهِمْ وَ لَا یَنْفَعُهُمْ فِيهِ بَلْ یَنْسَلِخُونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ بِذَلِکَ‏ وَ لَقَدْ عَلِمُوا هَؤُلَاءِ الْمُتَعَلِّمُونَ‏ لَمَنِ اشْتَراهُ‏ بِدِينِهِ الَّذِی یَنْسَلِخُ عَنْهُ بِتَعَلُّمِهِ‏ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ‏ أَیْ مِنْ نَصِيبٍ فِی ثَوَابِ الْجَنَّةِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏ وَ رَهَنُوهَا بِالْعَذَابِ‏ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‏ أَنَّهُمْ قَدْ بَاعُوا الْآخِرَةَ وَ تَرَکُوا نَصِيبَهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ لِأَنَّ الْمُتَعَلِّمِينَ لِهَذَا السِّحْرِ الَّذِينَ یَعْتَقِدُونَ أَنْ لَا رَسُولَ وَ لَا إِلَهَ وَ لَا بَعْثَ وَ لَا نُشُورَ فَقَالَ‏ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ‏ لِأَنَّهُمْ‏ یَعْتَقِدُونَ أَنْ لَا آخِرَةَ فَهُمْ یَعْتَقِدُونَ أَنَّهَا إِذَا لَمْ تَکُنْ آخِرَةٌ فَلَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی دَارٍ بَعْدَ الدُّنْیَا وَ إِنْ کَانَتْ بَعْدَ الدُّنْیَا آخِرَةٌ فَهُمْ مَعَ کُفْرِهِمْ بِهَا لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِيهَا ثُمَّ قَالَ‏ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏ بِالْعَذَابِ إِذْ بَاعُوا الْآخِرَةَ بِالدُّنْیَا وَ رَهَنُوا بِالْعَذَابِ الدَّائِمِ أَنْفُسَهُمْ‏ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‏ أَنَّهُمْ قَدْ بَاعُوا أَنْفُسَهُمْ بِالْعَذَابِ وَ لَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ ذَلِکَ لِکُفْرِهِمْ بِهِ فَلَمَّا تَرَکُوا النَّظَرَ فِی حُجَجِ اللَّهِ حَتَّی یَعْلَمُوا عَذَّبَهُمْ عَلَی اعْتِقَادِهِمُ الْبَاطِلِ وَ جَحْدِهِمُ الْحَقَّ قَالَ یُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَیَّارٍ عَنْ أَبَوَیْهِمَا أَنَّهُمَا قَالا فَقُلْنَا لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَإِنَّ قَوْماً عِنْدَنَا یَزْعُمُونَ أَنَّ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ مَلَکَانِ اخْتَارَهُمَا اللَّهُ [مِنَ‏] الْمَلَائِکَةِ لَمَّا کَثُرَ عِصْیَانُ بَنِی آدَمَ وَ أَنْزَلَهُمَا مَعَ ثَالِثٍ لَهُمَا إِلَی دَارِ الدُّنْیَا وَ أَنَّهُمَا افْتَتَنَا بِالزُّهَرَةِ وَ أَرَادَا الزِّنَاءَ بِهَا وَ شَرِبَا الْخَمْرَ وَ قَتَلَا النَّفْسَ الْمُحَرَّمَةَ وَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُعَذِّبُهُمَا بِبَابِلَ وَ أَنَّ السَّحَرَةَ مِنْهُمَا یَتَعَلَّمُونَ السِّحْرَ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی مَسَخَ تِلْکَ الْمَرْأَةَ هَذَا الْکَوْکَبَ الَّذِی هُوَ الزُّهَرَةُ فَقَالَ الْإِمَامُ ع مَعَاذَ اللَّهِ مِنْ ذَلِکَ إِنَّ مَلَائِکَةَ اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِمْ‏ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ‏ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ‏ یَعْنِی الْمَلَائِکَةَ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا یَسْتَحْسِرُونَ یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لا یَفْتُرُونَ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ فِی الْمَلَائِکَةِ أَیْضاً بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی‏ وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ‏ ثُمَّ قَالَ ع لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُونَ کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ جَعَلَ هَؤُلَاءِ الْمَلَائِکَةَ خُلَفَاءَهُ فِی الْأَرْضِ وَ کَانُوا کَالْأَنْبِیَاءِ فِی الدُّنْیَا أَوْ کَالْأَئِمَّةِ فَیَکُونُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَئِمَّةِ ع قَتْلُ النَّفْسِ وَ الزِّنَاءُ ثُمَّ قَالَ ع أَ وَ لَسْتَ تَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یُخَلِّ الدُّنْیَا مِنْ نَبِیٍّ قَطُّ أَوْ إِمَامٍ مِنَ الْبَشَرِ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ جَلَّ یَقُولُ‏ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ‏ مِنْ رَسُولٍ یَعْنِی إِلَی الْخَلْقِ‏ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُری‏ فَأَخْبَرَ أَنَّهُ لَمْ یَبْعَثِ الْمَلَائِکَةَ إِلَی الْأَرْضِ لِیَکُونُوا أَئِمَّةً وَ حُکَّاماً وَ إِنَّمَا کَانُوا أُرْسِلُوا إِلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ قَالا فَقُلْنَا لَهُ فَعَلَی هَذَا أَیْضاً لَمْ یَکُنْ إِبْلِيسُ أَیْضاً مَلَکاً فَقَالَ لَا بَلْ کَانَ مِنَ الْجِنِّ أَ مَا تَسْمَعَانِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ‏ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ کانَ مِنَ الْجِنِ‏ فَأَخْبَرَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْجِنِّ وَ هُوَ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ‏ قَالَ الْإِمَامُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَنَا مَعَاشِرَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتَارَ النَّبِیِّينَ وَ اخْتَارَ الْمَلَائِکَةَ الْمُقَرَّبِينَ وَ مَا اخْتَارَهُمْ إِلَّا عَلَی عِلْمٍ مِنْهُ بِهِمْ أَنَّهُمْ لَا یُوَاقِعُونَ مَا یَخْرُجُونَ عَنْ وَلَایَتِهِ وَ یَنْقَطِعُونَ بِهِ عَنْ عِصْمَتِهِ وَ یَنْتَمُونَ بِهِ إِلَی الْمُسْتَحِقِّينَ لِعَذَابِهِ وَ نَقِمَتِهِ قَالا فَقُلْنَا لَهُ قَدْ رُوِیَ‏ لَنَا أَنَّ عَلِیّاً ع لَمَّا نَصَّ عَلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْإِمَامَةِ عَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَایَتَهُ فِی السَّمَاءِ عَلَی فِئَامٍ مِنَ النَّاسِ وَ فِئَامٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَأَبَوْهَا فَمَسَخَهُمُ اللَّهُ ضَفَادِعَ فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ الْمُکَذِّبُونَ لَنَا الْمُفْتَرُونَ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَةُ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ فَهُمْ کَسَائِرِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ إِلَی الْخَلْقِ أَ فَیَکُونُ مِنْهُمُ الْکُفْرُ بِاللَّهِ قُلْنَا لَا قَالَ فَکَذَلِکَ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ شَأْنَ الْمَلَائِکَةِ لَعَظِيمٌ وَ إِنَّ خَطْبَهُمْ لَجَلِيلٌ‏

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی