معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > مادر > ويژگی ها

امام کاظم عليه السلام در مورد هر يک از آنان می فرمود: به او نياز ندارم. سپس فرمودند: بقيه را نشان بده. مرد پاسخ داد: ديگر چيزی ندارم. حضرت فرمودند : آری داری. نشان بده. مرد گفت : نه به خدا. فقط يک کنيزک مريض باقی مانده است. حضرت فرمودند: چرا آن کنيزک را به ما نشان نمی دهی؟ ولی مرد امتناع نمود. سپس حضرت برگشتند و فردای آن روز من را به سوی آن مرد فرستادند و فرمودند: « به او بگو بالاخره آن را (چند می فروشی) و وقتی گفت فلان مقدار، تو هم قبول کن و آن کنيزک را بخر.» هشام می گويد: «نزد آن مرد رفتم . او گفت: کمتر از فلان مقدار نمی دهم. گفتم: قبول است.

هشام احمر می گويد: امام کاظم عليه السلام به من فرمودند: آيا کسی از اهل مغرب را می شناسی که به اينجا آمده باشد؟ عرض کردم: خير. فرمودند: آری، مردی سرخ روی آمده است. بيا با هم به نزد او برويم. با هم سوار شديم و نزد آن مرد رفتيم. مردی بود از اهل مغرب که تعدادی برده به همراه داشت. حضرت فرمودند : برده هايت را به ما نشان بده. آن مرد نه کنيز به حضرت نشان داد. امام کاظم عليه السلام در مورد هر يک از آنان می فرمود: به او نياز ندارم. سپس فرمودند: بقيه را نشان بده. مرد پاسخ داد: ديگر چيزی ندارم. حضرت فرمودند : آری داری. نشان بده. مرد گفت : نه به خدا. فقط يک کنيزک مريض باقی مانده است. حضرت فرمودند: چرا آن کنيزک را به ما نشان نمی دهی؟ ولی مرد امتناع نمود. سپس حضرت برگشتند و فردای آن روز من را به سوی آن مرد فرستادند و فرمودند: « به او بگو بالاخره آن را (چند می فروشی) و وقتی گفت فلان مقدار، تو هم قبول کن و آن کنيزک را بخر.» هشام می گويد: «نزد آن مرد رفتم . او گفت: کمتر از فلان مقدار نمی دهم. گفتم: قبول است. اين پول برای تو باشد. او گفت: آن کنيزک هم برای تو باشد. ولی بگو آن مردی که ديروز به همراه تو بود، کيست؟ گفتم : مردی از بنی هاشم است. گفت از کدام تيره بنی هاشم است؟ {گفتم از بزرگان آنهاست} مرد گفت: می خواهم بيشتر درباره او بدانم. گفتم: بيشتر از اين نمی دانم. مرد گفت: من برای تو می گويم که اين کنيزک را از دورترين شهرهای مغرب خريدم که زنی از اهل کتاب مرا ديد و گفت: چرا اين کنيزک با تو همراه است؟ گفتم: برای خودم خريده ام. زن گفت: درست نيست که اين کنيز نزد امثال تو باشد. بهتر است که اين کنيزک نزد بهترين مردم روی زمين زندگی کند و بعد از مدت کمی در آن خانه فرزندی به دنيا خواهد آورد که مشرق و مغرب زمين در مقابل او خاضع خواهند شد.» هشام می گويد: او را نزد امام کاظم عليه السلام آوردم و بعد از مدت کمی علی بن موسی عليهما السلام را به دنيا آورد.

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِی زَکَرِیَّا الْوَاسِطِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ‏ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ ع هَلْ عَلِمْتَ أَحَداً مِنْ أَهْلِ الْمَغْرِبِ قَدِمَ قُلْتُ لَا فَقَالَ ع بَلَی قَدْ قَدِمَ رَجُلٌ أَحْمَرُ فَانْطَلِقَ بِنَا فَرَکِبَ وَ رَکِبْنَا مَعَهُ حَتَّی انْتَهَیْنَا إِلَی الرَّجُلِ فَإِذَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْمَغْرِبِ مَعَهُ رَقِيقٌ فَقَالَ لَهُ اعْرِضْ عَلَیْنَا فَعَرَضَ عَلَیْنَا تِسْعَ جَوَارٍ کُلَّ ذَلِکَ یَقُولُ أَبُو الْحَسَنِ ع لَا حَاجَةَ لِی فِيهَا ثُمَّ قَالَ لَهُ اعْرِضْ عَلَیْنَا قَالَ مَا عِنْدِی شَیْ‏ءٌ فَقَالَ لَهُ بَلَی اعْرِضْ عَلَیْنَا قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدِی إِلَّا جَارِیَةٌ مَرِيضَةٌ فَقَالَ لَهُ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَعْرِضَهَا فَأَبَی عَلَیْهِ ثُمَّ انْصَرَفَ ع ثُمَّ إِنَّهُ أَرْسَلَنِی مِنَ الْغَدِ إِلَیْهِ فَقَالَ لِی قُلْ لَهُ کَمْ غَایَتُکَ فِيهَا فَإِذَا قَالَ کَذَا وَ کَذَا فَقُلْ قَدْ أَخَذْتُهَا فَأَتَیْتُهُ فَقَالَ مَا أُرِيدُ أَنْ أَنْقُصَهَا مِنْ کَذَا فَقُلْتُ قَدْ أَخَذْتُهَا وَ هُوَ لَکَ فَقَالَ هِیَ لَکَ وَ لَکِنْ مَنِ الرَّجُلُ الَّذِی کَانَ‏ مَعَکَ بِالْأَمْسِ فَقُلْتُ رَجُلٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ فَقَالَ مِنْ أَیِّ بَنِی هَاشِمٍ فَقُلْتُهُ مِنْ نُقَبَائِهِمْ فَقَالَ أُرِيدُ أَکْثَرَ مِنْهُ فَقُلْتُ مَا عِنْدِی أَکْثَرُ مِنْ هَذَا فَقَالَ أُخْبِرُکَ عَنْ هَذِهِ الْوَصِيفَةِ إِنِّی اشْتَرَیْتُهَا مِنْ أَقْصَی بِلَادِ الْمَغْرِبِ فَلَقِیَتْنِی امْرَأَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ فَقَالَتْ مَا هَذِهِ الْوَصِيفَةُ مَعَکَ فَقُلْتُ اشْتَرَیْتُهَا لِنَفْسِی فَقَالَتْ مَا یَنْبَغِی أَنْ تَکُونَ هَذِهِ الْوَصِيفَةُ عِنْدَ مِثْلِکَ إِنَّ هَذِهِ الْجَارِیَةَ یَنْبَغِی أَنْ تَکُونَ عِنْدَ خَیْرِ أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَلْبَثُ عِنْدَهُ إِلَّا قَلِيلًا حَتَّی تَلِدَ مِنْهُ غُلَاماً یَدِينُ لَهُ شَرْقُ الْأَرْضِ وَ غَرْبُهَا قَالَ فَأَتَیْتُهُ بِهَا فَلَمْ تَلْبَثْ عِنْدَهُ إِلَّا قَلِيلًا حَتَّی وَلَدَتْ لَهُ عَلِیّاً ع